کنشها و منشهایی که خداوندأدوست دارد
۱- خداوند فرمود: ﴿وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ﴾[البقرة: ۱٩۵] «نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد» انسان به کار نیک و احسان پیشدستی میکند، چرا که چون در شمار محسنین درآید، به محبت خدا میرسد.
۲- همچنین فرمود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ﴾[البقرة: ۲۲۲] «خداوند توبه کنندگان و پاکیزهگان را دوست دارد». این آیه انسان را بر پاکی و طهارت باطنی و ظاهری تشویق میکند.
۳- خدا فرموده: ﴿وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّٰبِرِينَ﴾[آل عمران: ۱۴۶] «خداوند صابران را دوست دارد».
۴- نیز فرمود:﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ﴾[آل عمران: ۱۵٩] «خدا توکل کنندگان را دوست دارد».
۵- فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ﴾[المائدة: ۵۴] «ای مؤمنان هرکس ارشما از دین خود برگردد، خداوند به زودی قومی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند». ویژگیهای این گروه کدام است؟چه خصوصیاتی دارند؟ ﴿أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖ﴾[المائدة: ۵۴] «در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران، گردن فراز هستند در راه خدا جهاد کنند و از نکوهش هیچ نکوهشگری نهراسند.» چهار صفت را برای آنها یاد کرده است: خاکساری و فروتنی و مهربانیاشان نسبت به مؤمنان، عزت و گرانمایگی در برابر کافران و وجهاد در راه خدا، همراه با صبر و شجاعت و تحمل سرزنشها.
۶- او اعلام داشته که پرهیزکاران را دوست دارد.
٧- همچنان که عادلان را نیز دوست دارد، آنان که در حق خانواده، خویشان، فرمانرواییها و مناصبی که عهدهدار آن هستند با عدالت رفتار میکنند: «إن المقسطینَ عَندالله علی منابرَ من نُورٍ عَن یمین الرحمن، و كلتا یدیه یمینُ الذین یعدلون فی حُكمهم و أهلیهم و ما وَلوا»:«عدالت پیشگان بر روی منبرهایی از نور در پیشگاه خداوند قرار دارند. دستانی که با آن در حکم ها، خانواده و فرمانرواییهای خود عدالت را اجرا میکنند، با قدرت پروردگار در پیوند است». [۳۵۰]
۸- خداوند آنان را که در یک صف بسان دژی استوار در راه او میجنگند، دوست دارد.
٩- در سنت آمده است که: «سه نفر هستند که خداوند آنها را دوست دارد: کسی که نزد گروهی رفت و با نام خدا و نه به خاطر خویشاوندی مابیشنان، از آنها چیزی درخواست کرد، اما آنها به او ندادند، به دنبال آنها مردی پنهانی خواستهاش را ادا کرد چنانکه جز او وخدا کسی از آن آگاه نشد، و گروهی که شب حرکت کردند، تا اینکه خواب بر آنها غلبه کرد، فرود آمدند و خوابیدند از آن میان یک نفر بلند شد و با اصرار از خدا خواستهاش را طلب میکرد و آیاتش را میخواند، و مردی که در یک گروه نظامی با دشمن روبه رو شد و شکست خوردند، او روبه دشمن به پیش تاخت تا کشته شود و یا راهی به رویش گشوده شود». [۳۵۱]
۱۰- در حدیث عامر بن سعد بن ابی وقاص آمده که: سعد بن ابی وقاص مراقب شترانش بود که پسرش عمر نزدش آمد. هنگامی که او را دید گفت از شر این سوار به خدا پناه میبرم! فرزند فرود آمد به دیدن پدرش، و به او گفت: چرا خود را به شتران وگوسفندانت مشغول کردهای، و مردم را رها کردی تا بر سر حکومت در میان خود درگیر باشند؟ گفت: خموش! از پیامبر خدا شنیدم، میگفت: «إن الله یحبُّ العبدَ التقّی الغنیَّ الخفیَّ»:«خدا بندهی پرهیزکار بینیاز بیتظاهر را دوست دارد». [۳۵۲]یعنی کسی که از مردم چیزی نخواهد، «الخفیّ» منظور کسی است که خواستار بلندی، منصب و مقام در زمین نیست، کسی که دور از دیدهها به عبادت و امور خود مشغول است.
۱۱- در حدیث عمرو بن شعیب آمده که پیامبر جفرمود: «إن الله یحبُّ أن یَری أثرَ نعمتِهِ علی عَبده»:«خداوند دوست دارد آثار نعمتش بر بندهی خود را ببیند». [۳۵۳]بدون زیادهروی و تکبر و خودپسندی با شرایطی که پیشتر ذکر شد، به علاوه راه میانه را پیش بگیرد و بر نفس خویش بخل بورزد.
۱۲- از ابوحازم بن دینار و او از ابوادریس خولانی نقل است که به مسجد دمشق رفتم، در آنجا جوانی دیدم با دندانهای براق و سفید، مردم دور او حلقه زده بودند، وقتی اختلافی پیدا میکردند، یک نفر پرسید این کیست؟ گفتند: معاذ بن جبل است. پس از آن نزدش رفتم، ملاحظه کردم نماز میخواند، منتظر ماندم تا نمازش تمام شود. سپس بر او سلام کردم و گفتم: به خدا سوگند من به خاطر خدا تو را دوست دارم. گفت: آیا به خاطر خدا؟ گفتم: آری. گفت: به خاطر خدا؟ گفتم: بله. لای عبایم را گرفت و مرا به خود نزدیک کرد و گفت: مژده باد، من از رسول خدا ج شنیدم که خداوند فرموده است: «وجبتُ محبتی للمتحابینَ فیَّ والمتجالسینَ فیَّ والمتزاورین فیّ و المبتاذلین فیّ»:«من محبت خود را بر کسانی که به خاطر من همدیگر را دوست دارند، و به خاطر من با هم همنشینی میکنند، به دیدن هم میروند و به هم بخشش میکنند، واجب کردهام». [۳۵۴]
پس دوستی به خاطر خدا، همنشینی و همکاری براحسان و پرهیزکاری، سفارش همدیگر به درستی و شکیبایی موجبات رسیدن به محبت به خداست.از این قبیل است داستان مردی که یکی از برادران دینیاش را که در روستایی دور بود، و رابطهی مادی، شغلی و شرکتی بیشنان نبود، به خاطر خدا زیارت کرد. خداوند فرشتهیی را فرستاد تا به او بگوید: «إن الله قدأحبّك كما أحببتَهُ»:«خداوند تو را دوست دارد، همان طور که تو او را دوست داری». [۳۵۵]هر چقدر محبت میان مؤمنان بیشتر شود، به خدا نزدیکترند، پیامبر ج فرمود: «ما تحابَّ رجلان فی الله إلا كانَ أحبُّهما إلی الله أشدَّهم حبّاً لصاحب»:«هر دو نفری که به خاطر خدا همدیگر را دوست بدارند، محبوبترینشان نزد خدا آن است که بیشتر رفیقش را دوست دارد». [۳۵۶]
۱۳- سورههایی در قرآن هست که خداوند آن را دوست دارد. یکی از یاران پیامبر هرگاه امامت میکرد پس از فاتحه سورهی اخلاص را و سپس سورهی دیگری را میخواند، یا گاهی فقط سورهی اخلاص را میخواند. به پیامبر خبر داد. فرمود: ازا و بپرسید چرا چنین میکند؟ از او پرسید، گفت: چون این سوره صفت رحمان در آن هست و من دوست دارم آن را بخوانم. احد و صمد آن است که پایه و خواستگاه نیازهای مخلوقات است. صمد آن است که توخالی نباشد، آن است که نظیر ندارد، نه فرزندی دارد و نه به دنیا آمده است. پیامبر فرمود: «أخبروه أنّ الله یُحبُّه»:«به او بگویید خدا او را دوست دارد». [۳۵٧]
۱۴- از جمله کارهای دیگر که خداوند دوست دارد، این است که از فرمودهی پیامبر ج فهمیده میشود: «أحبُّ الناس إلی الله أنفعهم، و أحبُّ الأعمال إلی الله سرورٌ تُدخُله علی مسلمٍ، أو تكشفُ عنه كربةً، أو تقضی عنه دیناً أو تَطردُ عنه جوعاً، و لأن أمشی مع أخٍ فی حاجةٍ أحبُّ إلیَّ مِن أن اعتكف فی هذا المسجد شهراً»:«دوست داشتنیترین مردم نزد خدا سودمندترین آنهاست، دوست داشتنیترین کار نزد خدا این است که مسلمانی را شاد کنید، یا غم و اندوهی از دوش او بردارید، یا بدهی او را پرداخت کنید یا گرسنگیاش را برطرف سازید، و من اگر با یک برادر دینی برای رفع نیازش بروم، برایم دوست داشتنیتر است از اینکه یک ماه در این مسجد گوشهنشینی اختیار کنم!». [۳۵۸]
۱۵- از پیامبر ج پرسیدند محبوبترین بندگان نزد خدا کیست؟ فرمود: «أحسنهم خُلقاً»:«خوش رفتارترین و با اخلاقترین آنهاست». [۳۵٩]
خداوند دوست دارد خرید و فروش، قضاوت ومطالبه با آسانی و همراه با بخشش صورت گیرد: «رحم الله رجلاً سمحاً إذا باعَ و إذا اشتری و إذا اقتضی»:«رحمت خداوند بر کسی که در خرید، فروش و قضاوت نرمی و بخشش نشان میدهد». [۳۶۰]
سخن آخر اینکه خدا رفتارها و کردارهای زیبا و نیک را دوست دارد و متنفر از هر گونه رفتار و کردار ناآشنا به طبع انسان و هر گونه معصیت است. امید است که محبت خویش را روزی ما بگرداند و دوستیاش را برایمان از هر چیز دیگری محبوبتر گرداند و ما را از شمار آنان گرداند که به آن چه خداوند دوست دارد، عمل میکنند!
[۳۵۰] صحیح است: مسلم (۱۸۲٧) بخش الإمارة، باب فضیلة الإمام العادل و عقوبة الجائر، روایت کرده است. [۳۵۱] ترمذی (۲۵۶۸) بخش صفة الجنة، باب ما جاء فی کلام الحور العین روایت کرده و گفته صحیح است، نسائی (۱۶۱۵) بخش قیام اللیل، باب فضل صلاة اللیل فی السفر، واحمد در مسند (۲۰۸۴۸) آوردهاند، حاکم گفته است: به اعتبار نسائی و احمد درست است. ذهبی به آن معترف است. اما شیخ البانی درصحیح الجامع الصغیر (۲۶۱۰) آن را ضعیف دانسته است. [۳۵۲] صحیح است: مسلم (۲٩۶۵) بخش الزهد و الرقائق آورده است. [۳۵۳] صحیح است: ترمذی (۲۸۱٩) بخش الأدب، باب ما جاء إن الله یحب أن یری أثر نعمته علی عبده، و احمد در مسند (۸۰۴۵) از ابوهریره روایت کردهاند. البانی در صحیح الجامع به شمارهی (۱۸۸٧) آن را با درجهی حسن ذکر کرده است. [۳۵۴] صحیح است: مالک در موطا (۱٧٧٩) بخش الجامع، باب ماجاء فی المتحابین فی الله، و احمد در مسند (۲۱۵۲۵) روایت کردهاند. البانی در صحیح الجامع به شمارهی (۴۳۳۱) آن را صیحح معرفی کرده است. [۳۵۵] صحیح است: مسلم (۲۵۶٧) بخش البر و الصلة، باب فی فضل الحب فی الله، روایت کرده است. [۳۵۶] صحیح است: طبرانی در معجم أوسط (۳/۱٩۳) به شمارهی (۲۸٩٩) و ابن حبان درصحیحش (۲/۳۲۵) به شمارهی (۵۶۶) و حاکم در مستدرک (۴/۲۸٩) به شمارهی (٧۳۲۳) روایت کردهاند. البانی درصحیح الجامع (۵۵٩۴) آن را صحیح دانسته است. [۳۵٧] صحیح است: به روایت بخاری (٧۳٧۵) بخش التوحید، باب ما جاء فی دعاء النبی ج و مسلم (۸۱۳) بخش صلاة المسافرین، باب فضل قراءة قل هوالله احد. [۳۵۸] حدیث مورد پسندی است. طبرانی در معجم کبیر (۱۲/۴۵۳) به شمارهی (۱۳۶۴۶) روایت کرده، و هیثمی در مجمع الزوائد (۸/۱٩۱) آن را آورده و گفته است: در سلسله راویان این حدیث مسکین بن سراج دیده میشود که او ضعیف است. البانی در صحیح الجامع (۱٧۶) آن را پسندیده است. [۳۵٩] صحیح است: طبرانی در معجم کبیر (۱/۱۸۱) به شمارهی (۴٧۱) روایت کرده و شیخ البانی در صحیح الجامع (۱٧٩) آن را صحیح دانسته است. [۳۶۰] صحیح است: بخاری (۲۰٧۶) بخش البیوع، باب السهولة و السماحة فی الشراء و البیع روایت کرده است.