امور متناقض با توکل
۱- فال بد و بدبینی؛ پیامبر ج فرمود: «لا طیرة»: «فال بد درست نیست». [۳۰٩]این امر در چیزهای دیدنی و شنیدنی است،مانند اینکه کسی آدم نابینایی را میبیند، به فال بد میگیرد، یا پرندهیی را میبیند که به سمت چپ پرواز میکند و آن را به فال بد میگیرد، او که میخواسته به سفری برود، یا ازدواج کند، با این موراد از تصمیم خود پشیمان میشود، اینها با توکل بر خدا منافات دارد.
مانند کسی که یک بلیط هواپیما گرفت، ملاحظه کرد شمارهی صندلی ۱۳ است، گفت سوار نمیشوم این عدد نحس است!! در حالی که خودداری از شمارهی ۱۳ هرگز در اسباب شرعی وجود ندارد.
مردی برای معاملهیی با رفیقش به جایی رفت، در راه مادرزنش را دید، گفت این نشان از نحسی دارد!! باید پرسید او چه ربطی به معامله دارد؟! بنابراین فال بد و بدبینی با توحید منافات دارد.
هنگامی که حضرت علی(س) میخواست به جنگ ستمکاران برود یکی از طالع بینان به اوگفت اکنون در برج عقرب هستیم، و باران میبارد، ای علی اگر بیرون بروی در این جنگ شکست میخوری! اما او با اطمینان از خدا و توکل بر او رفت و خداوند درآن جنگ برکت، خیر و احسان برای او مقدر ساخته بود.
انسان اتفاقاً باید برخلاف طالع بینان و پیشگویان عمل کند، اگر به او گفتند رفتن در این حال بدشگون و نامیمون است، چون فلان ستاره در فلان جاست، باید به او بگوید برای مخالفت با نظر تو، و به عنوان ایمان به یگانگی خدا و ایمان به سنت پیامبر میروم و برخلاف تو عمل میکنم ای شیاد نیرنگ باز!
مراجعه به پیشگویان و دست به دامن آنها شدن و نیزآویزان کردن مهرههای دفع چشم زخم با توکل منافات دارد؛ زیرا «مَن تعلّقَ شیئاً وكلَ إلیه»:«هرکس چیزی بیاویزد، به آن واگذار میشود». [۳۱۰]بنابراین انسان اگر چیزی آویزان کند هر چند از قرآن استفاده کند، دلش دربند جلد، کاغذ و سطرهای نوشته شده میماند، لذا درست و واجب این است که دلش به یاد خدا زنده باشد، و وابسته به او باشد نه به کاغذها و نوشتههایی که به مچ دستش میبندد یا به گردنش میآویزد. برخی میگویند اینها سبباند، باید به این افراد بگویم این با نظر ما و بسیاری دیگر مخالفت دارد، ما گفتیم اسباب شرعی را باید فراهم کرد نه هر سببی و به هر طریقی!
توکل باید همراه با اسباب شرعی باشد. کسی که حلقهیی یا رشتهیی به خود میآویزد، یا از درختها تبرک میجوید، دعاهایی مینویسد و به آن میآویزد، به اسباب غیرشرعی متوسل شده است. هرکس چیزی به درخت یا جایی ببندد، به آن واگذار میشود، و از توکل به خدا دور و بینصیب میماند، توکلش محصور به این چیز آویخته شده، میماند.
لذا میبینید این موارد در میان مردمانی زیاد مشاهده میشود که توحیدشان ضعیف است. در ماشین، در خانه، به گردن خود یا بچههایشان چیزهایی میبندد که در آن موارد شرکآمیز وجود دارد. زیرا چنین کسی به هر سببی و هر کاری هر چند غیرشرعی پناه میبرد، چون در درجهی ضعیفی از توحید به سر میبرد، توکلش سست بنیاد است، در نتیجه با ناامیدی عقب مینشیند، وآن چه میخواهد به دست نیاورده است، ترس و اندوه ملازمش خواهد بود.
۲- انسان با توکل بر خدا باید برای روزی خود تلاش کند. این امر در روزگار ما که بیکاری در آن شایع است، بسیار اهمیت دارد. مردم برخی بر همدیگر توکل میکنند، پسر بر پدر، برادر بر خواهر کارمندش تکیه میکنند. عدهی زیادی نمیخواهند کار کنند، در حالی که خداوند ما را رهنمون ساخته و درهای رزق و روزی را به روی ما گشوده که در قرآن و سنت به مواردی از آن اشاره شده است.
ألف. نخستین و بزرگترین سبب روزی و پاکترین حلال روی زمین غنایم جنگی است:
﴿فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا﴾[الأنفال: ۶٩] «از غنیمتی که گرفتید، بخورید که حلال و پاکیزه است».
علما دربارهی پاکیزهترین روزی و حلالترین چیز بحث و تبادل نظر کردهاند که آیا تجارت است، یا کشاورزی یا صنعت یا غیر آن؟ به این نتیجه رسیدهاند که پاکیزهترین مال حلال بر روی زمین غنایم جنگی در راه خداست، زیرا خداوند فرمود: «از اموال حلال وپاکیزه که به غنیمت گرفتهاید، بخورید» پیامبر فرمود: «جُعِلَ رِزقی تحتَ ظلِّ رُمحی»:«روزیام در سایه نیزهام مقرر شده است». [۳۱۱]یعنی با تلاش و مبارزه در میدانهای جنگ روزی خود را به دست میآورم.
ب. کار کردن با دستان خود، پیامبر ج فرمود: «ما أكل أحدٌ طعاماً قطّ خیراً مِن عملِ یدهِ»:«هیچکس هیچ وقت غذایی بهتر از حاصل دسترنج خود نخورده است». [۳۱۲]همچنین فرمود: «لأنَ یحتطب أحدكم حزمةً علی ظهره خیرٌ من أن یسأل أحداً فَیُعطیه أو یمنعه»:«بیگمان اینکه اگر یکی از شما یک پشته هیزم تهیه کند و بر دوش خود حمل کند [و از این طریق کسب روزی کند] برایش بهتر از این است که از کسی درخواست کند: که او یا کمکش میکند یا چیزی به او نمیدهد». [۳۱۳]
ج. تجارت، که کار بسیاری از مهاجرین و نیز انصار بود: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠﴾[الجمعة: ۱۰] «پس از پایان نماز در زمین متفرق شوید و از فضل خدا (روزی را) طلب کنید، و بسیار خدا را به یاد آورید تا رستگار شوید».
عبدالرحمن بن عوف گفت: «مرا به بازار راهنمایی کنید». [۳۱۴]
د. کاشتن درخت و کشاروزی از دیگر اسباب روزی است. گویند در کشاورزی نشانههای مخصوصی از توکل بر خدا بیشتر از هر چیز دیگری در آن هست. کشاورز وقتی دانهها را میکارد، در دلش مایههای بیشتری از توکل نسبت به بازرگانان وجود دارد. هرکس در هر شغل و کاری به توکل نیاز دارد، اما کشاورز بیشتر.
به همین خاطر برخی کشاورزی را ترجیح میدهند، چون در راستای رویش و رشد محصول و دوری ازآفات دل بیشتر به خدا تعلق پیدا میکند و امیدوار میشود.
انسان علاوه بر فراهم کردن اسباب روزی برای درمان نیز به درستی باید عمل کند. پیامبر فرمود: «ما أنزلَ الله مِن داءٍ إلا و أنزلَ لَه شفاءً»:«خدا هر دردی فرو بفرستد بیگمان برای آن درمانی نیز میفرستد». [۳۱۵]همچنین فرمود: «تداووا عباد الله»:«ای بندگان خدا خویشتن را درمان کنید»، یعنی در زمینهی شفا و بازیافتن سلامتی اسباب لازم را فراهم کنید.
[۳۰٩] صحیح است: بخاری (۵٧۵۴) بخش الطب، باب الطیره، و مسلم (۲۲۲۳) بخش السلام، باب الطیرة و الفأل و ما یکون فیه الشؤم، روایت کردهاند. [۳۱۰] درجهی روایت ضعیف است: ترمذی (۲۰٧۲)، بخش الطب، باب ما جاء فی کراهیة التعلیق، و احمد در مسند(۱۸۳۰۴) روایت کردهاند. البانی درصحیح الجامع (۵٧۰۲) آن را ضعیف دانسته است. [۳۱۱] صحیح است: به روایت امام احمد در مسند (۵۰٩۴)، البانی در صحیح الجامع (۲۸۳۱) آن را صحیح دانسته است. [۳۱۲] صحیح است: به روایت بخاری (۲۰٧۲) بخش البیوع، باب کسب الرجل و عمله بیده. [۳۱۳] صحیح است: به روایت بخاری (۲۰٧۴) بخش البیوع، باب کسب الرجل و عمله بیده، و مسلم (۱۰۴۲) بخش الزکاة، باب کراهة المسألة للناس. [۳۱۴] صحیح است: به روایت بخاری (۲۰۴٩) بخش البیوع، باب ما جاء قول الله تعالی: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾صحابه به بازارمیرفتند، به خرید و فروش میپرداختند. [۳۱۵] صحیح است: بخاری (۵۶٧۸) بخش الطب، باب ما أنزل الله داءً إلا أنزل له شفاءً روایت کرده است.