درجهی اول
امیدواری در درجهی اول آن است که انسان را به تلاش در عبادت وا میدراد، و حتی لذتبخشی عبادت را برای او بیشتر میکند. هر چند سخت و دشوار باشد، از آن لذت میبرد و از کارهای ناروا دست بر میدارد. هرکس به اندازهی کافی ارزش امیدواری را بشناسد برایش آسان است در راه آن هر چه ببخشد و مایه بگذراد. هرکس به سود کلانی در سفرش امیدوار باشد سختی راه برایش هموار میشود نمیبینید بازرگانان به زحمت میافتند، شب زندهداری میکشند، سفر میکنند به دیار غربت میروند به امید به دست آوردن سرمایه و منفعت؟!
همین طور انسانهای عاشق راستین که در راستای خشنودی خداوند فعالیت میکنند سختی نماز صبح، دشواری وضو گرفتن در سرما، سختی جهاد، دشواریهای حج و عمره، پستی و بلندیهای راه دانشاندوزی و تکرار و حفظ درس، سختی سرپا نگه داشتن بدن در شب، درد گرسنگی روزه را به جان میخرند و برایشان هموار میشود، حتی تمام اینها برای چنین اشخاصی تبدیل به لذت میشود.
با این وصف درجههای عملی در عبادت خدا نخست سختی است، سپس لذت.
یکی از پیشینیان گوید: «بیست سال رنج شببیداری را بر خود هموار کردم، پس از آن بیست سال در ناز و نعمت بودم». [۱۳۳]انسان گاهی تا سختیها و دشواریهای عبادت را نچشد و تحمل نکند به لذت آن نمیرسد.
وقتی تعلق یافتن امید به پاداش شدت بگیرد، سرشت انسان در ترک عادتها و ترک آسایش و راحتی تمایل مییابد، پس انسان چگونه باید نفسش را به طاعت و عبادت عادت دهد؟ باید پاداش را به آن بشناساند. نفس آنگاه چون ثواب و پاداش را بداند، به راحتی تنآسایی و تنبلی و سستی را کنار میگذارد.
نفس وقتی ثواب و ارزش صدقه را دریابد، کنار گذاشتن و بخشش دارایی برایش آسان میشود؛ زیرا در حقیقت نفس وابستگی و تعلق خاصی به اموال دارد، چگونه اجازه میدهد از حرص و آز دست بر دارد، تنها با شناخت ثواب و پاداش صدقه و بخشش امکان دارد. سرشت انسان اقتضا میکند چیزی دوست داشتنی را رها نکند مگر به خاطر چیزی دوست داشتنیتر و آن خشنودی پروردگار، بهشت و احسان و پاداش است.
انسان را چه چیزی بر تحمل درد، خرسندی در برابر قضا و قدر شکیبایی میبخشد؟ چه چیزی باعث میشود انسان به خاطر شکیبایی امید پاداش داشته باشد؟ به گونهیی تلخیها برایش شیرین و حنظل برایش مانند عسل میشود؟
[۱۳۳] این سخن از ثابت بنایی (/) روایت شده است. ابونعیم در حلیة الاولیاء (۲/۳۲۱) ذهبی در سیر أعلام النبلاء (۵/۲۲۴) روایت کردهاند.