فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

فصل: پیرامون نمازی که پس از داخل شدن به مسجد و پیش از نشستن گزارده می‌شود؛ [یعنی تحیة المسجد]؛ و نمازی که در وقت چاشت گزارده می‌شود [یعنی صلاة الضُحی]؛ و شب زنده‌داری

فصل: پیرامون نمازی که پس از داخل شدن به مسجد و پیش از نشستن گزارده می‌شود؛ [یعنی تحیة المسجد]؛ و نمازی که در وقت چاشت گزارده می‌شود [یعنی صلاة الضُحی]؛ و شب زنده‌داری

[در اسلام، علاوه از نمازهای فرض، وتر و سنّت، نماز دیگری نیز وجود دارد که بدان «نفل» می‌گویند. از این رو، فرد مسلمان و حقگرا، می‌تواند بر حسب توانایی و قدرت خویش، هر اندازه نماز نفل که می‌خواهد در شب و روز بخواند؛ و باید فرد نمازگزار بداند که بر گزاردن نمازهای نفل، ثواب و پاداش زیادی را فرچنگ می‌آورد.

ابوهریرهس گوید: «اِنَّ اَوَّلَ مٰا يُحٰاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ يَوْمَ الْقِيٰامَةِ مِنْ عَمَلِهِ، صَلٰاتُهُ؛ فَاِنْ صَلُحَتْ، فَقدْ اَفْلَحَ وَاَنْجَحَ، وَاِنْ فَسَدَتْ، فَقَدْ خٰابَ وَخَسِرَ؛ فَاِنِ انْتَقَصَ مِنْ فَرِيْضَتِهِ شَيْءٌ، قٰالَ الرَّبُّ تَبٰارَكَ وَتَعٰالٰي: اُنْظُرُوْا هَلْ لِعَبْدِيْ مِنْ تَطَوُّعٍ فَيُکْمَلُ بِهٰا مَا انْتُقِصَ مِنَ الفَرِيْضَةِ؛ ثُمَّ يَکُوْنُ سٰائِرُ عَمَلِهِ کَذٰلِكَ» (ابوداود)؛ «نخستین چیزی که در روز قیامت، انسان از آن محاسبه می‌شود، نماز است؛ اگر نمازش صحیح باشد، رستگار شده و نجات می‌یابد؛ و اگر نمازش خراب و ناقص باشد، زیانکار و خسارتمند می‌شود؛ و اگر در فرائض، نقصی باشد، خداوند بلندمرتبه می‌‌فرماید: ببینید آیا بنده‌ام نماز نفل دارد تا با آن کاستی‌های نمازهای فرضش کامل شود؛ سپس سایر اعمالش نیز به همین ترتیب، مورد محاسبه قرار می‌گیرد».

و باید توجه داشته باشد که نباید نمازهای نفل را در وقت‌های مکروه - که ذکرشان پیشتر گذشت - ادا نماید.

و در شرع مقدّس اسلام، وقت‌هایی مخصوص برای گزاردن نفل وجود دارد که ثواب و پاداشی فراوان از خواندن آن‌ها، به انسان می‌رسد؛ و این وقت‌های مخصوص برای گزاردن نماز نفل، عبارتند از:

برای کسی که به مسجد وارد می‌شود،] سنّت است [که پس از داخل شدن به مسجد و] پیش از نشستن، دو رکعت «تحيّة المسجد» بخواند؛ [زیرا ابوقتاده گوید: پیامبرج فرمودند: «اِذٰا دَخَلَ اَحَدُکُمُ الْمَسْجِدَ فَلْيَرْکَعْ رَکْعَتَيْنِ قَبْلَ اَنْ يَّجْلِسَ» (بخاری و مسلم)؛ «چون یکی از شما به مسجد وارد شد، پیش از آن که بنشیند، نخست دو رکعت نماز بخواند».

و اگر چنان‌چه پس از نشستن نیز دو رکعت را گزارد، اشکالی ندارد؛ و اگر چنان‌چه پس از آن که به مسجد وارد شد، نماز فرض را خواند،در آن صورت،] ادای نماز فرض، جای نماز «تحيّة المسجد» را می‌گیرد.

و همچنین اگر چنان‌چه به دنبال داخل شدن به مسجد، هر نماز دیگری را خواند و با آن، نیت «تحيّة المسجد» را نکرد، این نماز نیز، جای «تحيّة المسجد» را از جانب وی می‌گیرد و کفایت می‌کند.

و گزاردن دو رکعت پس از وضو و پیش از خشک شدن آب از اعضاء و اندام‌های وضو، مستحب است؛ [و این نماز، به نام نماز «تحيّة الوضوء» نامیده می‌شود.

ابوهریرهس گوید: پیامبر ج هنگام نماز صبح به بلالس فرمودند: «يٰا بِلٰالُ! حَدِّثْنِيْ بِاَرْجٰي عَمَلٍ عَمِلْتَهُ فِي الْاِسْلٰامِ؛ فَاِنِّيْ سَمِعْتُ دَفَّ نَعْلَيْكَ بَيْنَ يَدَيَّ فِي الْجَنَّةِ؟ قٰالَ:‌ مٰا عَمِلْتُ عَمَلاً اَرْجٰي عِنْدِيْ اَنِّيْ لَمْ اَتَطَهَّرْ طُهُوْراً فِيْ سٰاعَةٍ مِّنْ لَيْلٍ وَّلٰا نَهٰارٍ اِلّٰا صَلَّيْتُ بِذٰلِكَ الطُّهُوْرَ مٰا کُتِبَ لِيْ اَنْ اُصَلِّيْ» (بخاری و مسلم)؛ «ای بلال! به من بگو: امیدوارکننده‌ترین عملی که در اسلام، انجام دادی کدام است؟ زیرا من صدای کفش‌هایت را پیشاپیش خودم در بهشت شنیدم! بلالس گفت: امیدوارکننده‌ترین کاری که انجام داده‌ام این بوده است که در طول شبانه‌روز هیچ وضویی نگرفته‌ام مگر آن که آنچه برایم مقدّر شده بود، نماز خواندم».

و پیامبر ج نیز می‌فرماید: «مٰا مِنْ مُسْلِمٍ يَّتَوَضَّأُ فَيُحْسِنُ وُضُوْءَهُ ثُمَّ يَقُوْمُ فَيُصَلِّيْ رَکْعَتَيْنِ يُقْبِلُ عَلَيْهِمٰا بِقَلْبِهِ اِلّٰا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» (مسلم)؛ «هیچ مسلمانی نیست که وضو بگیرد و وضوی خویش را نیک به انجام برساند؛ آنگاه به پاخیزد و خالصانه دو رکعت نماز بگزارد، مگر آن که بهشت برای او واجب می‌گردد».]

و گزاردن چهار رکعت یا بیشتر از آن، در وقت چاشت نیز مستحب است. [ابوهریرهس گوید: «اَوْصٰانِيْ خَلِيْلِيْ بِثَلٰاثٍ: بِصِيٰامِ ثَلٰاثَةِ اَيّٰامٍ فِيْ کُلِّ شَهْرٍ وَرَکْعَتَيِ الضُّحٰي وَاَنْ اُوْتِرَ قَبْلَ اَنْ اَنٰامَ» (مسلم و ابوداود)؛ «دوست و محبوبم، پیامبر ج مرا به سه چیز سفارش کرد: به روزه گرفتن سه روز در هر ماه و دو رکعت نماز چاشت و خواندن نماز وتر قبل از آن که بخوابم».

و ابوذرس گوید: پیامبر ج فرمود: «يُصْبِحُ عَلٰي کُلِّ سُلٰامٰي مِنْ اَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ؛ فَکُلُّ تَسْبِيْحَةٍ صَدَقَةٌ، وَ ُ$$کلُّ تَحْمِيْدَةٍ صَدَقَةٌ، وَّکُلُّ تَهْلِيْلَةٍ صَدَقَةٌ، وَّکُلُّ تَکّبِيْرَةٍ صَدَقَةٌ، وَاَمْرٌ بِالْمَعْرُوْفِ صَدَقَةٌ، وَنَهْيٌ عَنِ الْمُنْکَرِ صَدَقَةٌ؛‌ وَيُجْزِيُء مِنْ ذٰلِكَ رَکْعَتٰانِ يَرْکَعْهُمٰا مِنَ الضُّحٰي» (مسلم و ابوداود)؛ «در هر روز به خاطر هر بنده و مفصلی بر شما صدقه لازم است؛ پس هر سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله وهر الله اکبر، صدقه است و همچنین امر به معروف و نهی از منکر، صدقه به حساب می‌آید و خواندن دو رکعت نماز ضُحی، جای همه‌ی آن‌ها را می‌گیرد».

و اُمّ هانیل گوید: «اِنّ َالنَّبِيَّ ج يَوْمَ فَتْحَ مَکَّةَ اغْتَسَلَ فِيْ بَيْتِهٰا فَصَلّٰي ثَمٰانَ رَکَعٰاتٍ» (بخاری و مسلم)؛ «پیامبر ج روز فتح مکه در خانه‌ی من غسل کرد و هشت رکعت نماز (در وقت چاشت) خواند».

و ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «مَنْ حٰافَظَ عَلٰي شَفْعَةِ الضُّحٰي، غُفّرَتْ لَهُ ذُنُوْبُهُ وَاِنْ کٰانَتْ مِثْلَ زَبَدِالْبَحْرِ» (احمد، ترمذی و ابن ماجه)؛ «هر مسلمانی که به گزاردن دو رکعت نماز چاشت پایبندی و مواظبت کند، گناهان (صغیره‌اش) بخشوده می‌شود، اگر چه به زیادی کف دریا نیز باشد».

و معاذهل گوید: از عایشهل پرسیدم: پیامبر گرامی اسلام ج به هنگام چاشت چند رکعت نماز می‌گزاردند؟ او در پاسخ گفت: رسول خدا ج به هنگام چاشت، چهار رکعت نماز می‌گزاردند و آنچه را که خدا می‌خواست بر آن اضافه می‌کردند». (مسلم).

و عایشهل نیز پیوسته نماز چاشت را هشت رکعت می‌گزارد و می‌گفت: «نماز چاشت را ترک نخواهم کرد، اگر چه پدر و مادرم کشته شوند». به روایت مالک در موطأ.]

و همچنین گزاردن نماز شب نیز مستحب می‌باشد؛ [یعنی نمازی که در قسمت واپسین شب گزارده می‌شود و به نماز «تهجّد» نامگذاری شده است؛ خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ﴿وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّكَ[الإسراء: ۷۹] «در پاسی از شب، از خواب برخیز و در آن، نماز تهجّد بخوان، این یک فریضه‌ی اضافی برای تو است».

و نیز می‌فرماید: ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا[السجدة: ۱۶] «پهلوهایشان از بسترها به دور می‌شود و پروردگار خود را با بیم و امید به فریاد می‌خوانند».

و همچنین می‌فرماید: ﴿كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ١٨[الذاريات: ۱۷-۱۸] «آنان، اندکی از شب می‌خفتند و در سحرگاهان، درخواست آمرزش می‌کردند».

و از ابومالک اشعریس روایت است که پیامبر ج فرمود: «اِنَّ فِي الْجَنَّةِ غُرَفاً يُرٰي ظٰاهِرُهٰا مِنْ بٰاطِنِهٰا وَبٰاطِنُهٰا مِنْ ظٰاهِرِهٰا؛ اَعَدَّهَا اللهُ تَعٰالٰي لِمَنْ اَطْعَمَ الطَّعٰامَ وَاَلٰانَ الْکَلٰامَ وَاَدٰامَ الصِّيٰامَ وَصَلّٰي بِاللَّيْلِ وَالنّٰاسُ نِيٰامٌ» (ابن ماجه)؛ «در بهشت، اتاق‌‌هایی است که از درون، بیرون آن‌ها و از بیرون، درون آن‌ها نمایان است؛ خداوند آن‌ها را برای کسانی آماده کرده است که به گرسنگان طعام می‌دهند و به نرمی، سخن می‌گویند و شبانگاهان - در حالی که مردم در خوابند - نماز می‌خوانند».

و عبدالله بن عمرو بن عاصب گوید: پیامبر ج به من فرمود: «يٰا عَبّدَاللهِ! لٰاتَکُنْ مِثْلَ فُلٰانٍ؛ کٰانَ يَقُوْمُ اللَّيْلَ فَتَرَكَ قِيٰامَ اللَّيْلِ» (بخاری و مسلم)؛ ‌«ای عبدالله! مانند فلانی مباش که نماز شب می‌خواند، سپس آن را ترک کرد».

و ابوامامهس گوید: پیامبر ج فرمود: «عَلَيْکُمْ بِقِيٰامِ اللَّيْلِ فَاِنَّهُ دَأْبُ الصّٰالِحِيْنَ قَبْلَکُمْ وَهُوَ قُرْبَةٌ لَکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ؛ وَمُکَفِّرَةٌ لِلسَّيِّئٰاتِ وَمِنْهٰاةٌ عَنِ الْاِثْمِ» (ترمذی)؛‌ «بر شما باد خواندن نماز شب؛ زیرا که گزاردن نماز تهجّد در پاسی از شب، شیوه و روش پیشینیان از بندگان نیک خدا و باعث نزدیکی شما در بارگاه پروردگار و سبب نابود کردن گناهان و بازدارنده‌ی از گناه است».]

و گزاردن نماز «استخاره» نیز مستحب می‌باشد. [بنابراین، هر کس قصد انجام کار مهمّی نمود، مستحب است در مورد آن از خداوند بلندمرتبه، طلب خیر (استخاره) نماید؛ همان‌طور که در این حدیث آمده است:

جابربن عبداللهس گوید: پیامبر ج استخاره در تمام کارها را مانند سوره‌ای از قرآن به ما یاد می‌داد و می‌فرمود: هرگاه کسی از شما خواست کار مهمی را انجام دهد، دو رکعت نماز غیرفرض بخواند؛ سپس بگوید:

«اَللّٰهُمَّ اِنِّيْ اَسْتَخِيْرُكَ بِعِلْمِكَ وَاسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ وَاسْأَلُكَ بِفَضْلِكَ الْعَظِيْمِ، فَاِنَّكَ تَقْدِرُ وَلٰا اَقْدِرُ وَتَعْلَمُ وَلٰا اَعْلَمُ، وَُاَنْتَ عَلّٰامُ الْغُيُوْبِ؛ اَللّٰهُمَّ اِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ اَنَّ هٰذَا الْاَمْرَ خَيْرٌلِّيْ فِيْ دِيْنِيْ وَمَعٰاشِيْ وَعٰاقِبَةَ اَمْرِيْ، (اَوْ قٰالَ: عٰاجِلِ اَمْرِيْ وَآجِلِهِ)، فَاقْدِرْهُ لِيْ وَيَسِّرْهُ لِيْ ثُمَّ بٰارِكْ لِيْ فِيْهِ؛ وَاِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ اَنَّ هٰذَا الْاَمْرَ شَرٌّ لِّيَ فِيْ دِيْنِيْ وَمَعٰاشِيْ وَعٰاقِبَةَ اَمْرِيْ (اَوْ قٰالَ: عٰاجِلِ اَمْرِيْ وَآجِلِهِ)، فَاصْرِفْهُ عَنِّيْ وَاصْرِفْنِيْ عَنْهُ وَاقْدِرْ لِيَ الْخَيْرَ حَيْثُ کٰانَ ثُمَّ اَرْضِنِيْ بِهِ». (بخاری)

«خداوندا! به سبب علمت، از تو طلب خیر می‌کنم و به سبب قدرتت، از تو طلب قدرت می‌کنم و از فضل بزرگ تو می‌خواهم، چون تو توانایی و من ناتوانم، و تو می‌دانی و من نادانم؛ و تو بسیار دانای غیبی؛ پروردگارا! اگر می‌دانی که این کار... برای دین، دنیا و عاقبت کارم - یا فرمودند: برای حال و آینده‌ام - خیر است، آن را برای من مقدّر کن؛ و اگر می‌دانی که این کار... به مصلحت دین، دنیا و عاقبت کارم - یا فرمودند: برای حال و آینده‌ام - خیر نیست، آن را از من دور کن و مرا نیز از آن منصرف نما و خیر را هر جا که هست، برایم مقدّر نما و مرا از آن خشنود فرما»؛ و پس از آن نیاز و حاجتش را بیان کند.]

و نماز «حاجت» [صلاة الحاجة] نیز مستحب و مندوب می‌باشد. [عبدالله بن ابی اوفیس گوید: پیامبر ج فرمود: «کسی که نیازی به خدا یا یکی از بندگان خدا داشته باشد، باید به نحو احسن وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و پس از آن، به بیان پرتوی از وصف و شکوه خداوند بپردازد و بر پیامبر ج درود بفرستد و برای برآورده شدن نیازش، این دعا را بخواند:

«لٰااِلٰهَ اِلَّا اللهُ الْحَلِيْمُ الْکَرِيْمُ، سُبْحٰانَ اللهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعٰالَمِيْنَ؛ اَسْأَلُكَ مُوْجِبٰاتِ رَحْمَتِكَ وَعَزٰائِمَ مَغْفِرَتِكَ وَالْغَنِيْمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ وَالسَّلٰامَةَ مِنْ کُلِّ اِثْمٍ؛ لٰاتَدَعْ لَنٰا ذَنْباً اِلّٰا غَفَرْتَهُ وَلٰا هَمّاً اِلّٰا فَرَّجْتَهُ وَلٰا حَاجَةً هِيَ لَكَ رِضاً اِلّٰا قَضَيْتَهٰا يٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمِيْنُ» (ترمذی و ابن ماجه)]

و «زنده داشتن ده شب آخر ماه مبارک رمضان» نیز [با نماز، تلاوت قرآن و ذکر و یاد خدا،] مستحب می‌باشد. [عایشهل گوید: «اِنَّ النَّبِيَّ ج کٰانَ اِذٰا دَخَلَ الْعَشْرُ الْاَخِيْرُ مِنْ رَمَضٰانَ، اَحْيَي اللَّيْلَ وَاَيْقَظَ اَهْلَهُ وَشَدَّ الْمِئْزَرَ» (بخاری و مسلم)؛ «عادت پیامبر ج بر آن بود که هرگاه ده شب آخر ماه رمضان فرا می‌رسید، شب‌ها را با عبادت زنده می‌داشت و خانوده‌ی خویش را نیز برای عبادت بیدار می‌کرد و در عبادت، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی‌ورزید».

و ابوهریرهس گوید: پیامبر ج فرمود: «مَنْ قٰامَ رَمَضَاٰنَ اِيْمٰاناً وَّاِحْتِسٰاباً غُفِرَ لَهُ مٰا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ؛ وَمَنْ قٰامَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ اِيْمٰاناً وَّاِحْتِسٰاباً غُفِر لَهُ مٰا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ» (بخاری و مسلم)؛ «کسی که از روی ایمان و به امید پاداش الهی، شب‌های ماه رمضان را با نماز زنده بدارد؛ همه‌ی گناهان (صغیره ی) گذشته‌اش بخشوده خواهد شد؛ و کسی که از روی ایمان و به امید پاداش الهی، شب‌های قدر را با نماز و عبادت زنده بدارد، همه‌ی گناهان (صغیره ی) گذشته‌اش بخشوده خواهد شد».

و عایشهل گوید: پیامبر ج در ده روز آخر رمضان به اعتکاف می‌نشست و می‌فرمود: «تَحَرُّوْا لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي الْعَشْرِ الْاَوٰاخِرِ مِنْ رَمَضٰانَ» (بخاری و ترمذی)؛ «شب قدر را در ده شب آخر رمضان جستجو کنید».]

و «زنده داشتن دو شب عید فطر و عید قربان» نیز مستحب می‌باشد؛ [زیرا پیامبرج می‌فرماید: «مَنْ اَحْيٰي لَيْلَةَ الْعِيْدِ، اَحْيَي اللهُ قَلْبَهُ يَوْمَ تَمُوْتُ الْقُلُوْبُ» (مجمع الزوائد هیثمی و معجم الکبیر و معجم الاوسط طبرانی)؛ «هر کس شب عید را زنده دارد، خداوند قلبش را در روزی زنده خواهد کرد که همه‌ی قلب‌ها می‌میرند».]

و «زنده داشتن ده شب اول ماه ذی‌الحجه» نیز مستحب می‌باشد. [پیامبر ج می‌فرماید: «مٰا مِنْ اَيّٰامٍ اَحَبُّ اِلَي اللهِ تَعٰالٰي اَنْ يَّتَعَبَّدَ فِيْهٰا عَنْ عَشْرِ ذِي الْحَجَّةَ؛ يَعْدِلُ صِيٰامُ کُلِّ يَوْمٍ مِّنْهٰا بِصِيٰامِ سِنَةٍ وَّقِيٰامُ کُلِّ لَيْلَةٍ مِّنْهٰا، بِقِيٰامِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ» (ترمذی و ابن ماجه)؛ «هیچ روزی برای عبادت در نزد خدا بهتر و پسندیده‌تر از ده شب (اول) ذی الحجة نیست؛ روزه‌ی یک روز آن، برابر با یک سال و زنده‌داری یک شب آن، برابر با زنده‌داری شب قدر است».

و نیز می‌فرماید: «صَوْمُ يَوْمِ عَرَفَةَ، يُکَفُِّر سِنَتَيْنِ مٰاضِيَةً وَّمُسْتَقْبِلَةً؛ وَصَوْمُ يَوْمِ عٰاشُوْرٰا، يُکَفِّرُ سِنَةً مٰاضِيَةً» (مسلم و نسایی)؛ «روزه‌ی روز عرفه، گناهان (صغیره‌ی) دو سال گذشته و آینده را از بین می‌برد؛ و روزه‌ی روز عاشورا، گناهان (صغیره‌ی) سال گذشته را از میان می‌برد».

و پرواضح است که روزه‌ی روز عرفه، در ده روز اول ذی الحجه قرار دارد.]

و «زنده داشتن شب نیمه‌ی شعبان» نیز مستحب می‌باشد. [پیامبر ج می‌فرماید: «اِذٰا کٰانَ لَيْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبٰانَ، فَقُوْمُوْا لَيْلَهٰا وَصُوْمُوْا نَهٰارَهٰا؛ فَاِنَّ اللهَ تَعٰالٰي يَنْزِلُ فِيْهٰا لِغُرُوْبِ الشَّمْسِ اِلَي السَّمٰاءِ؛ فَيَقُوْلُ: اَلٰا مُسْتَغْفِرٍ فَاَغْفِرُ لَهُ؟ اَلٰا مُسْتَرْزِقٍ فَاَرْزُقْهُ؟ حَتّٰي يَطْلُعَ الْفَجْرُ» (ابن ماجه)؛ «هرگاه نیمه‌ی شعبان فرا رسد، شب آن را (با عبادت و تلاوت و ذکر و یاد خدا) زنده دارید و روزش را روزه بگیرید؛ زیرا خداوند بلندمرتبه به هنگام غروب آفتاب این روز، به آسمان (دنیا) فرود می‌آید و می‌فرماید: آیا آمرزش خواهی نیست تا او را ببخشم؟ آیا روزی خواهی نیست تا او را رزق و روزی عنایت کنم؟ و این برنامه تا طلوع صبح صادق ادامه دارد».

و نیز می‌فرماید: «مَنْ اَحْيَي اللَّيٰالِيَ الْخَمْسَ، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ: لَيْلَةَ التَّرْوِيَةِ، وَلَيْلَةَ عَرَفَةَ، وَلَيْلَةَ النَّحْرِ، وَلَيْلَةَ الْفِطْرِ وَلَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبٰانَ» (الترغیب و الترهیب منذری)؛ ‌«کسی که پنج شب را زنده دارد، بهشت برایش واجب می‌گردد؛ و این پنج شب، عبارتند از: شب ترویه (یعنی هشتم ذی‌الحجة)؛ شب عرفه؛ (یعنی نهم ذی‌الحجة)؛ شب عید قربان؛ شب عید فطر و نیمه‌ی شعبان».

و نیز می‌فرماید: «مَنْ قٰامَ لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبٰانَ وَلَيْلَتَيِ الْعِيْدِ، لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوْتُ الْقُلُوْبُ» (ابن ماجه و سنن بیهقی)؛ «هر کس نیمه‌ی شعبان و دو شب عید را زنده دارد، قلبش در روزی که قلب‌ها در آن روز می‌میرد، نخواهد مرد».]

و اجتماع و گردهمایی نمودن برای زنده داشتن شبی از این شب‌ها، مکروه است، [اگر چنان‌چه اجتماع و گردهمایی مردم بر اثر دعوت و فراخوانی از همدیگر باشد؛ خواه اجتماع آن‌ها در مسجد باشد یا در مکانی دیگر؛ ولی اگر چنان‌چه این اجتماع، بدون دعوت و فراخوانی باشد، پس در آن صورت اشکالی در آن نیست.]