فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

فصل: [پیرامون اوصاف و ویژگی‌های وضو]

فصل: [پیرامون اوصاف و ویژگی‌های وضو]

وضو به سه قسم [عمده و اساسی و محوری و بنیادین]، تقسیم می‌شود که عبارتند از:

۱- فرض؛ [فرض: به چیزی گفته می‌شود که لزوم آن، به دلیلی قطعی که شبهه‌ای در آن نباشد، ثابت شده باشد.]

و وضو بر شخص بی‌وضو، [به جهت یکی از چهار مورد ذیل] فرض است:

الف) برای گزاردن نماز؛ اگر چه آن نماز، نفل باشد؛ [زیرا خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ[المائدة: ۶]

ب) برای خواندن نماز بر جنازه.

ج) برای گزاردن سجده‌ی تلاوت.

د) برای مساس کردن قرآن؛ اگر چه یک آیه باشد؛ [زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩[الواقعة: ۷۹] «جز پاکان بدان دست نزنند». از این رو هرگاه آیه‌ی قرآن بر دیوار یا بر کاغذ یا بر سکه و درهمی نوشته شده باشد و شخص بی‌وضو، بخواهد آن را مساس کند، در آن صورت بر وی فرض است که وضو بگیرد.]

۲- واجب؛ [واجب: بر چیزی اطلاق می‌گردد که لزوم آن، به دلیلی ثابت شده باشد که در آن شبهه‌ای وجود دارد؛ مثل این که دلیل آن، ظنّی الثبوت باشد؛ یا دلیل، قطعی الثبوت باشد - چون قرآن و حدیث متواتر - ولی لفظ آن، احتمال دو معنا یا بیشتر از دو معنا را دارا باشد.

و وضو بر شخص بی‌وضو، تنها به خاطر یک مورد، واجب می‌گردد، و آن:] طواف نمودن به خانه‌ی کعبه است؛ [زیرا پیامبر ج می‌فرماید: «الَطَّوٰافُ حَوْلَ الْکَعْبَةِ، مِثْلُ الصَّلٰاةِ؛ اِلّٰا اَنَّکُمْ تَتَکَلَّمُوْنَ فِيْهِ؛ فَمَنْ تَکَلَّمَ فِيْهَ فَلٰا يَتَکَلَّمْنَ اِلّٰا بِخَيْرٍ» (ترمذی)؛ «طواف در اطراف خانه‌ی کعبه، همانند نماز است؛ با این تفاوت که شما در طواف، اجازه‌ی سخن گفتن را دارید؛ از این رو، هرگاه در طواف سخن گفتید، تنها سخنان نیکو و خوب بگویید.»]

۳- مندوب [یا مستحب. و «مندوب»: به چیزی گفته می‌شود که رسول خدا ج آن را یک یا دوبار انجام داده باشند؛ ولی بر آن مواظبت همیشگی نکرده باشند، از این رو، شخص بر انجام آن، ثواب و پاداش داده می‌شود و بر ترک آن، مورد عتاب و سرزنش قرار نمی‌گیرد.

و وضو گرفتن به جهت انجام امور ذیل، مستحب و مندوب می‌باشد که عبارتند از:

* برای خوابیدن در حال پاکی و طهارت.

* هرگاه فرد مسلمان از خواب بیدار گردد.

* برای مداومت و پایمردی و استمرار و بقاء بر داشتن وضو؛ [یعنی داشتن وضویی پیوسته و دائمی.]

* برای گرفتن وضو بر بالای وضو [به نیت ثواب و پاداش. ناگفته نماند که وضو گرفتن بر بالای وضو، آنگاه مندوب و مستحب می‌باشد که شخص مسلمان، با وضوی نخست خویش، عبادتی را انجام داده باشد؛ از این رو، اگر چنان‌چه وی، با وضوی نخست خویش، عبادتی را انجام نداده بود، در آن صورت وضو گرفتن بر بالای وضو، نه تنها مستحب نیست که اسراف نیز می‌باشد.]

* پس از غیبت کردن. [غیبت: پشت سر کسی بدگویی کردن و عیب او را گفتن؛ یا بدی و عیب کسی را در غیاب او گفتن.]

* پس از گفتن دروغ و سخن ناراست [و گفتاری که حقیقت نداشته باشد.]

* پس از نمّامی و خبرچینی [و گفتار یا کردار و یا اسرار کسی را برای دیگران انتقال دادن.]

* پس از ارتکاب هر نوع گناه و لغزش و بِزه و جرم.

* پس از سرودن شعر[ی زشت و قبیح؛ زیرا وضو، گناهان کوچک را از میان می‌برد.]

* پس از خنده‌ی قهقهه در خارج از نماز؛ [ولی اگر چنان‌چه، خنده‌ی قهقهه، در داخل نماز باشد، پس وضو را می‌شکند.]

* برای غسل دادن مرده.

* برای حمل و برداشتن مرده؛ [زیرا پیامبر ج می‌فرماید: «مَنْ غَسَّلَ مَيِّتاً فَلْيَغْسِلْ وَمَنْ حَمَلَهَ فَلْيَتَوَضَّأْ» (ابوداود و مسند احمد)؛ «کسی که مرده‌ای را غسل دهد، باید غسل کند؛ و کسی که مرده‌ای را حمل می‌کند، باید وضو بگیرد.»]

* وضو گرفتن برای وقت هر نماز [از نمازهای پنج‌گانه].

* وضو گرفتن پیش از غسل جنابت.

* وضو گرفتن برای شخص جنب و ناپاک به هنگام خوردن، نوشیدن، خوابیدن و [تکرار] آمیزش جنسی [با همسر].

* وضو گرفتن به هنگام خشم و غضب.

* وضو برای تلاوت [شفاهی و زبانی] قرآن.

* وضو برای خواندن حدیث.

* وضو برای روایت نمودن حدیث.

* وضو برای آموختن و آموزش دادن علوم و معارف [شرعی، الهی، نبوی و قرآنی.]

* وضو برای گفتن اذان.

* وضو برای اقامه گفتن.

* وضو برای ایراد کردن خطبه؛ [اگر چه خطبه‌ی نکاح باشد.]

* وضو برای زیارتِ [روضه‌ی مطهّر] پیامبر گرامی اسلام ج.

* وضو برای وقوف [درنگ کردن و ایستادن] در سرزمین عرفه.

* وضو برای سعی در میان صفا و مروه.

* و وضو پس از خوردن گوشت شتر نیز مستحب می‌باشد؛ و با این عمل، از اختلافی که [در بین علماء و صاحب‌نظران اسلامی،] وجود دارد، رهایی می‌یابیم؛ [زیرا برخی، وضو گرفتن، پس از خوردن گوشت شتر را واجب می‌دانند؛] همچنان‌که هرگاه تماس پوستی با زنانِ [بیگانه و نامحرمی که محل اشتهاء هستند، بدون پوشش و مانع] داشته باشد، وضو گرفتن برای وی مستحب می‌باشد؛ [زیرا برخی، وضو گرفتن پس از تماس پوستی با زنان را واجب می‌دانند؛ از این رو، با این عمل، از اختلافی که وجود دارد، رهایی می‌یابیم.]