فصل: پیرامون پیش آمدن شک و تردید در نماز و طهارت
هرگاه نمازگزار پیش از کامل کردن نماز؛ [یعنی در اثنای نماز خویش،] در تعداد رکعتهای نماز، دچار شک و تردید گردید [و نداند که سه رکعت خوانده است یا چهار رکعت]؛ و این شک، برای نخستین بار بر وی پیش آمده باشد و یا شک در نماز، عادتی برای نمازگزار نگردیده باشد، در آن صورت نماز باطل میگردد [و بر نمازگزار، اعادهی آن واجب است.]
و اگر در تعداد رکعتهای نماز پس از سلام دادن، شک کرد، در آن صورت شک وی معتبر نمیباشد [و نمازش باطل نمیگردد؛] مگر آن که یقین کند که رکعتی از رکعتهای نماز را ترک نموده است؛ [یعنی اگر چنانچه نمازگزار پس از سلام دادن، یقین پیدا کرد که برخی از رکعتهای نماز را ترک نموده است، در آن صورت اگر عملی منافی با نماز را انجام نداده بود، آنچه را که ترک کرده است بخواند؛ و اگر عملی منافی با نماز را انجام داده بود، از قبیل: برگردیدن از قبله یا سخن گفتن و یا امثال آنها؛ پس نمازش را اعاده نماید.]
و اگر چنانچه بر وی در غالب اوقات، شک پیش میآمد [و شک، عادتی برای وی گردیده بود؛] پس بدان چیزی عمل نماید که بر گمانش غالب است؛ و اگر چیزی بر گمان وی غالب نگردید، در آن صورت جانب اقل را بگیرد و پس از هر رکعتی که آن را آخر نماز خویش گمان میکند، بنشیند [و در آخر، برای سهو خویش، سجده نماید.
نویسندهی کتاب «العناية» مثالی را برای این موضوع ذکر کرده و گفته است: توضیح این مسأله چنین است: اگر در نمازهای چهار رکعتی دچار شک و تردید شد؛ اینطور که آیا در رکعت اول است یا دوم؟ در این صورت فکر کند و به گمان غالبش عمل نماید. و اگر چیزی بر گمان وی غالب نگردید، در آن صورت جانب اقلّ را بگیرد و آن را رکعت اول به شمار آورد و پس از آن برای قعده بنشیند؛ زیرا ممکن است این رکعت، رکعت دوم باشد که در آن قعده واجب است. آنگاه برخیزد و رکعت سوم را بخواند و به قعده بنشیند؛ زیرا این رکعت در حکم رکعت دوم است؛ سپس برخیزد و رکعت دیگری را بخواند و به قعده بنشیند؛ زیرا ممکن است رکعت چهارم باشد؛ پس از آن، برخیزد و رکعت دیگری را بخواند و در قعده بنشیند؛ زیرا این رکعت، در حکم رکعت چهارم است که در آن، قعده فرض است. و حکم نمازهای سه رکعتی نیز به همین ترتیب است.
و نویسندهی «درّ المختار» گوید: در تمامی حالات شک، سجدهی سهو بر نمازگزار واجب میگردد؛ و فرقی نمیکند که به گمان غالب خویش عمل کند یا جانب اقلّ را بگیرد؛ ولی در کتاب «السراج» آمده است: اگر چنانچه جانب اقل را گرفت، در این صورت به طور مطلق باید سجدهی سهو نماید؛ و در صورتی که به گمان غالب خویش عمل کند؛ اگر چنانچه به اندازهی یک رکن از رکنهای نماز فکر کرد، در این صورت نیز سجدهی سهو لازم میگردد.
و عبارت کتاب «فتح القدير» چنین است: هر چیزی که بر گمان وی غالب گردید، بدان عمل کند و به همان ترتیب نمازش را به پایان برساند و سجدهی سهو نماید. و همچنین در تمامی حالات شک - چه به گمان غالب خویش عمل کند و چه جانب اقل را بگیرد - سجدهی سهو بر او لازم میگردد.
ابن عابدین شامی، مسائل و احکام کتاب «السراج» را تأیید کرده است و میگوید: اگر فکر کرد و چیزی بر گمان وی غالب گردید، در این صورت عمل به گمان غالب وی لازم است؛ و سجدهی سهو بر او لازم نمیگردد، مگر آن که تفکّر و تأمّل وی به اندازهی رکنی از ارکان نماز، طولانی گردد.
علامه محمد عاشق الهی گوید: مسائل و احکامی که در کتاب «الفتح القدير» آمده است، صحیح میباشد؛ زیرا حدیث صحیحی که بخاری و مسلم به روایت آن پرداختهاند، آن را تأیید میکند: از عبدالله بن مسعود روایت شده است که وی گفت: پیامبر ج فرمود: «اِذٰا شَكَ اَحَدُکُمْ فِيْ صَلٰاتِهِ فَلْيَتَحَرَّ الصَّوٰابَ فَلْيُتِمَّ عَلَيْهِ ثُمَّ يُسَلِّمُ ثُمَّ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ»؛ «هرگاه یکی از شما در نمازش دچار شک و تردید شد، در این صورت باید برای یافتن وجه صواب، دقّت کند و تفکّر و تأمّل نماید و نماز خویش را مطابق با تفکّر و تأمل خویش به پایان برساند؛ پس از آن، سلام دهد و برای سهو، دو سجده نماید».
ناگفته نماند که سجدهی سهو، در موارد ذیل واجب میگردد:
۱- در صورتی که قرائت سورهی فاتحه را در دو رکعت اول از نمازهای فرض یا در یک رکعت از آن دو رکعت، به سهو ترک کند.
و همچنین سجدهی سهو واجب میگردد هرگاه قرائت سورهی فاتحه را در هر رکعتی از رکعتهای نفل و وتر از روی سهو، ترک نماید.
۲- در صورتی که قرائت را در دو رکعت اول از نماز فرض فراموش کند؛ پس آن را در دو رکعت دیگر بخواند.
۳- در صورتی که ضم کردن سورهی دیگر را با سورهی فاتحه، در دو رکعت اولی از نماز فرض، یا یک رکعت از آن دو، فراموش نماید.
و همچنین هرگاه ضم نمودن سورهای را با سورهی فاتحه، در هر رکعتی از رکعتهای نفل و وتر فراموش کند، باز هم سجدهی سهو واجب میگردد.
۴- هرگاه سورهی فاتحه را دو بار بخواند؛ زیرا او سوره را از جای آن به تأخیر انداخته است.
۵- هرگا یک سجده نماید و به سوی رکعت دوم برخیزد؛ آنگاه این رکعت را با هر دو سجدهی آن ادا نموده و سپس سجدهای را که به سهو ترک نموده است؛ بدان ضمیمه نماید؛ در این صورت نماز وی صحیح است اما بر وی سجدهی سهو واجب میگردد.
۶- هرگاه قعدهی اول را به سهو در نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی ترک نماید؛ خواه قعدهی اول را در نماز فرض ترک کرده باشد یا در نماز نفل. و کسی که قعدهی اول از نماز فرض را به سهو ترک میکند و به صورت کامل به رکعت سوم میایستد، پس نماز خویش را ادامه دهد و برای سهو سجده نماید؛ زیرا او قعدهی واجب را ترک نموده است.
۷- هرگاه خواندن التحیات را به سهو ترک کند.
۸- هرگاه تکبیر قنوت را در نماز وتر ترک نماید.
۹- هرگاه امام، قرائت را در نمازهای سرّی، بلند بخواند.
۱۰- هرگاه قرائت قنوت را در نماز وتر پیش از رکوع ترک کند.
۱۱- هرگاه امام در نمازهای جَهری، قرائت را آهسته بخواند.
۱۲- هرگاه در قعدهی اول، بر التحیات، چیزی را بیفزاید؛ مانند این که درودها را از روی سهو، بعد از تشهّد بخواند؛ یا به اندازهی ادای یک رکن از ارکان، به حال سکوت درنگ نماید.
ناگفته نماند که هر کس، رکنی از ارکان نماز را ترک نماید، پس نماز وی باطل و بر وی اعادهی نماز، واجب است.
و در این صورت نقصان نماز، با سجدهی سهو یا به چیزی دیگر، جبران نمیشود؛ چه ترک رکن به قصد باشد یا به سهو.
و هر کس واجبی از واجبات نماز را به قصد ترک نماید، پس به یقین گنهکار شده و نماز وی فاسد گردیده است و بر وی، اعادهی نماز واجب است؛ زیرا در این صورت، نقصان نماز با سجدهی سهو جبران نمیشود.
و امّا، هر کس واجبی از واجبات نماز را به سهو ترک کند، سجدهی سهو بر وی واجب است و در این صورت، نقصان نماز، با سجدهی سهو، جبران میشود.]