مردم و شکیبایی
مرم از لحاظ شکیبایی چندگروهند:
۱- گروهی اهل شکیبایی و پرهیزکاریند، اینان کسانی هستند که خدا در دنیا و آخرت آنها را در نعمت و خوشبختی قرار داده است. بر طاعت او و ترک محرمات شکیبایی ورزیدند.
۲- گروهی پرهیزکارند اما شکیبا نیستند، چه بسا کسی باشد خداپرست، زاهد،... شب زندهدار، روزهدار، صدقه دهنده، یاریگر، عابد باشد و یاد خدا بکند... اما چون مصیبتی بر او فرود آید، درهم میریزد، او تقوا دارد، مثلاً حرام نمیخورد اما در برابر مصیبت ایستادگی نتواند، ابن جوزی میگوید: شخص بزرگسالی در سن هشتاد سالگی را دیدم، نماز را به جماعت میخواند، اما وقتی یکی از نوههایش فوت کرد، گفت: هیچکس نباید دعا کند، چون اجابت نمیشود..!
پس در میان مردم هستند کسانی که عبادت میکنند اما شکیبایی و استواری ندارند، هنگام مصیبت دوام ندارند شکست میخورند، یکی از اینان گفت: من چندین فرزند دارم هیچ ترسی بر آنها ندارم مگر از جانب خدا! سبحان الله، ناسپاسی و انحراف در این زمینه به چه درجههایی میسد! این بدگمانی به خداوند است، پس نماز و این عقیدهیی که در دل دارد چه سودی به او رسانده است؟ ﴿قُلۡ مَن يَكۡلَؤُكُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ مِنَ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ بَلۡ هُمۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِم مُّعۡرِضُونَ ٤٢﴾[الانبیاء: ٤٢] «بگو چه کسی شب و روز شما را از عذاب خدای رحمان نگه میدارد، بلکه آنها خود از یاد پروردگارشان روی گردانند»، ﴿لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ مِّنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ يَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ﴾[الرعد: ١١] «فرشتگان مدام از پیش رو و پشت سر به امر خدا از آدمی محافظت میکنند». پس کسی که صبر ندارد عبادت سودی برایش ندارد.
۳- برخی از مردم نوعی شکیبایی دارند اما بدون تقوا. این نکته از تفصیلات شیخ الاسلام ابن تیمیه است که در نتیجهی غور وتعمق در نفوس مردم به آن دست یافته است و آنها را بر اساس شناختشان از دین دستهبندی کرده است. او میگوید: «گروهی از مردم گونهیی شکیبایی دارند اما بدون تقوا، مانند مجرمان که تحمل دارند، بر آن چه برایشان پیش میآید صبر میکنند مانند بسیاری از دزدها و راهزنان که دردها و سختیها را برای رسیدن به مال حرام تحمل میکنند. همین طور ریاست طلبان و خواستاران مقامهای عالی، انواع شکنجه و آزار و درد تحمل میکنند که بیشتر مردم در برابرآن شکیبایی ندارند».
پس بنگرید و تأمل کنید که برخی از صاحب مقامان جز با تلاش خستگی ناپذیر و مداومت به این مقام نرسیدهاند، خیلی سرگرمیها را گنار گذاشته، در هیأتها حضور داشته و کتابها و پژوهشها را مطالعه کردهاند تا بدین جایگاه رسیده و مدیران بزرگ صاحبان شرکت و ... شدهاند. چه بسا ثروتمندانی که در آغاز بینوا بودهاند، حتی به اندازهی پوشش کامل نداشتهاند، اما با جدیت تلاش کرده و بالاخره به خواستهی خود رسیدهاند، اما برخی از اینها ممکن است شکیبا باشند، ولی تقوا ندارند، چون برای رسیدن به آن اهداف نمازها را از دست میدهند، حرام میخورند، و برایشان مهم نیست، پس صبر بدون تقوا دارند، پرهیزکار نیستند، بیشتر این کسان برای صبر خود از خدا امید پاداشی ندارند چون به نظر آنها صبر خلق و خویی است که بر آن سرشته شدهاند.
در میان کافران نیز هستند کسانی که هنگام مصیبتزدگی اظهار تحمل میکنند در حدیث عمرو بن عاص از رومیها ستایش شده است: که آنها «أسرعهم إفاقة بعدَ مصیبة»:«در هنگام مصیبت زودتر بیدار میشوند و از حالت مصیبت زدگی به زندگی خود بر میگردند». [۱٩۸]مصیبت و رخدادهای ناگوار برای آنها پیش میآید، و نمیگذارند ادارهی امور از دستشان بیرون برود.
هر کس به دقت در وضعیت مسیحیان اروپا پس از جنگهای جهانی اول و دوم و آن چه برایشان پیش آمد بنگرد و تأمل کند که چگونه کشورها و شهرهایشا ویران شد، اما طولی نکشید همهی آنها را بازسازی کردند وچرخهی اقتصاد، تولید، کشاروزی و صنعت را در آن به راه انداختند، بیش از چهل میلیون نفر از آنها کشته شد، شهرها نابود شدند، ولی دست به دست هم به پا خاستند و به سرعت ساختند، آنها تحمل و شکیبایی قابل ستایشی دارند اما امید پاداش یا ثواب و اجر در روز قیامت ندارند...! نتیجه اینکه شکیبایی بدون پرهیزکاری میتواند در میان برخی مردمان وجود داشته باشد.
ابن تیمیه گوید: «همچنین است برخی عاشقصفتان دوستدار تصاویر ناهنجار، بر آزار و سختیهایی که در مسیر آن چه دوست دارند، متحمل میشوند، صبر میکنند». چه بسا معشوق کار میکند عاشق به خاطرش عذاب بکشد، به خاطرش سرگرم شود، از کارهای زندگی باز بماند، و به هر شیوهیی سعی کند رضایت او را جلب کند، پس بر همهی اینها صبر میکند ولی از صفت پرهیزکاری برخوردار نیست، انسان گاهی در برابر گرفتاریهایی مانند بیماری، نیازمندی و بینوایی صبر پیشه میکند، اما چون در این روند تقوا ندارد میبینید که سیه روز و سنگدل میشود.
۴- گروه چهارم بدترین گروهند، وقتی قدرت بیابند پروا ندارند، پرهیزکار نیستند، و چون مورد آزمایش قرار بگیرند مثلاً مصیبتی بر آنها وارد شود، شکیبایی نمیورزند ﴿۞إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩ إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا ٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَيۡرُ مَنُوعًا ٢١﴾[المعارج: ١٩ – ٢١] «انسان بسی کم حوصله و کم تحمل آفریده شده، چون بدی به او برسد بیتابی کند و چون خیری به او برسد چشم تنگ و بازدارنده است».
[۱٩۸] صحیح است: مسلم (۲۸٩۸) بخش الفتن و أشراط الساعة، باب تقوم الساعة و الروم أکثر الناس، روایت کرده است.