فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

فصل: درباره‌ی مواردی که غسل را واجب می‌گردانند

فصل: درباره‌ی مواردی که غسل را واجب می‌گردانند

غسل با یکی از این هفت چیز، فرض می‌گردد که عبارتند از:

* بیرون شدن مَنِی، به سطح خارج بدن؛ به گونه‌ای که از جایگاه و محل خویش، با شهوت و بدون آمیزش جنسی جدا شود؛ [همانند اِحتلام؛ و «منی» عبارت است از: مایعی که در اوج لذّت جنسی از آلت تناسلی جانور نر، خارج می‌شود. و به تعبیری دیگر، منی: مایعی که از غدد تناسلی مرد به واسطه‌ی جماع یا اِحتلام یا اِستمناء با دست، خارج می‌شود و در آن، جانوران ذرّه‌بینی دمداری وجود دارد که در سال ۱۶۶۷ م توسط یک دانشجوی آلمانی در دانتزیک کشف شده است.

و آب منی سه نشانه و علامت دارد که بدان شناخته می‌شود:

الف) بوی آن، چون بوی خمیر و شکوفه‌ی تر و تازه‌ی خرما می‌باشد و چون خشک گردد، بوی سفیده‌ی تخم‌مرغ دارد.

ب) بیرون پریدن و بیرون جهیدن در چند دفعه؛ چون خداوند می‌فرماید: ﴿مِن مَّآءٖ دَافِقٖ٦[الطارق: ۶] «از آب بیرون جهنده».

ج) احساس لذّت با بیرون آمدن آن و به دنبال آن سست شدن آلت تناسلی و خاموش شدن و شکستن شهوت و آرزوی جنسی؛ البته آب منی زن با آب منی مرد فرق دارد که آب زن با بیرون پریدن و جهش بیرون نمی‌آید و مانند آب مرد نیست.]

* ناپدید شدن سر آلت تناسلی مرد در یکی از شرمگاه پیشِ یا پسِ انسان زنده؛ و اندازه‌ی ناپدید شدن سر آلت تناسلی در شرمگاه زن، همان جایی است که پوست از سر عضو تناسلی، بریده می‌شود؛ [یعنی جایی که عضو تناسلی، دچار فرورفتگی می‌شود و در اصطلاح شرعی، کناره‌ی حلقوی قسمت پایین حشفه است؛ و این قسمت از عضو تناسلی، همان بخشی است که احکام شرعی بدان تعلّق می‌گیرد.

از این رو، هرگاه دو محل ختنه شده‌ی زن و مرد، با هم برخورد پیدا کنند، غسل واجب می‌شود؛ خواه اِنزال مَنی صورت بگیرد و یا صورت نگیرد؛ به دلیل اینکه پیامبرج می‌فرماید: «اِذَا الْتَقَي الْخِتٰانٰانِ وَغٰابَتِ الْحَشَفَةُ، وَجَبَ الْغُسْلُ، اَنْزَلَ اَوْلَمْ يُنْزِلْ» (طبرانی در معجم الاوسط، ابن ماجه و مسند ابوحنیفه)؛ «هرگاه دو محل ختنه شده‌ی زن و مرد با هم برخورد نمایند و سر آلت تناسلی مرد ناپدید شود، غسل واجب می‌شود، خواه انزال منی صورت گیرد یا صورت نگیرد».

و عایشهل همسر گرامی پیامبر ج گوید: رسول خدا ج فرموده است: «اِذَا الْتَقَي الْخِتٰانٰانِ اَوْ مَسَّ الْخِتٰانُ الْخِتٰانَ وَجَبَ الْغُسْلُ؛ فَعَلْتُهُ اَنَا وَرَسُوْلُ اللهِ ج فَاْغَتَسْلنٰا» (مسلم)؛ «هرگاه دو محل ختنه شده‌ی زن و مرد با هم برخورد پیدا کردند، غسل واجب می‌شود. عایشهل گوید: این حالت برای من و رسول خدا ج پیش آمد و غسل کردیم».]

* خارج شدن منی با جماع و آمیزش جنسی با مرده یا حیوان.

* هرگاه کسی از خواب بیدار شود و جز آب رقیق در خود نبیند؛ البته این حکم در صورتی است که آلت تناسلی مرد، پیش از خواب، راست نشده و حرکت نکرده باشد.

* هرگاه شخص، پس از بیهوشی و مستی به هوش آید و [بر لباس یا بدنش] تری بیابد و آن تری را منی به حساب آورد.

* [غسل بر زن فرض می‌گردد آنگاه که از] حیض و عادت ماهیانه پاک شود؛ [چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ٢٢٢[البقرة: ۲۲۲] «و با ایشان نزدیکی نکنید تا آنگاه که پاک می‌شوند. هنگامی که پاک شوند، از مکانی که خدا به شما فرمان داده است (و راه طبیعی زناشویی و وسیله‌ی حفظ نسل است) با آنان نزدیکی کنید. بی‌گمان خداوند توبه‌کاران و پاکان را دوست می‌دارد».

و پیامبر ج به فاطمه دختر ابوحبیش فرمود: «اِذٰا قَبِلَتِ الْحِيْضَةُ فَدَعِي الصَّلٰاةَ فَاِذٰا ذَهَبَ قََدْرُهٰا، فَاغْسِلِيْ عَنْكِ الدَّمَ وَصَلِّيْ» (بخاری و مسلم)؛ «هرگاه موعد حیض و قاعدگی فرارسید، نماز خواندن را ترک کن؛ و چون دوره‌ی معین آن سپری شد، غسل کن و خون خویش را بشوی و نماز خواندن را از سر بگیر».

و در روایت بخاری آمده است: «ثُمَّ اغْتَسِلِيْ وَصَلِّيْ»؛ «سپس غسل کن و نماز بخوان».]

* [غسل بر زن فرض می‌گردد هرگاه] از نفاس و خون ریزی زایمان، پاک شود. [و نفاس و خون‌ریزی زایمان نیز چون حیض و قاعدگی است و حکم آن را دارد؛ چون در حقیقت، همان خون حیض است که در مدّت بارداری جمع شده است؛ و علاوه از آن؛ یاران رسول خدا ج نیز بر آن اجماع داشته‌اند که نفاس مانند حیض است.]

و اگر چنان‌چه موارد ذکر شده، پیش از اسلام آوردن نیز روی داد، - بنا به قول صحیح‌تر - باز هم، غسل از آن‌ها، فرض می‌باشد.

و غسل دادن مرده [بر زندگان] فرض کفایه می‌باشد؛ [یعنی اگر چنان‌چه برخی از مردمان، به غسل دادن مرده اقدام نمودند، فرض از دوش بقیه ساقط می‌گردد؛ ولی اگر کسی به غسل دادن وی اقدام نکرد، همگی گناهکار می‌شوند.]