فقه احناف در پرتو آیات قرآن و احادیث

فهرست کتاب

فصل: [پیرامون شکننده‌های وضو و چیزهایی که وضو را تباه و باطل می‌سازند]

فصل: [پیرامون شکننده‌های وضو و چیزهایی که وضو را تباه و باطل می‌سازند]

دوازده چیز، وضو را تباه و باطل می‌سازند که عبارتند از:

* هر آن چیزی که از دو راه معمولی پیش و پس انسان بیرون آید؛ [چون پیشاب، مدفوع و باد شکم، و فرقی نمی‌کند که چیز بیرون آمده، جسم باشد یا باد؛ عادی باشد یا نادر و کمیاب، مانند خون و سنگریزه؛ و فرقی نمی‌کند که ذاتاً ناپاک باشد یا پاک، چون کرم؛ زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ[النساء: ۴۳] «یا اگر یکی از شما از قضای حاجت برگشت». کلمه‌ی «غائط» در آیه، به معنای: محل قضای حاجت است؛ و به جهت مجاورت غائط (مدفوع) بدان نامیده شده است که ادرار و مدفوع و باد را همه در برمی‌گیرد؛ چون پیامبر ج فرمود: «لٰا يَقْبَلُ اللهُ صَلٰاةَ اَحَدِکُمْ اِذٰا اَحْدَثَ حَتّٰي يَتَوَضَّأَ»؛ «وقتی یکی از شما وضویش باطل شد و بی‌وضو گردید، خداوند نمازش را نمی‌پذیرد، مگر این که وضو بگیرد و وضویش را تجدید کند».]

و بنا به قول صحیح‌تر، بادی که از راه پیش انسان بیرون آید، وضو را باطل و بی‌اثر نمی‌سازد.

* هرگاه زن، بچه‌ای به دنیا بیاورد و خونی را [پس از زایمان] نبیند، در آن صورت وضویش می‌شکند.

* هرگاه از غیر دو راه پس و پیش، نجاستی همچون: خون یا زردآب بیرون شود و جریان یابد؛ [یعنی خون یا زردآب، از بدن خارج گردد و به محلّی تجاوز کندکه پاک نمودن آن مطلوب است.]

* استفراغ نمودن غذا، یا آب، یا خون لخته و یا صفراء و زردآب؛ و آن استفراغ نیز، به اندازه‌ی پری دهان باشد. و - بنا به قول صحیح‌تر - پری دهان، آنگاه تحقق پیدا می‌کند که استفراغ به گونه‌ای باشد که به همراه آن، دهان بسته نشود مگر با تکلّف و سختی و دشواری و مشقّت.

و هرگاه سببِ استفراغ‌های پراکنده، یکی باشد [، و این در حالی باشد که هر کدام از آن‌ها، به تنهایی به پری دهان نرسد]، در آن صورت استفراغ‌های پراکنده با همدیگر جمع می‌شوند؛ [از این رو، اگر چنان‌چه آن‌ها به پری دهان رسید، حکم می‌شود که استفراغ، به پری دهان است و وضو را باطل و بی‌اثر می‌سازد.]

* خونی که [از دهان خارج گردیده و] بر آب دهان غالب گردیده و یا با آن، برابر شده است.

* خوابی که نشیمنگاه شخصِ خوابیده [به هنگام خواب]، بر زمین جای گیر و محکم و چسبیده و راسخ نباشد؛ [زیرا پیامبر ج می‌فرماید: «اَلْعَيْنٰانِ وِکٰاءُ السَّهِ (الدُّبُرِ)؛ فَاِذٰا نٰامَتِ الْعَيْنٰانِ، اِنْطَلَقَ الْوِکٰاءُ؛ فَمَنْ نٰامَ فَلْيَتَوَضَّأٌ» (ابوداود و ابن ماجه)؛ «بیداری چشمان، بند (مقعد و دبر) انسان است؛ پس هرگاه چشمان به خواب رفتند، این بند باز می‌شود؛ بنابراین، هر کس خوابید، برای نماز خواندن، وضویش را تجدید کند؛ چون وضویش باطل می‌شود».

و اگر چنان‌چه انسان، به گونه‌ای به خواب رود که نشیمنگاه وی به زمین چسبیده باشد، از این حکم استثناء می‌گردد و موجب نقض وضو نیست؛ چون انس بن مالکس گوید: «کٰانَ اَصْحٰابُ رَسُوْلِ اللهِ ج يَنٰامُوْنَ، ثُمَّ يُصَلُّوْنَ وَلٰا يَتَوَضَّئُوْنَ» (مسلم)؛ «یاران پیامبر ج به خواب می‌رفتند و سپس نماز می‌خواندند بدون این‌که وضو بگیرند». و ابوداود این عبارت را نیز افزوده است: «حَتّٰي تَخْفِقَ رُؤُوْسُهُمْ»؛ «به گونه‌ای به خواب می‌رفتند که سرشان تکان می‌خورد»؛ و این حالت در زمان پیامبر ج روی داده است.]

* بلند گردیدن نشیمنگاهِ شخصِ خوابیده از زمین، پیش از بیدار شدن وی؛ اگر چه - بنا به ظاهر مذهب - بر زمین، فرونیافتد.

* [زوال عقل] به سبب بیهوشی.

* [زوال عقل] به سبب دیوانگی.

* [زوال عقل] به سبب مستی؛ [چون هرگاه خواب، وضو را باطل سازد، زوال عقل به طریق اَولی این کار را سبب می‌شود؛ چون از هوش رفتگی به سبب مستی، دیوانگی و بیهوشی، بیشتر سبب نقض وضو می‌شود تا خواب.]

* هرگاه شخص بالغ و بیدار، در نمازی که دارای رکوع و سجده است، خنده‌ی قهقهه نماید؛ [از این رو، اگر کودک، در نماز خنده‌ی قهقهه کند، یا شخصِ در حال خواب، خنده‌ی قهقهه نماید؛ و یا در نماز جنازه یا سجده‌ی تلاوت، خنده‌ی قهقهه کند، وضویش نمی‌شکند.]

و همچنین هرگاه شخص نمازگزار، [پس از نشستن در قعده‌ی آخر نماز،] از روی عمد، خنده‌ی قهقهه نماید و هدفش از این کار، خروج از نماز باشد، [در این صورت نمازش صحیح است؛ ولی] وضویش می‌شکند.

*مساس کردن فَرْج [و شرمگاه زن] با آلت تناسلی مرد؛ البته در صورتی که آلت تناسلی مرد، راست شده و حرکت نموده باشد و هیچ حائل و پرده و پوششی، بین شرمگاه زن و مرد وجود نداشته باشد.