خشنودی از خدا
یعنی خشنودی از پروردگار و آفریدگار بودنش، خشنودی از پیامبرش و فرمانبرداری و تسلیم بودن در برابر دستورهایش. بر این اساس کسی که این گزینهها را به دست آورد: خشنودی از پروردگار بودن خدا، خشنودی از پیامبرش و فرمانبرداری از او، خشنودی از دینش و گرویدن به آن، او صدیق راستین است. البته اینها به گفتن و ادعا بسیار آسان است اما در عمل و هنگام آزمایش کار سادهیی نیست!
اما خشنودی از خدا شامل خشنودی از دوست داشتن تنها او و رضایتمندی از عبادت او میشود. انسان باید تنها از او بترسد و به او امید داشته باشد، به او روی آورد و مطیع او باشد، به تدبیر او ایمان داشته باشد، اینها را به دل دوست داشته باشد، تنها به او توکل کند و از او یاری بخواهد، از هر چه برایش مقدر میکند خشنود باشد، این است خرسندی از خدا. به زبان میگوید از خدا به عنوان پروردگار خشنودم، از ربوبیت و الهیتش، از آن چه مقدر کرده و حکم کرده وپیش میآورد راضی هستم؛ مثلاً خدا فرموده و حکم کرده که زنا حرام است، ربا حرام است، نماز و روزه واجبند، نیکی به پدر ومادر واجب است، اینها را خداوند حکم داده است، پس باید به آن گردن نهاد و راضی بود، او تنگناهایی از قبیل بیماریها و تنگدستی برای ما مقدر کرده است که شایسته آن است ما به آن خرسند باشیم.