جایگاه و درجههای خوف
خوف اندازههایی دارد، مناسب و نامناسب. اندازهای واجب خوف همان قدر است که شخص را به انجام فریضهها و پرهیز از کارهای حرام وا دارد، بیشتر از آن اگر چنان باشد که انگیزهیی بشود برای انجام عبادتهای نافله و خودداری از کارهای بسیار جزئی مکروه، این اندازه خوفی است ستودنی، اما اگر افزایش یابد به طوری که منجر به بیماری، مرگ یا اندوهی همیشگی یا بازماندن از عملی شود چنانکه تلاش برای کسب نیکیهایی که خداوند دوست دارد، منقطع گردد، خوفی ستودنی نخواهد بود، بنابراین هر خوفی پسندیده و قابل ستایش نیست.
برخی از مردم از شدت انتظار وعید و خوف از شکنجه و آتش دچار ناامیدی و دلسردی میشوند واز هر گونه کاری باز میمانند، میگویند: بیهوده است...!! این البته خوف پسندیده نیست، چنین زیادتی ناپسند است.
اما خوف پسندیده و مطلوب آن است که اول شخص را بر انجام واجبات و آن گاه آن مستحبات، و قبل از وانهادن اعمال حرام وا دارد، سپس به پرهیز از شبههها و مکروهات، این است خوف مطلوب.
نوعی دیگر خوف وجود دارد ضعیفتر از این. نه به ترک کامل همهی کارهای حرام میانجامد و نه به انجام همهی و اجبات، بر این اساس خوفی ناقص است، پس روشن شد که خوف یا ناقص است یا زاید و یا مطلوب که به آن اشاره شد.
بخاری (/) در صحیحش باب «خوف از خداوند»آورده است: ابن حجر گوید: «خوف از مقامهای والا و از اسباب ایمان است». [۸۱]خداوند میفرماید: وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾[آل عمران: ١٧٥] «اگر ایمان دارید از من بترسید». چنانکه فرمود: ﴿فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِي﴾[البقرة: ١٥٠] «از آنها نهراسید بلکه از من بترسید». و ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْ﴾[فاطر: ٢٨] «از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او میترسند». همچنین پیشتر از این حدیث هم یاد شد: «أنا أعلمكم بالله و أشدّكم له خشیةً»:«من از شما بهتر خدا را میشناسم و بیشتر از همه پروای او را دارم» [۸۲]هر چه بنده به خدا نزدیکتر باشد، خشیت از او بیشتر و بیشتر میشود. خداوند این چنین فرشتگانش را وصف میکند:
﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ﴾[النحل: ٥٠] «از خدای مسلط بر خود میهراسند» و پیامبرانش را چنین: ﴿ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَٰلَٰتِ ٱللَّهِ وَيَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا يَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَ﴾[الاحزاب: ٣٩].
«آنان که سفارشهای خدا را به جهانیان میرسانند و از او میترسند، و جز از الله از هیچکس دیگری نمیهراسند».
خوف مقربین بدین خاطر استوارتر و شدیدتر است که از آنها چیزهایی خواسته میشود که از کسان دیگری خواسته نمیشود، لذا آداب آن جایگاه را رعایت میکنند، و به خاطر اینکه از جمله واجبات خداوند سپاسگزاری به خاطر آن جایگاه است، لذا به نسبت والایی آن افزایش مییابد.
[۸۱] ن.ک. فتح الباری شرح صحیح بخاری (۱۱/۳۱۳) از ابن حجر عسقلانی. [۸۲] حدیثی درست است اسنادش پیشتر ذکر شد.