فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

فصل: پیرامون [احکام و مسائل] زیارت قبرها

فصل: پیرامون [احکام و مسائل] زیارت قبرها

بنا به قول صحیح‌تر، زیارت قبور، برای مردان و زنان، مستحب می‌باشد. [زیارت قبور، به منظور پندگرفتن و یادآوری آخرت، مشروع است؛ به شرط این که در قبرستان، چیزی که موجب غضب خداوند بلندمرتبه شود، مانند: خواستن از صاحب قبر و به کمک طلبیدن او و مانند این‌ها نگوید.

ابوسعید خدریس گوید: پیامبر ج فرمود: «اِنِّيْ نَهَيْتُکُمْ عَنْ زِيٰارَةِ الْقُبُوْرِ فَزُوْرُوْهٰا فَاِنَّ فِيْهٰا عِبْرَةً وَلٰاتَقُوْلُوْا مٰايُسْخِطُ الرَّبَّ» (بیهقی و مستدرک حاکم)؛ «من پیشتر شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم؛ ولی الان می‌گویم که به زیارت قبور بروید؛ چون در آن، پند و عبرت است و چیزی نگویید که خشم خدا را برانگیزد».

و زیارت قبور برای زنان هم جایز است؛ چون زنان نیز در علّت زیارت قبور، یعنی پند گرفتن و یادآوری آخرت، با مردان شریک هستند.

در اینجا این سؤال را می‌توان مطرح کرد که آیا زیارت قبور سنت است یا بدعت؟ و اگر سنت است آیا مسافرت کردن به قصد زیارت آن‌ها بدعت و حرام است؟ زیرا رسول خدا فرموده است: «لٰاتُشَدُّ الرِّحٰالُ اِلّا اِليٰ ثَلٰاثَةِ مَسٰاجِدَ، اَلْمَسجِدِ الْحَرامِ ومسجدي هٰذٰا وَالْمَسجدِ الْاَقْصيٰ».

در پاسخ می‌توان چنین گفت: اولاً در مشروعیت و سنت بودن زیارت قبور توسط مردان کسی از علماء مخالفت نکرده است جز آنچه که از ابن‌سیرین و نخعی و شعبی روایت شده است.

زیارت قبور توسط مردان مستحب است و دلیل مشروعیت آن حدیثی است که مسلم و ترمذی از پیامبر ج روایت کرده‌اند که فرمود: «کُنْتُ نَهَيْتُکُمْ عَنْ زِيٰارَةِ الْقُبُوْرِ فَزوُروها فَاِنَّهٰا تُذَکِّرُ الآخِرَةَ».

یعنی: (من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم از این به بعد به زیارت آن‌ها بروید چرا که آخرت را به یاد شما می‌آورد) مُسمل و ترمذی آن را روایت کرده‌اند.

و نیز به دلیل این که رسول خدا ج قبرستان بقیع عَرْقَد را زیارت می‌کردند.

پیامبر ج در اوائل دعوت به اسلام مردم را از زیارت قبور منع کردند چون نزدیک دوره‌ی جاهلیت بودند. دوره‌ای که قبور و بت‌ها را تقدیس می‌کردند بعد از اینکه عادات گذشته را ترک کردند و ایمان در دل‌هایشان رسوخ کرد، به آنان اجازه داد که قبور را زیارت کنند تا آخرت برایشان یادآوری شود و پند و عبرت گیرند. از کسانی که در رفتن به سوی آخرت از آنان سبقت گرفته‌اند و ترک کردند عیش و نوش و زر وزیورهای دنیا را، و جز عمل صالحی که پیش فرستادند چیزی بدست نیاوردند. اما واجب است که زیارت شرعی باشد، خرافات و نوآوری‌های خلاف شرع در آن نباشد. زیارت شرعی به اینگونه است که بر اموات سلام کرده و برای آنان دعای خیر کنی و طلب مغفرت نمایی و بگویی: «سلام بر شما ای اهل این دیار، ای مؤمنین و ای مسلمین، ما هم ان شاء الله به شما ملحق می‌شویم، از خداوند برای شما و خود طلب سلامتی می‌کنیم.» و امثال این دعاها که در سنت آمده است. و از دست کشیدن بر ضریح و بوسیدن قبر و طواف آن و نذر برای آن اجتناب شود زیرا این‌گونه اعمال دوره‌ی جاهلیت است و جزء زیارت شرعی نیست.

اما زیارت قبور توسط زنان: اگر زیارت زن موجب فتنه گردد یا زینت‌های خود را به نمایش گذارد و با مردان مختلط شود، یا برای نوحه‌خوانی و شیون و زاری بیاید، حرام است به اجماع علماء و اگر چنان‌چه زیارتش خالی از اینگونه امور باشد، در مورد جایز بودن آن علماء اختلاف نظر دارند. گروهی از علماء زیارت زنان را حرام دانسته‌اند بنا به حدیث «اِنَّ رسولَ اللهِ ج لَعَنَ زَوّاراتِ الْقُبُور» که ابوهریرهس آن را روایت کرده است و امام احمد و ترمذی آن را صحیح می‌دانند. یعنی: رسول خدا ج زنان زیارت کننده‌ی قبور را لعن کرد.

گروهی دیگر از فقهاء قائل به کراهت آنند بعضی چون حنفیه آن را مکروه تحریمی می‌دانند و بعضی دیگر مکروه تنزیهی.

در این مورد استدلال کرده‌اند به خبری که مسلم ازام عطیه روایت می‌کند که گفت: ما زنان از زیارت قبور منع شدیم ولی بر ما واجب نشد. گروهی دیگر آن را جایز می‌دانند که در مذهب شافعی/ قول ارجح همین است و در نزد امام احمد مرجوح است.

کسانی که زیارت قبور را برای زنان جایز دانسته‌اند استدلال کرده‌اند به فعل امر(فزوروها) در حدیث «فَزَوروها فانّها تُذَکِّرُ الآخِرة» که دلالت بر عموم می‌کند زیرا هر گاه فعل امر خطاب به مردان باشد آن امر شامل زنان نیز می‌شود. (مانند اَقيمُوا الصَّلوٰة)

و نیز بنا به حدیثی که مسلم از عایشهل روایت کرده که عایشهل گفت از رسول خدا ج پرسیدم: وقتی که به زیارت قبور می‌روم، چه بگویم حضرت فرمود: بگو: السلام عليکم اهل الديار من المؤمنين.

و نیز بنا به خبری که بخاری از رسول خدا ج روایت کرده روزی پیامبر به زنی گذشت که در کنار قبری گریه می‌کرد، رسول خدا ج فرمود تقوا داشته باش و صبر کن. (زن پیامبر را نشناخت) و گفت: راحتم بگذار، پیامبر ج زن را از زیارت نهی نکرد.

و نیز ترمذی روایت کرده که عایشهل قبر برادرش عبدالرحمن را زیارت می‌کرده.

اما حدیث «انَّ رسولَ اللهِ ج لَعَنَ زَوّاراتِ الْقُبُور» را علماء حمل بر زمانی کرده‌اند که زن به قصد نوحه و شیون و زاری به زیارت برود.

به هر حال، اهل علم در مورد حرام بودن رفت و آمد بیش از حدّ زنان به قبرستان، اتفاق‌نظر دارند؛ زیرا از رسول خدا ج روایت شده است که فرمود: «خداوند زنانی را که زیاد به قبرستان رفت و آمد می‌نمایند، نفرین کند».

امّا رفت و آمد اندک آن‌ها را به قبرستان، برخی از علماء به خاطر همان حدیث، مکروه می‌دانند. و برخی هم آن را بدون کراهت جایز می‌شمارند؛ زیرا روایت شده است که عایشهل به زیارت قبر برادرش عبدالرحمنس رفته است و چون از ایشان در مورد آن سؤال شد، فرمود: «درست است که رسول خدا ج پیشتر از زیارت قبور نهی فرمود، امّا بعدها به مردم اجازه فرمود که به خاطر یادآوری آخرت، به زیارت قبرستان بروند». مستدرک حاکم و بیهقی.

و کسانی که رفت و آمد اندک زنان به قبرستان را جایز شمرده‌اند، آن را مشروط به این نموده‌اند که عمل و حرکت نامشروعی مانند فغان و زاری با صدای بلند، بی‌حجابی، سخن گفتن با مردگان و درخواست رفع احتیاج و ... توسط آن‌ها انجام نگیرد. اموری که متأسفانه در بسیاری از ممالک اسلامی شاهد آن هستیم.]

و خواندن سوره‌ی یاسین، به هنگام زیارت گورستان، مستحب و پسندیده است؛ زیرا از [طریق انس بن مالکس] وارد شده که [وی گفته است: پیامبر ج فرموده است:] «کسی که به گورستان وارد شود و یاسین را بخواند؛ خداوند بلندمرتبه در آن روز، عذاب را از مرده‌ها فرومی‌نشاند و سبک می‌گرداند؛ و برای تلاوت کننده‌ی آن، نیکی‌ها و پاداش‌هایی به تعداد مردگانی که در آن گورستان آرمیده‌اند، وجود دارد».

[و کسی که به زیارت و سرکشی گورستان می‌رود، برایش مستحب است که کلمات و جملاتی را بگوید که رسول خدا ج هنگام رفتن به قبرستان بقیع بیان می‌فرمود.

عایشهل گوید: خطاب به پیامبر ج گفتم: ای فرستاده‌ی خدا! وقتی وارد قبرستان شدم، چه بگویم؟ فرمود: بگو: «اَلسَّلٰامُ عَليٰ اَهْلِ الدِّيٰارِ مِنَ الْمُؤْمِنِيْنَ وَالْمُسْلِمِيْنَ وَيَرْحُمُ اللهُ الْمُسْتَقْدِمِيْنَ مِنّٰا وَالْمُسْتَأْخِرِيْنَ وَاِنّٰا اِنْ شٰاءَ اللهُ بِکُمْ لٰاحِقُوْنَ» (مسلم و نسایی)؛ ‌«سلام بر مؤمنان و مسلمانان این دیار باد! خداوند به گذشتگان و آیندگان ما رحم کند، و ما هم به خواست خدا، به شما ملحق خواهیم شد».

و سلیمان بن بریدهس از پدرش روایت می‌کند: پیامبر ج به آنان یاد می‌داد که هرگاه به قبرستان رفتند بگویند: «اَلسَّلٰامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ الدِّيٰارِ مِنَ الْمُؤْمِنِيْنَ وَالْمُسْلِمِيْنَ وَاِنّٰا اِنْ شٰاءَ اللهُ بِکُمْ لٰاحِقُوْنَ؛ اَسْأَلُ اللهَ لَنٰا وَلَکُمُ الْعٰافِيَةً» (مسلم و نسایی)؛ ‌«سلام بر شما مؤمنان و مسلمانان این دیار؛ و ما هم - به خواست خدا - به شما ملحق خواهیم شد و از خداوند برای خود و شما، طلب عافیت می‌کنم».]

و - بنا به قول مختار و برگزیده - نشستن بر قبر به خاطر قرائت، مکروه نمی‌باشد؛ ولی نشستن بر قبر برای غیر قرائت، لگدمال کردن قبر، خواب شدن بر قبر، اجابت مزاج و قضای حاجت کردن بر قبر [یا قضای حاجت نمودن به نزدیکی قبر،] و قَلع و قَمع نمودن علف و درخت گورستان، مکروه می‌باشند. و اشکالی ندارد که علف خشک و درخت خشکیده‌ی گورستان، برکنده و ریشه‌کن شوند.

[به هر حال؛ انجام کارهای ذیل در کنار قبرها، ناروا می‌باشد:

۱- ذبح برای غیر رضای خدا؛ به دلیل فرموده‌ی پیامبر ج: «لٰاعُقْرَ فِي الْاِسْلٰامِ» (ابوداود)؛ «در اسلام، ذبح بر قبر نیست». عبدالرزاق بن همام گوید: «کٰانُوْا يَعْقُرُوْنَ عِنْدَ الْقَبْرِ بَقَرَةً اَوْ شٰاةً» (ابوداود)؛‌ «اهل جاهلیت، گاو یا گوسفندی را کنار قبر سر می‌بریدند».

۲- چیزهایی که در حدیث زیر نهی شده است:

جابربن عبداللهس گوید: «نَهٰي رَسُوْلُ اللهِ ج اَنْ يُّجَصَّصَ الْقَبْرُ وَاَنْ يُقْعَدَ عَلَيْهِ وَاَنْ يُبْنٰي عَلَيْهِ اَوْ يُزٰادَ عَلَيْهِ اَوْ يُکْتَبَ عَلَيْهِ» (ابوداود، مسلم، ترمذی و نسایی)؛ «پیامبر ج از گچ‌کاری قبر و نشستن و بنا کردن روی آن و بلند کردن بیش از حدّ شرعی و از نوشتن روی آن، نهی کرده است».

۳- نماز خواندن رو به روی قبر: به دلیل فرموده‌ی پیامبر ج: «لٰاتُصَلُّوْا اِلَي الْقُبُوْرِ» (مسلم، ابوداود، ترمذی و نسایی)؛ «رو به قبور نماز نخوانید».

۴- نماز خواندن کنار قبور، اگر چه بدون رو کردن به آن باشد. از ابوسعید خدریس روایت است که پیامبر ج فرمود: «الارض کلّها مسجد الّا المقبرة والحمّام» (ابوداود و ترمذی)؛ «می‌توان روی تمام زمین نماز خواند به جز قبرستان و حمام».

۵- ساختن مسجد روی قبر: عایشهل و عبدالله بن عباسب گفته‌اند: «لَمّٰا نُزِلَ بِرَسُوْلِ اللهِ ج طَفِقَ يَطْرَحُ خَمِيْصَةً لَّهُ عَلٰي وَجْهِهِ؛ فَاِذَا اغْتَمَّ بِهٰا کَشَفَهٰا عَنْ وَجْهِهِ فَقٰالَ: وَهُوَ کَذٰلِکَ: لَعْنَةُ اللهِ عَلَي الْيَهُوْدِ وَالنَّصٰارٰي، اِتَّخَذُوْا قُبُوْرَ اَنْبِيٰاءِ‌هِمْ مَسٰاجِدَ، يُحَذِّرُ مٰا صَنَعُوْا» (بخاری و مسلم)؛ «وقتی پیامبر ج مریض شد (بیماری وفاتش)؛ پارچه‌ای روی صورتش کشید؛ هرگاه اذیت می‌شد آن را از صورتش برمی‌داشت و در همان حال فرمود: لعنت خدا بر یهود و نصاری باد که قبرهای پیامبرانشان را به مسجد تبدیل کردند؛ از آنچه آن‌ها کردند، مسلمانان را بر حذر می‌داشت».

و عایشهل گوید: پیامبر ج در بیماری‌ای که از آن بهبود نیافت، فرمود: «لَعَنَ اللهُ الْيَهُوْدَ وَالنَّصٰاريٰ، اِتَّخَذُوْا قُبُوْرَ اَنْبِيٰاءِ‌هِمْ مَسٰاجِدَ. قٰالَتْ فَلَوْلٰا ذٰاكَ اُبْرِزَ قَبْرُهُ غَيْرَ اَنَّهُ خَشِيَ اَنْ يُتَّخَذَ مَسْجِداً» (بخاری و مسلم)؛ «خداوند یهود و نصاری را لعنت کند؛ زیرا که قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند. عایشهل گوید: اگر این نبود، قبرش را آشکار می‌کردند، اما بیم آن داشت که مسجد قرار داده شود».

۶- تبدیل کردن قبرستان به محل برزگراری اعیاد و رفتن به قبرستان در اوقات معین و مناسبت‌های معروف به قصد عبادت، نزد قبور یا غیر آن: ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرموده است: «لٰاتَتَّخِذُوْا َقبْرِيْ عِيْداً وَّلٰا تَجْعَلُوْ بُيُوْتَکُمْ قُبُوْراً وَحَيْثُمٰا کُنْتُمْ فَصَلُّوْا عَلَيَّ فَاِنَّ صَلٰاتَکُمْ تَبْلُغُنِيْ» (ابن ماجه و ابوداود)؛ «قبر مرا به محل برگزاری اعیاد قرار ندهید و خانه‌هایتان را قبرستان نکنید و هر کجا بودید بر من صلوات بفرستید؛ چون صلوات شما به من می‌رسد».

۷- شکستن استخوان میت: به دلیل فرموده‌ی پیامبر ج: «اِنَّ کَسْرَ عَظْمِ الْمُؤْمِنِ مَيِّتاً مِثْلُ کَسْرِهِ حَيّاً» (ابوداود و ابن ماجه)؛ «شکسن استخوان میت مؤمن، مانند شکستن استخوانش در حال زندگانی است».]