شرایط خشنودی
اگر بپرسیم: آیا شرط خشنودی آن است که چون فراهم شد دیگر در هنگام مصیبت آزار و درد نخواهد بود؟ و آیا از جمله شرطهای آن این است که کسی درد نکشد؟ مثلاً مصیبتی برایش پیش بیاید و خشنود باشد؟
پاسخ چنین است: شرط نیست که انسان احساس دردمندی نکند، بلکه از جمله شرطهای خشنودی آن است که به حکم اعتراض نکند، لذا در وجود درد و ناخوشایندی هنگام پیش آمدن مصیبت تناقضی نیست. مثلاً بیمار با وجود اینکه تلخی دارو را احساس میکند برایش سخت است، از مصرف دارو خرسند است، با اطمینان و با رضایت کامل میآید و آن را میگیرد، و در عین حال تلخی آن را میچشد.
انسان روزهدار از روزهگرفتن خوشحال و شادمان است. اما احساس گرسنگی میکند، آیا احساس درد گرسنگی او را از روزه ناخرسند میکند؟ هرگز، بلکه او از روزه خشنود است با وجود اینکه گرسنگی آزارش دهد.
کسی که خالصانه در راه خدا به جهاد میرود، با رضایت خود میرود و هنگامی که در میدان جنگ میایستد، خرسند است، از احکام خدا و شریعتش راضی است و به آن روی میآورد، به آن عمل میکند، اما آیا احساس دردمندی نمیکند؟ خستگی او را از پای در نمیآورد؟ خواب، زخم و غبارهای میدان کارزار او را خسته نمیکنند؟ البته اینها را احساس میکند و در مییابد.
پس شرط نیست که وقتی خشنودی خاصل آید، درد و ناخوشایندی از بین برود، حتی برخی از صاحبان جایگاههای بسیار والا ممکن است هنگام جهاد یا روزه از دردی که میکشند لذت ببرند. در هر حال شرط نیست که اگر کسی در عبادتی درد کشید، خشنود نباشد.