از جمله فایدههای خوف
۱- خداوند آن را از جمله شرطهای ایمان شمرده است: ﴿فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾[آل عمران: ١٧٥] «از آنها نترسید بلکه اگر ایمان دارید از من بترسید». ابن جریر در تفسیر آن گوید: «ای ایمانداران از مشرکان نهراسید، مسألهی آنها نباید بر شما سنگین آید، با وجود طاعت شما به من از جمع و هم دستگی آنها نترسید، تا زمانی که از من اطاعت کنید و از سفارشهای من پیروی کنید. من یاری و پیروزی شما را به عهده میگیرم. اما از من بترسید و اگر ایمان دارید بپرهیزید از اینکه از من سرپیچی کنید یا با دستورهای من مخالفت بورزید، که هلاک میشوید». [٩۰]پس خداوند بلند مرتبه شایستهتر است که از او بترسید تا مشرکان و کافران.
۲- خداوند یاران پیامبر را سخت آزمایش کرده است، تا مشخص کند چه کسانی از او میترسند و چه کسانی نمیترسند. برای نمونه آنها را در امر آشکار آزموده است، فرموده:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَيَبۡلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلصَّيۡدِ تَنَالُهُۥٓ أَيۡدِيكُمۡ وَرِمَاحُكُمۡ لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٩٤﴾[المائدة: ٩٤] «ای کسانی که ایمان آوردهاید خداوند شما را به اندکی شکار که با دست و نیزهی خویش فرا چنگ میآورید، میآزماید تا بداند چه کسی در باطن از خدا میترسد، هرکس از آن پس تجاوز کند، عذاب دردناک در انتظار اوست». صید در حالت احرام چه حکمی دارد؟ بدانید که جایز نیست.
خداوند این چنین ایمانداران را میآزماید. آنان که از او میترسند شکار نمیکنند، زیرا از او خوف و خشیت در دل دارند، اما آنان که از او نمیترسند، به شکار میپردازند.
ای گروه ایمانداران خدا شما را به مقداری شکار در حال احرام میآزماید تا معلوم کند چه کسانی اهل طاعت الهی و ایمان به او هستند و به قوانین و دستورهای او عمل میکنند، و مشخص کند چه کسی از او میترسد و چه کسی نمیترسد: ﴿لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ﴾[المائدة: ٩۴]. «تا خدا معلوم کند چه کسی از باطن از او میترسد» یعنی تا به وسیلهی شکار آنها را بیازماید، آنها چه پنهانی چه آشکارا میتوانند با دست و نیزه از آن برگیرند، در حالی که در حال احرام بر آنها حلال نیست، این چنین خدا میخو اهد روشن کند چه کسی در نهان و آشکارا از او اطاعت میکندیا از او نافرمانی.
یاران پیامبر جدر این امر سربلند بودند، اما یهود هنگامی که خدا شکار در روز شنبه را برای آنها حرام گردانید، شکست خوردند، محارم الهی را حلال کردند، روز جمعه تور و لوازم شکار گذاشتند و روز یک شنبه آن را پر از ماهی و صید برداشتند و گفتند: روز شنبه ما شکاری و صیدی نکردهایم، ازخدا نهراسیدند و عاقبت نابود شدند، در حالی که یاران پیامبر ج ازخدا ترسیدند و رستگار شدند. از این لحاظ آدمی چه بسا در معرض گناه یا شهوتی قرار میگیرد که ممکن است به آسانی در آن بیفتد و چه بسا از رسوایی در امان باشد. ﴿لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِ﴾[المائدة: ٩٤] «تا خدا معلوم بدارد چه کسی در باطن از او میترسد». گاهی بدون خواست، بدون هیچ تلاش یا ترفند و توجهی به منظور آزمایش گناه و سرپیچی به او روی میآورد، چنانکه در داستان یوسف و زن عزیز پیش آمد. آن زن آماده، با رضایت و علاقه به پیش او آمد، دستور داد، درهای رسوایی را بر او بست، اما یوسف از خدای یکتا ترسید، چنانکه بندگان خالص و نزدیک به خداوند میترسند، اینجاست آزمایش و ابتلا...!
اگر بندهیی در معرض چنین آزمایشی قرار گیرد، باید همیشه با دل و زبان بگوید و به یاد آورد این آیه را: ﴿لَيَبۡلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلصَّيۡدِ تَنَالُهُۥٓ أَيۡدِيكُمۡ وَرِمَاحُكُمۡ لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾[المائدة: ٩٤] «خداوند شمار ا به مقداری صید که با دست و نیزههای خود فراچنگ میآورید میآزماید، تا خدا معلوم کند چه کسی از درون از او میترسد، هرکس زآن پس تجاوز کند عذابی دردناک در پیش دارد».
چه بسا انسان گناهی در پیشاپیش خود میبیند فراهم و آسان، هیچ تلاش و خستگی در آن نیست، بایستی این آیه را به یاد آورد.
۳- خوف از خدا عبادتی است که در دل پیامبر ج برپا داشته شد، لذا نفسش را از محرمات و چیزهای نهی شده باز داشت، چون از آفرینندهی آسمانها و زمین میترسد. خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥ مَّن يُصۡرَفۡ عَنۡهُ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥۚ وَذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِينُ ١٦﴾[الانعام: ١٥ – ١٦] «بگو من اگر از پروردگارم سرپیچی کنم از عذاب روزی سخت میهراسم آن روز هرکس که عذاب از او برداشته شود خداوند به راستی به او رحم کرده است، البته آن است پیروزی واقعی» او از شکنجهی الهی میترسد لذا از حدودش در نمیگذرد.
۴- خوف از خدای بزرگ از ویژگیهای صاحب خردان است، خدا میفرماید:
﴿۞أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩ ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ ٢٠ وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ ٢١﴾[الرعد: ١٩ – ٢١].
«آیا آنکه میداند آن چه از سوی پروردگارت آمده، حقیقت است، مانند کسی است که نابینا است، تنها صاحب خردان این را در مییابند، کسانی که به پیمان خدا وفا میکنند و نقض پیمان نمیکنند، و آنان که پیوندهایی که خداوند امر کرده، برقرار میدارند، و از پروردگارشان میترسند و خوف سختی بازخواست را در دل دارند» حقیقت این است که خوف از خدا نشان میدهد که صاحب آن دارای عقل و اندیشه و از خردمندان است، یعنی عقل برتر دارد، چیزی را که به راستی میترساند میداند، و انگیزههای خوف را به خوبی میفهمد، پس از شمار خردمندان است.
[٩۰] تفسیر طبری، ۴/۱۸۴.