ورع ابوبکر صدیقس
نیز چنانکه حکایتهایی دربارهاش وجود دارد، برخوردار از منزلت والایی از ورع بود، او پس از پیامبر ج با ورعترین مردمان بود، در یکی از حکایتهای منقول از او آمده است که او غلامی داشت، عهدهدار مالیات روزی آمد و مقداری خوردنی برای ابوبکر آورد و ازآن خورد. سپس غلام به او گفت: میدانی این چه بود؟ ابوبکر گفت: چه بود؟ گفت در زمان جاهلیت من برای یک نفر پیشگویی کرده بودم- و پیشگویی چه خوب حرفهیی بود!- اما من او را فریب دادم! آن شخص امروز مرا دید و این را که ازآن خوردی، به من داد. ابوبکر انگشتش را در گلویش فرو کرد و استفراغ کرد و همه را از شکمش بیرون ریخت». [۴۶۵]
[۴۶۵] صحیح است: بخاری (۳۸۴۲) بخش المناقب، باب أیام الجاهلیة، روایت کرده است.