باب: مواردی که روزه را فاسد نمیگردانند
مواردی که روزه را فاسد نمیگردانند، بیست و چهار چیز است که عبارتند از:
* هرگاه شخص روزهدار، به فراموشی چیزی بخورد، یا چیزی بنوشد؛ یا به فراموشی [با همسرش] جماع و نزدیکی و همبستری و آمیزش جنسی نماید؛ [زیرا ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «مَنْ نَسِيَ وَهُوَ صٰائِمٌ فَاَکَلَ اَوْ شَرِبَ، فَلْيُتِمَّ صَوْمَهُ؛ فَاِنَّمٰا اَطْعَمَهُ اللهُ وَسَقٰاهُ» (مسلم، بخاری، ابن ماجه و ترمذی)؛ «اگر شخص روزهدار از روی فراموشی چیزی را خورد یا نوشید، (روزهاش باطل نمیشود و) آن را کامل کند؛ چرا که خداوند بلندمرتبه،او را خورانیده یا نوشانیده است».]
و اگر چنانچه فرد فراموشکار، توان و قدرتی بر [ادامهی] روزه [تا شب، بدون هیچگونه مشقّت و رنجی داشت؛ مثل این که جوان و نیرومند باشد،] در آن صورت کسی که او را در حال خوردن میبیند، او را [از خوردن منع کند و] روزه را به یادش آورد؛ و در این صورت، عدم تذکّرِ فرد فراموشکار، مکروه میباشد.
و اگر چنانچه توان و قدرتی [بر ادامهی روزه تا شب] نداشت [و با مشقت و سختی، روز را به شب میرساند، مثل این که پیر و ضعیف باشد،] در آن صورت، بهتر عدم تذکّرِ فرد فراموشکار میباشد.
* یا با نگاه کردن [به شرمگاه زنی] و یا با فکر کردن [در مورد زیبایی زنی،] اِنزال شود؛ اگر چه نگاه نمودن و فکر کردن وی، [تا آمدن آب مَنی] ادامه یابد.
* یا [بر سبیل و ریش خویش] روغن بمالد.
* و یا [به چشمهای خود] سرمه بکشد؛ اگر چه طعم سرمه را در حلق خویش نیز احساس نماید.
* یا حجامت کرد؛ [زیرا روایت شده است که: «اِنَّهُ ج اِحْتَجَمَ وَهُوَ مُحْرِمٌ وَّاحْتَجَمَ وَهُوَ صٰائِمٌ» (بخاری و ابوداود)؛ «پیامبر ج در حال اِحرام و روزه، حجامت کرد». و حدیث «اَفْطَرَ الْحٰاجِمُ وَالْمَحْجُوْمُ»، حمل بر زائل شدن اجر و پاداش است.]
* یا غیبت [کسی را]کند.
* یا نیت خوردن کند ولی [عملاً] چیزی را نخورد.
* یا بدون عمل و اختیار وی، دود و یا گرد و غبار، به حلقش برود؛ اگر چه گرد و غبارِ [آرد] آسیاب باشد.
* و یا مگسی به حلقش رود.
* و یا اثر طعم ادویه را در حلقش احساس کند و حال آن که به یادش نیز هست که روزه دارد.
* و یا در حال جنابت و ناپاکی صبح کند؛ اگر چه یک روز کامل [یا بیشتر از آن،] در حال جنابت و ناپاکی نیز باقی بماند؛ [ولی این امر، مکروه تحریمی است به جهت ترک فریضهی نماز.]
* یا در سوراخ آلت تناسلی خویش آب یا روغن بریزد.
* یا در رودخانهای، غوطه خورد و فرو رود و آب، به داخل گوشهایش وارد شود.
* یا با تکّه چوبی، داخل سوراخ گوشهای خویش را بخراشد و خلال نماید و [به هنگام خارج کردن آن تکّه چوب از داخل سوراخ گوشها،] چرکی نیز به همراه آن خارج گردد؛ سپس چندین مرتبه آن تکه چوبِ چرکین را داخل گوشهای خود وارد نماید.
* یا [از ناحیهی سر روزهدار،] آب بینی سرازیر شود و به بینیاش برسد و او نیز از روی عمد، آن را بالا بکشد و ببلعد؛ و مناسب است که [شخص روزهدار،] بلغم و خلط سینهی خویش را به بیرون بیاندازد، تا - بر مبنای قول امام شافعی/ - روزهاش فاسد نگردد.
* یا خود به خود و بدون اختیار، استفراغ کند و سپس بدون فعل وی، دوباره به حلقش برگردد؛ اگر چه آن استفراغ - بنا به قول صحیح - به اندازهی پری دهان وی باشد. [ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «مَنْ ذَرَعَهُ الْقَيْءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِ قَضٰاءٌ وَمَنِ اسْتَقٰاءُ عَمْداً فَلْيَقْضِ» (ترمذی، ابوداود و ابن ماجه)؛ «اگر کسی خود به خود و بدون اختیار استفراغ کرد، روزهاش باطل نشده و قضا بر او لازم نیست؛ ولی اگر از روی عمد استفراغ کند، روزهاش باطل میشود و باید آن را قضا کند».]
* و یا از روی عمد استفراغ کند و استفراغ، کمتر از میزان پری دهان وی باشد؛ اگر چه - بنا به قول صحیح - استفراغ وی [بدون دخالت وی،] دوباره به حلقش برگردد.
* یا چیزی را که در میان دندانهای وی باقی مانده بود، بخورد؛ و آن چیز خورده شده، کمتر از دانهی نخودی باشد. و یا چیزی را از خارج دهان به دهان خویش داخل کرد مانند کنجد؛ این طور که آن را بجود تا متلاشی گردد؛ و برای آن در حلق خویش، طعم و مزّهای را نیابد. [و روزه، با آمپول نیز فاسد نمیگردد؛ چه در پوست تزریق شود و چه در شریان.]