فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

باب: پیرامون احکام و مسائل نمازهای عید فطر و عید قربان

باب: پیرامون احکام و مسائل نمازهای عید فطر و عید قربان

[واژه‌ی «عید» از «عود» گرفته شده است؛ چون هر سال عود می‌کند و برمی‌گردد؛ و یا چون با آمدن آن، سرور و شادی برمی‌گردد؛ و یا چون در آن روزها، خداوند بخشش و کرم فراوان، عاید مؤمنان می‌کند.

و نماز عید، به موجب آیات قرآن و سنّت نبوی و اجماع امّت اسلامی، واجب است؛ خداوند می‌فرماید: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢[الكوثر: ۲] «پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن».

و مراد از نماز، نماز عید قربان و مقصود از «نحر»، قربانی کردن در عید قربان است.

و همچنین پیامبر گرامی اسلام ج نماز دو عید را مرتّب می‌خوانده و بدان دستور می‌داده و حتّی زنان و کودکان را به مشارکت در آن‌ها فرامی‌خوانده است. و بدون شک، پیامبر ج و یارانش، همراه وی و کسانی که بعد از آن‌ها پا به عرصه‌ی وجود گذاشته‌اند، نیز نماز عیدین را خوانده‌اند؛ پس به صورت اجماع در آمده است.

و اولین بار که پیامبر ج نماز عید را خواند در سال دوم هجری قمری و نماز عید رمضان بود و در آن سال بود که زکات فطر، فرض گردید.

و نماز عیدین، یکی از شعایر مهم اسلام و یکی از مظاهری است که ایمان و پرهیزگاری در آن نمود و ظهور پیدا می‌کند.]

نمازهای عید فطر و قربان، بر کسانی واجب است که نماز جمعه بر آن‌ها واجب می‌باشد، [یعنی افراد سالم، آزاد، مذکّر، مقیم، بینا و در حال امنیت. از این رو، نمازهای عید فطر و عید قربان بر زنان، بیماران، بردگان، مسافران، نابینایان و اشخاص بیمناک از جان و مال خویش، واجب نیست. و همچنین نماز عیدین، بر کسی که قادر به پیاده‌روی نمی‌باشد، واجب نیست.]

و شرط‌های [صحّت و وجوب] نمازهای دو عید، به سان شرط‌های [وجوب و صحّت] نماز جمعه است؛ البته به استثنای خطبه؛ زیرا نمازهای دو عید، بدون ایراد خطبه نیز صحیح است؛ البته این کار [ترک خطبه]، زشت و ناپسند [مکروه] می‌باشد؛ همچنان‌که اگر خطبه بر نماز عیدین جلو انداخته شود، [نمازهای دو عید صحیح است، ولی این کار - یعنی جلو انداختن خطبه بر نماز عیدین - مکروه و ناپسند می‌باشد.

به هر حال، نماز عیدین بر کسی واجب می‌باشد که دارای شرایط ذیل باشد:

مرد باشد؛ از این رو نماز عیدین بر زن واجب نیست.

آزاد باشد؛ زیرا نماز عیدین بر برده واجب نیست.

در شهری یا جایی که در حکم شهر است، مقیم باشد؛ از این رو، نماز عیدین بر مسافر و بر مقیمی که در روستا ساکن است، واجب نیست.

سالم و تندرست باشد؛ زیرا نماز عیدین بر بیمار و دردمند واجب نیست.

امنیت وی تأمین شده باشد؛ زیرا نماز عیدین بر کسی که از بیم و ترس ظلم ظالم پنهان شده است، واجب نیست.

بینا باشد؛ زیرا نماز عیدین بر نابینا واجب نیست.

بر پیاده رفتن قادر باشد؛ چون که نماز عیدین بر کسی که قادر بر پیاده روی نیست، واجب نمی‌باشد.

و این افراد که نماز عیدین بر آنان واجب نیست؛ اگر چنان‌چه آن را خواندند، نماز ایشان صحیح است.

و شرط‌های صحّت نمازهای عیدین، عبارتند از:

۱- وجود شهر و فناء آن.

۲- وجود سلطان (خلیفه، رییس جمهور، پادشاه) یا کسی که سلطان او را مأمور ساخته است؛ یعنی نائب او؛ و یا این که نماز عیدین توسط کسی برپا شود که خود مسلمانان، با توافق و رضایت همدیگر او را به امام شدن خویش تعیین نموده‌اند.

۳- فراهم بودن «اِذن عام».

۴- وجود جماعت؛ و در نمازهای عیدین، جماعت با یک نفر به همراه امام منعقد می‌گردد.

۵- و وجود وقت. و وقت نماز عیدین، آنگاه شروع می‌شود که خورشید به اندازه‌ی یک نیزه بالا آید؛ و با زوال خورشید، وقت آن به پایان می‌رسد.]

[مستحبّات روز عید فطر:]

انجام سیزده مورد در روز عید فطر، مستحب می‌باشد که عبارتند از:

* این که [پیش از رفتن به سوی عیدگاه،] چیزی بخورد. [ابوبریدةس گوید: «اِنَّ رَسُوْلَ اللهِ ج کٰانَ لٰا يَخْرُجُ يَوْمَ الْفِطْرِ حَتّٰي يُطْعِمَ وَلٰا ُيْطِعُم يَوْمَ النَّحْرِ حَتّٰي يَذْبَحَ» (ترمذی و صحیح ابن خزیمه)؛ «پیامبر ج روز عید فطر تا چیزی نمی‌خورد، برای نماز بیرون نمی‌شد و روز عید قربان، تا ذبح نمی‌کرد، چیزی نمی‌خورد؛ بلکه از گوشت قربانی می‌خورد».]

* این که [پیش از رفتن به سوی عیدگاه،] چند دانه‌ی خرما به صورت طاق بخورد؛ [زیرا انس بن مالکس گوید: «کٰانَ رَسُوْلُ اللهِ ج لٰايَغْدُوا يَوْمَ الْفِطْرِ حَتّٰي يَأْکُلَ تَمَرٰاتٍ وَّيَأْکُلُهُنَّ وِتْراً» (بخاری و ترمذی)؛ «پیامبر ج صبح روز عید فطر، تا چند دانه خرما نمی‌خورد به نماز نمی‌رفت؛ و خرماها را به صورت طاق می‌خورد». ابن حبّان این عبارت را نیز در «صحيح» خود افزوده است: «ثَلٰاثاً اَوْ خَمْساً اَوْ سَبْعاً اَوْ اَقَلَّ مِنْ ذٰلِكَ اَوْ اَکْثَرَ بَعْدَ اَنْ يَّکُوْنَ وِتْراً»؛ «سه، یا پنج، یا هفت دانه‌ی خرما و یا کمتر و بیشتر به صورت طاق می‌خورد».]

* و غسل نماید؛ [از علیس روایت است که درباره‌ی غسل از او سؤال شد؛ وی در پاسخ گفت: «يَوْمُ الْجُمُعَةِ، وَيَوْمُ عَرَفَةَ، وَيَوْمُ الْفِطْرِ وَيَوْمُ الْاَضْحيٰ» (بیهقی)؛ «غسل روز جمعه، روز عرفه، روز عید فطر و روز عید قربان».]

* و مسواک نماید؛ [زیرا ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «لَوْ لٰا اَنْ اَشُقَّ عَلٰي اُمَّتِيْ لَاَمَرْتُهُمْ بِالسِّوٰاكِ مَعَ کُلِّ وُضُوْءٍ» (ابن ماجه)؛ «اگر بر امّتم احساس سختی ودشواری نمی‌کردم، آنان را هنگام وضو به مسواک زدن، فرمان می‌دادم».

و نیز می‌فرماید: «لَاَمَرْتُهُمْ بِالسِّوٰاكِ عِنْدَ کُلِّ صَلٰاةٍ» (بخاری و مسلم)؛ «آنان را هنگام هر نمازی، به مسواک زدن، امر می‌کردم».]

* و خوشبویی استعمال نماید؛ [زیرا حسن بن علیب گوید: «اَمَرَنٰا رَسُوْلُ اللهِ ج اَنْ نَّتَطَيَّبَ بِاَجْوَدِ مٰا نَجِدُ؛ اَيْ: فِيْ الْعِيْدَيْنِ» (مستدرک حاکم)؛ «پیامبر ج به ما فرمان می‌داد تا در روزهای عید فطر و عید قربان، بهترین مواد خوشبویی را به کار ببریم».]

* و نیکوترین و بهترین جامه‌ی خویش را بپوشد؛ [زیرا ابن عباسب می‌گوید:‌ «کٰانَ رَسُوْلُ اللهِ ج يَلْبَسُ يَوْمَ الْعِيْدِ بُرْدَةً حَمْرٰاءَ» (طبرانی در معجم الاوسط)؛ ‌«پیامبر ج روز عید، جامه‌ای سرخ رنگ می‌پوشید».

و نیز جابربن عبداللهس روایت می‌کند که: «کٰانَ لِلنَّبِيِّ ج بُرْدٌ اَحْمَرُ؛ يَلْبِسُهُ فِيْ الْعِيْدَيْنِ وَالْجُمُعَةِ» (بیهقی)؛ «پیامبر ج جامه‌ای سرخ رنگ داشت که آن را در روزهای عید و جمعه می‌پوشید».]

* اگر چنان‌چه پرداخت صدقه‌ی فطر بر وی واجب بود، در آن صورت [پیش از رفتن به سوی عیدگاه،] آن را پرداخت نماید؛ [زیرا پیامبر ج فرمان داده است که مردم، پیش از رفتن به سوی عیدگاه، صدقه‌ی فطر خویش را به مستحقان آن پرداخت نمایند. بخاری و مسلم.]

* شادی و خوشحالی، سرور و شَعَف و بشاشت و خنده‌رویی را بر چهره‌ی خویش آشکار و نمایان گرداند.

* بر حسب توان و قدرت خویش، صدقه و دَهش [در راه خدا] را زیاد گرداند.

* صبح زود از خواب بیدار شود.

* به موقع و اول وقت به سوی عیدگاه برود.

* نماز بامداد را در مسجد محله‌ی خویش بگزارد؛ سپس پیاده به سوی عیدگاه حرکت کند و به صورت آهسته تکبیر بگوید. و - بنا به روایتی - چون به عیدگاه رسید، تکبیر گفتن را قطع نماید.

و در روایتی دیگر چنین آمده است که هرگاه نماز را شروع کرد، گفتن تکبیر را نیز قطع نماید. [زیرا روایت شده است که: «اِنَّهُ عَلَيْهِ الصَّلٰاةُ وَالسَّلٰامُ خَرَجَ مٰاشِياً» (ابن ماجه)؛ «پیامبر ج با پای پیاده به سوی عیدگاه بیرون شد».

و نیز روایت شده است که پیامبر ج به هنگام بیرون آمدن به سوی عیدگاه می‌فرمود: «اَللّٰهُمَّ اِنِّيْ خَرَجْتُ اِلَيْكَ مَخْرَجَ الْعَبْدِ الذَّلِيْلِ»؛ «بار خدایا! من به سان خارج شدن بنده‌ی خاکسار، به سویت بیرون شده‌ام».

و در مورد تکبیرات، خداوند می‌فرماید: ﴿وَلِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٨٥[البقرة: ۱۸۵] «و تا تعداد روزهای رمضان را کامل گردانید و به خاطر این که خدا شما را هدایت کرده، الله اکبر بگوید و تا این که سپاسگزاری کنید».

و درباره عید قربان می‌فرماید: ﴿۞وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ[البقرة: ۲۰۳] «و در روزهای مشخصی (سه روز ایام التشریق) خدا را یاد کنید».

و همچنین می‌فرماید: ﴿كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمۡ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡۗ[الحج: ۳۷] «اینگونه خداوند، حیوانات را مسخر شما کرده است تا به خاطر این که خدا شما را هدایت کرده است، الله اکبر بگویید».]

* و در برگشتن [از عیدگاه] از مسیری دیگر برگردد؛ [زیرا جابر بن عبداللهس گوید: «کٰانَ النَّبِيُّ ج اِذٰا کٰانَ يَوْمُ عِيْدٍ خٰالَفَ الطَّرِيْقَ» (بخاری)؛ «پیامبر ج روز عید از راهی غیر از راه رفتن برمی‌گشت».]

و گزاردن نماز نفل، پیش از برگزاری نماز عید، هم در عیدگاه و هم در خانه مکروه است؛ [زیرا ابن عباسب گوید: «اِنَّ النَّبِيَّ ج صَلّٰي يَوْمَ الْفِطْرِ رَکْعَتَيْنِ، لَمْ يُصَلِّ قَبْلَهٰا وَلٰا بَعْدَهٰا» (بخاری و مسلم)؛ «پیامبر ج روز عید فطر، دو رکعت نماز خواند که قبل و بعد از آن، نماز دیگری نخواند».]

و - بنا به اختیار جمهور صاحب نظران فقهی - گزاردن نماز نفل پس از برگزاری نماز عید، تنها در عیدگاه مکروه می‌باشد [ولی در خانه،‌ مکروه نیست؛ زیرا ابوسعید خدریس گوید: «کٰانَ رَسُوْلُ اللهِ ج لٰايُصَلِّيْ قَبْلَ الْعِيْدِ شَيْئاً فَاِذٰا رَجَعَ اِلٰي مَنْزِلِهِ، صَلّٰي رَکْعَتَيْنِ» (ابن ماجه)، «پیامبر ج پیش از نماز عید، چیزی از نفل نمی‌خواند و چون به خانه‌اش برمی‌گشت، دو رکعت نماز می‌خواند».]

[وقت نماز عید:]

وقت نماز عید، آنگاه شروع می‌شود که خورشید به اندازه‌ی یک یا دو نیزه بالا آید؛ و تا زوال خورشید ادامه دارد؛ [و آنگاه که زوال خورشید اتفاق افتد، وقت نمازهای عید به پایان می‌رسد.

و تعجیل نماز در عید قربان مستحب است؛ زیرا پس از نماز، ذبح قربانی وجود دارد، و در عید فطر، تأخیر نماز مستحب می‌باشد.

امام شافعی به صورت مُرسل آورده است که پیامبر ج به عمرو بن حزم در نجران چنین نوشت: «اَنْ عَجِّلِ الْاَضْحٰي وَاَخِّرِ الْفِطْرَ» ؛ «در نماز عید قربان، شتاب کن و در نماز عید فطر، تأخیر کن».]

[کیفیت و چگونگی نمازهای عید فطر و عید قربان:]

و چگونگی نمازهای عید فطر و عید قربان، بدین ترتیب است که: نخست نیت ادای نماز را نماید؛ سپس برای تحریمه، تکبیر بگوید؛ آنگاه «سبحانك اللهم وبحمدك...» را بخواند؛ پس از آن، سه بار تکبیرهای زائد را بگوید و در هر تکبیر، دست‌هایش را [به برابر گوش‌هایش] بلند نماید؛ آنگاه [امام] «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و «بسم الله الرحمن الرحيم» را با صدای آهسته بخواند؛ و پس از آن، سوره‌ی فاتحه را [با صدای بلند] قرائت نماید؛ آنگاه با سوره‌ی فاتحه، سوره‌ی دیگری را نیز بخواند؛ و مستحب است که این سوره، سوره‌ی «سبّح اسم ربّك الاعلى» باشد.

پس از آن، رکوع نماید؛ و چون برای رکعت دوم برخاست، [به صورت آهسته] «بسم الله الرحمن الرحيم» را بگوید؛ سپس سوره‌ی فاتحه را بخواند و پس از آن، با سوره‌ی فاتحه، سوره‌ی دیگری را نیز بخواند؛ و مستحب است که این سوره، سوره‌ی «غاشية» باشد.

و پس از آن که از قرائت فارغ گردید، سه بار تکبیرهای زائد را بگوید و در هر تکبیر - به سان رکعت اول - دست‌های خویش را [به برابر گوش‌هایش] بلند نماید.

و این شیوه، بهتر از آن است که در رکعت دوم، سه تکبیر زائد را بر قرائت مقدّم گرداند. و اگر چنان‌چه در رکعت دوم، سه تکبیر زائد را بر قرائت مقدّم گردانید، باز هم جایز است.

و پس از آن که امام از نماز فارغ گردید، دو خطبه ایراد کند و در آن‌ها، احکام صدقه‌ی فطر را به مردم آموزش و تعلیم دهد.

[به هر حال، چگونگی نماز عیدین، بدین صورت است که: امام همراه مردم از آبادی، به سوی فضای باز و صحرای کنار شهر، جهت ادای نماز عیدین بیرون می‌شود. پس از آن، امام برای مردم دو رکعت نماز بگزارد؛ این طور که ابتدا تکبیر تحریمه بگوید؛ سپس «سبحانك اللهم وبحمدك...» را بخواند؛ پس از آن، سه بار با صدای بلند «الله اکبر» بگوید و در هر تکبیر، دست‌های خویش را به برابر گوش‌هایش بلند نماید؛ آنگاه «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و «بسم الله الرحمن الرحيم» را با صدای آهسته بخواند؛ و پس از آن، سوره‌ی فاتحه را همراه با سوره‌ای دیگر با صدای بلند قرائت نماید؛ آنگاه رکوع و سجده کند همان‌گونه که در نمازهای روزانه رکوع و سجده می‌نماید. و بدین ترتیب، رکعت اول را به پایان رسانده است.

و چون به رکعت دوم برخاست، به صورت آهسته، «بسم الله الرحمن الرحيم» را بگوید؛ سپس سوره‌ی فاتحه را همراه با سوره‌ای دیگر با صدای بلند قرائت کند و چون از قرائت فارغ گردید، سه بار با صدای بلند «الله اکبر» بگوید و با هر تکبیر، دست‌های خویش را نیز بلند نماید؛ و سپس، تکبیر چهارم را بدون این که دست‌هایش را بلند کند، بگوید و به رکوع برود و نماز را همانند نمازهای روزانه به پایان برساند؛ این طور که پس از خواندن تشهّد، درود و دعا، به سمت راست و چپ سلام بدهد.

ناگفته نماند که دست‌ها باید در تمامی تکبیرات زوائد، آویزان و رها باشند؛ به جز در رکعت اول پس از گفتن تکبیر سوم؛ که در آنجا دست‌ها باید زیر ناف نهاده شوند.

و مقتدی‌ها نیز در تمامی امور باید به امام اقتدا کنند؛ به جز این که مقتدی‌ها «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و «بسم الله الرحمن الرحيم» و قرائت را نخوانند؛ و همچنین تکبیرات را با صدای بلند نگویند، بلکه آن‌ها را با آهستگی بخوانند.

و پس از گزاردن نمازهای عید فطر عید قربان، ایراد دو خطبه سنّت است؛ از این رو، امام به ایراد خطبه بپردازد و در ضمن ایراد دو خطبه، مردم را به احکام و مسائل عید، مانند: صدقه‌ی فطر در عید فطر و احکام و مسائل قربانی و تکبیرات تشریق در خطبه‌ی نماز عید قربان، راهنمایی و ارشاد نماید. و خطبه‌های نماز عید فطر و نماز عید قربان، سنّت است که پس از نمازهای عید، ایراد گردد. و گوش فرادادن و خاموشی گزیدن به هنگام ایراد هر خطبه‌ای واجب است؛ و فرقی نمی‌کند که این خطبه، «خطبه‌ی جمعه» باشد یا «خطبه‌ی عید».]

و کسی که نماز عیدین با امام، از وی فوت شده است، آن را قضا نیاورد؛ [زیرا که گزاردن نماز عیدین، بدون جماعت صحیح نمی‌باشد.] و در صورت وجود عذر، نماز عید فطر، تنها تا فردای آن به تأخیر انداخته می‌شود. [به تعبیری دیگر، اگر چنان‌چه هلال عید فطر، بر مردم به جهت ابری بودن هوا یا علّتی دیگر، مخفی و پوشیده ماند؛ و پس از زوال خورشید، مردم در پیش امام گواهی دادند که هلال عید فطر را دیده‌اند، در آن صورت نماز عید فطر را به فردای آن روز موکول نمایند.

و اگر برای مردم، عذری پیش آمد و از برگزار کردن نماز عید فطر در روز دوم هم باز ماندند، در آن صورت پس از گذشت روز دوم، نماز عید فطر برگزار نمی‌گردد و خوانده نمی‌شود؛ زیرا تأخیر نماز عید فطر، تنها به فردای آن جایز است؛ چون پیامبرج می‌فرماید: «اَخِّرْهٰا اِلَي الْغَدِ بِعُذْرٍ» (ابوداود ونسایی)؛ «به خاطر عذر، می‌توانی نماز عید فطر را تا فردای آن، به تأخیر افکنی».]

[احکام عید قربان:]

و احکام و مسائل عید قربان، به سان احکام عید فطر است؛ با این تفاوت که شخص، خوردن را در عید قربان، از نماز به تأخیر اندازد؛ [و آنگاه که از نماز فارغ شد، قربانی‌اش را ذبح کند و از قربانی خویش بخورد.] و در مسیر راه به صورت بلند و با صدای رسا، تکبیر بگوید؛ و امام در خطبه‌ی عید قربان، احکام و مسائل قربانی و تکبیر تشریق را به مردم تعلیم بدهد. [و «تکبیر تشریق» آن است که بگوید: «الله اکبر الله اکبر، لا اله الّا الله والله اکبر، الله اکبر ولله الحمد».]

و در صورت وجود عذر، نماز عید قربان، تا سه روز [از روز دهم ذی‌الحجه تا روز دوازدهم آن،] به تأخیر انداخته می‌شود؛ [یعنی اگر چنان‌چه عذری موجّه پیش آمد و نماز عید قربان در روز آن برگزار نشد، در آن صورت به تأخیر انداختن نماز عید قربان تا روز دوازدهم ذی الحجه - یعنی دو روز پس از عید - جواز دارد؛ و پس از سپری شدن دو روز پس از عید، دیگر نماز عید قربان، خوانده نمی‌شود.]

و خویشتن را مشابه نمودن با کسانی که در سرزمین عرفات هستند، اصلی ندارد و معتبر نمی‌باشد؛ [بلکه چنین کاری مکروه و بدعت نیز می‌باشد.]

و گفتن تکبیرات تشریق، یک بار [به طور جَهری] پس از نماز صبح روز عرفه [یعنی روز نهم از ذی‌الحجه] تا عصر روز عید قربان [یعنی روز دهم ذی‌الحجه]، متصل پس از هر نماز فرضی که با جماعتِ مستحب [یعنی جماعتی غیر از جماعت زنان و برهنگان] ادا شده باشد، واجب است؛ و گفتن این تکبیرات، بر امامی که در شهر [یا در جایی که در حکم شهر می‌باشد] مقیم است و همچنین بر کسانی که بدو اقتدا کرده‌اند، واجب است؛ اگر چه آن مقتدی، مسافر یا برده و یا زن باشد. این قول از دیدگاه امام ابوحنیفه/ است.

و امام ابویوسف/ و امام محمد/ گفته‌اند: گفتن تکبیرات تشریق، [یک بار به طور جَهری و پس از نماز صبح روز عرفه - روز نهم از ذی‌الحجه] تا عصر روز پنجم پس از روز عرفه [یعنی عصر روز سیزدهم از ذی الحجه]، بر هر کسی که نماز فرض را می‌خواند و متصل پس از آن، واجب می‌باشد. و فرقی نمی‌کند که این نمازگزار، نماز را به تنهایی بخواند [یا به جماعت؛] مسافر باشد [یا مقیم؛ مرد باشد یا زن؛] روستایی باشد [یا شهری]؛ و همین نظریه‌ی امام ابویوسف/ و امام محمد/ مورد عمل می‌باشد و فتوا نیز به قول این دو بزرگوار است؛ [از این رو، گفتن تکبیرات تشریق، یک بار به طور جَهری پس از نمازِ صبحِ روز عرفه - روز نهم از ذی‌الحجة - تا عصر روز سیزدهم از ذی‌الحجة بر هر کسی که نماز فرض را می‌خواند واجب است؛ چه نماز را به جماعت بخواند یا به تنهایی؛ چه مسافر باشد یا مقیم؛ چه مرد باشد یا زن؛ و چه روستایی باشد یا شهری.]

و گفتن تکبیرات تشریق، پس از گزاردن نمازهای عید فطر و عید قربان نیز ایراد و اشکالی ندارد؛ [زیرا این کار به مسلمانان به طور ارثی منتقل شده است و پیروی از آن نیز نیکو و خوب می‌باشد.]

و «تکبیرات تشریق»، این است که [پس از هر نماز فرض، بگوید: «الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله والله اکبر، الله اکبر ولله الحمد»؛ [زیرا روایت شده است که: «اِنَّهُ صَلَّي صَلٰاةَ الْغَدٰاةِ يَوْمَ عَرَفَةَ ثُمَّ اَقْبَلَ عَلٰي اَصْحٰابِهِ بِوَجْهِهِ فَقٰالَ: خَيْرُ مٰا قُلْنٰا وَقٰالَتِ الْاَنْبِيٰاءُ قَبْلَنٰا فِيْ يَوْمِنٰا هٰذٰا: اَللهُ اَکْبَرُ اَللهُ اَکْبَرُ ، لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ وَاَللهُ اَکْبَرُ ، اَللهُ اَکْبَرُ وَلِلّٰهِ الْحَمْدُ»؛ «پیامبرج نماز بامداد روز عرفه را خواند؛ آنگاه با صورت خویش متوجه یارانش شد و فرمود: بهترین چیزی که ما و پیامبران پیش از ما در این روز گفته‌اند، این است: «الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله والله اکبر، الله اکبر ولله الحمد»

ناگفته نماند که امام و مقتدی، تکبیرات تشریق را با صدای بلند بگویند؛ و فقط زنان، تکبیرات تشریق را به صورت آهسته بخوانند. و اگر چنان‌چه امام، گفتن تکبیرات تشریق را پس از نماز فراموش کرد، در آن صورت مقتدی می‌تواند تکبیرات تشریق را بگوید.

و گفتن تکبیرات تشریق، بر هر کسی که یکی از نمازهای پنج گانه‌ی فرض یا جمعه را می‌خواند واجب است؛ و فرد نمازگزار به مجرّد سلام نماز، باید گفتن تکبیرات تشریق را شروع نماید؛ یعنی نباید در بین نماز و تکبیر تشریق، فاصله‌ای وجود داشته باشد تا مانع تکبیر گردد.

و اگر فرد نمازگزار از مسجد خارج شد، یا از روی عمد یا فراموشی سخن گفت، یا به عمد خویشتن را بی‌وضو ساخت، در این صورت‌ها تکبیر تشریق ساقط می‌شود.

و اگر چنان‌چه فرد نمازگزار در فاصله‌ی نماز و گفتن تکبیر تشریق، از جهت قبله برگشت، در این صورت دو روایت بر گفتن تکبیر یا ساقط شدن آن وجود دارد.

و اگر پس از سلام نماز، از روی فراموشی بی‌وضو شد، در آن صورت قول صحیح آن است که تکبیر تشریق را بگوید و به خاطر وضو گرفتن، از مسجد، بیرون نشود. به نقل از «درالمختار» ۱/۵۶۲]