مقامات شکر
شکر دارای مقامهای بزرگی است و هرکس در کتاب خدا و سنت پیامبر نگرش داشته باشد موارد شگفتانگیزی میبیند، از قبیل:
۱- خداوند یاد خویش را با شکر قرین ساخته است و صبر، خادم هر دوی اینها و ابزار رسیدن به آنها و یاریگر آنها است. فرمود: ﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ١٥٢﴾[البقرة: ۱۵۲] «پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم و مرا سپاس بگویید و ناسپاسی نکنید».
۲- او شکر را قرین ایمان ساخته است و اگر مردم شکرگزار باشند و ایمان داشته باشند، هیچ موردی برای عذاب و شکنجهاشان وجود ندارد: ﴿مَّا يَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِكُمۡ إِن شَكَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمٗا١٤٧﴾[النساء: ۱۴٧] «اگر سپاسگزار و مؤمن باشد چرا خدا شما را عذاب کند؟» یعنی حقش را به تمام و کمال ادا کردید و شکر همراه با ایمان است که به خاطرش آفریده شدهاید.
۳- خداوند خبر داده است که شکرگزاران را ازمیان بندگانش مخصوص منت قرار داده است: ﴿وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّيَقُولُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنۢ بَيۡنِنَآۗ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰكِرِينَ٥٣﴾[الأنعام: ۵۳] «بدینگونه آنها را به یکدیگر آزمودیم تا بگویند «اینها هستند که خدا از میان ما به آنها نعمت داده» آیا خدا شکر کنندگان را بهتر نمیشناسد؟»
۴- او مردمان را به شکور و کفور تقسیم کرده است. کفر و اهل کفر متنفرترین انسانها نزد خدا است، و دوستدارترین چیزها و انسانها نزد او شکرو شاکران است: ﴿إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا٣﴾[الإنسان: ۳] «راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد خواه ناسپاس».
۵- او بندگانش را میآزماید تا از میان آنها شکوران را بشناساند. از زبان سلیمان فرمود: ﴿هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ﴾[النمل: ۴۰] «این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا شکرش را به جا میآروم یا کفران میکنم نفع شکر برای شاکر است و هرکس ناسپاسی ورزد (بداند) پروردگارم بینیاز و بخشنده است»
۶- او به شاکران وعدهی فزونی نعمت داده است: ﴿وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكُمۡ لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ٧﴾[إبراهيم: ٧] «و پروردگارتان اعلام کرد که اگر شاکر باشید افزونی به شما عطا خواهیم کرد و اگر کفران کنید مجازات من سخت است.»
٧- خداوند سبحان از کردار شاکران و از منش شکر خشنود است: ﴿إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡۖ وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَۖ وَإِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡ﴾[الزمر: ٧] «اگر ناسپاسی کنید خداوند بینیاز است و ناسپاسی را برای بندگانش نمیپسندد و اگر سپاسگزاری کنید آن را برای شما میپسندد» ازاین موارد در قرآن فراوان است، خداوند شکرو کفر را که ضد همند با هم مقایسه میکند.
﴿وَلَقَدۡ كُنتُمۡ تَمَنَّوۡنَ ٱلۡمَوۡتَ مِن قَبۡلِ أَن تَلۡقَوۡهُ فَقَدۡ رَأَيۡتُمُوهُ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ١٤٣ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ١٤٤﴾[آل عمران: ۱۴۳-۱۴۴] «شما پیش از روبه رو شدن با مرگ آرزویش را میکردید، اینک آن را با چشم خود دیدید و خیره درآن نگاه کردید. محمد فقط فرستادهی خداست و پیش از او فرستادگان دیگری نیز بودهاند که درگذشتند آیا اگر بمیرد و یا کشته شود شما به آیین گذشته بر میگردید؟ و هرکس که به گذشته باز گردد زیانی به خدا نمیرسد. و به زودی خدا شاکران را پاداش خواهد داد».
شکرگزاران دراین آیهها همانهایند که بر نعمت بیمانند ایمان استوار ماندند و به گذشتهی خود باز نگشتند. پس برخی از مردم هنگام آزمایش و گرفتاری پایدار و استوار نیستند، کفران میورزند، ثابت قدم نمیمانند، برخی هنگام آزمایش و دشواری، حقیقت درون دل خود را آشکار میکنند. زبانشان به یاد خدا و ستایش او میپردازد و با دل و زبان و اعضا عمیقاً شکر خدای میگویند.
۸- خداوند زیادت در پاداش و نعمت را به شکر متعلق ساخته است.البته زیادت و فزونی از سوی او پایان ندارد، همچنان که شکرگزاری از او پایانی ندراد. او بسیاری از پاداشها را به مشیت خود موقوف کرده است، مانند این آیهها:
*﴿فَسَوۡفَ يُغۡنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ﴾[التوبة: ۲۸] «چنانچه خدا بخواهد از فضل خود بینیازتان میکند».
*دربارهی اجابت دعا: ﴿فَيَكۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَيۡهِ إِن شَآءَ﴾[الأنعام: ۴۱] «اگر اراده کند مشکلی را که برای آن او را میخواندید برطرف میسازد».
* دربارهی بخشش: ﴿فَيَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ﴾[البقرة: ۲۸۴] «خداوند هرکس را بخواهد میبخشد».
*دربارهی روزی: ﴿يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ﴾[البقرة: ۲۱۲] «خداوند هر که را بخواهد بدون حساب روزی میدهد».
* دربارهی توبه: ﴿وَيَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ﴾[التوبة: ۱۵] «و خداوند توبهی هرکس را که بخواهد میپذیرد».
* اما شکررا بدون قید مشیت خود آورده است: ﴿وَسَنَجۡزِي ٱلشَّٰكِرِينَ١٤٥﴾[آل عمران: ۱۴۵] «به زودی شاکران را پاداش خواهیم داد». در آیهی دیگری فرموده است: ﴿وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ﴾[آل عمران: ۱۴۴] «و به زودی خدا شاکران را پاداش خواهد داد» نگفت: «اگر بخواهد شکرگزاران را پاداش میدهد» یا نگفت: «شاکران را اگر بخواهد پاداش میدهد».
٩- او به ماخبر داده است که از جمله اهداف اصلی ابلیس در میان آفریدگان این است که انسانها را از شکرگزاری باز بدارد، ابلیس درطرح کارش که ذکر کرده، تعهدهایی داده است که پروردگارش خبرش را یاد کرده است: ابلیس- لعنت خدا براو - در میان سخنانش گفت: ﴿ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَكۡثَرَهُمۡ شَٰكِرِينَ١٧﴾[الأعراف: ۱٧] «آن گاه از پیش و پس و از راست و چپ بر آنها میتازم و بیشترشان را ناسپاس خواهی یافت». او از بشر میخواهد از شکر دور بمانند و سعی میکند بین آنها و بین شکرگزاری فاصله بیندزاد تا این راه را بر آنها ببندد.
۱۰- خداوند شاکران را وصف کرده و گفته اینها شمار اندکی از بندگانش هستند: ﴿وَقَلِيلٞ مِّنۡ عِبَادِيَ ٱلشَّكُورُ﴾[سبأ: ۱۳] «اندکی از بندگان من شکرگزارند.» امام احمد از عمر بن خطابس یاد میکند که شنید مردی میگفت: «خدایا مرا از آن گروه اندک قرار بده!» گفت این چه دعایی است؟ گفت: «ای امیرالمؤمنین خداوند فرمود: ﴿وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٞ﴾[هود: ۴۰] «اما جز معدودی به او ایمان نیاوردند» و فرمود: ﴿وَقَلِيلٞ مِّنۡ عِبَادِيَ ٱلشَّكُورُ﴾[سبأ: ۱۳] «اندکی از بندگان من شکرگزارند» و فرمود: ﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَقَلِيلٞ مَّا هُمۡ﴾[ص: ۲۴] «مگر آنان که از مؤمنان نیکوکار باشند که آنها نیز اندکند» عمر گفت: درست میگویی». [۲۱۸]
شکر یکی از ویژگیها و صفات پیامبران و مؤمنان است، در میان مردم به این گونه نیست، زیرا بسیاری از مردم از نعمتهای فراوانی برخوردارند، اما شکرگزار پروردگارشان نیستند.
۱۱- خداوند نخستین فرستادهاش به سوی اهل زمین را به شکرگزاری یاد کرده و او را ستوده است و او نوح (÷) است. دربارهی او گفت: ﴿ذُرِّيَّةَ مَنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٍۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَبۡدٗا شَكُورٗا٣﴾[الإسراء: ۳] «ای فرزندان کسانی که همراه نوح به کشتی بردیم، نوح بندهای سپاسگزار بود». اینکه مخصوصاً نام نوح را آورده است اشاره به اقتدا به او دارد. گویی به زبان دیگر میگوید او پس از آدم پدر دوم شماست، زیرا شما همه فرزند و نوادهی نوح هستید که او هم بندهی شکرگزاری بود. پس به او اقتدا کنید و مرا شکر گویید و در امر شکرگزاری به او اقتدا کنید: ﴿وَجَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ ٧٧﴾: «فرزندانش را ماندگار کردیم» کار فرزندان باید این باشد که در شکرگزای خود را مانند پدرشان بسازند.
۱۲- خداوند متعال روشن کرده است که هرکس اورا بپرستد، او را شکر گفته است و هرکس شکر او را به جای نیاورد، ازشمار عبادت کنندگان نیست، فرمود: ﴿وَٱشۡكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ﴾[البقرة: ۱٧۲] «اگر خدا را میپرستید شکرش را به جای آورید.»
۱۳- او به بندهی خود موسی دستور داد که پیامبری و رسالت و تکیف الهی را با شکر دریافت بدارد ﴿قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّي ٱصۡطَفَيۡتُكَ عَلَى ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِي وَبِكَلَٰمِي فَخُذۡ مَآ ءَاتَيۡتُكَ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ١٤٤﴾[الأعراف: ۱۴۴] «ای موسی! با پیامها و با سخن گفتنم تو را برگزیدم آنچه را به تو دادهام بگیر و سپاسگزار باش».
۱۴- نخستین چیزی که به انسان پس از رسیدن به سن رشد، سفارش کرده است این است که خدا و سپس پدر و مادرش را شکر بگوید: ﴿وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ وَهۡنًا عَلَىٰ وَهۡنٖ وَفِصَٰلُهُۥ فِي عَامَيۡنِ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ١٤﴾[لقمان: ۱۴] «به انسان سفارش پدر و مادرش را کردیم مادر به او حامله شد و هر روز ناتوانتر میشد و پس از دو سال او را از شیر باز گرفت و سفارش کردیم که باید سپاسگزار من و پدر و مادرت باشی که بازگشت به سوی من است».
۱۵- خداوند اعلام کرده که خشنودیاش درشکرگزاری از او است: ﴿وَإِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡ﴾[الزمر: ٧] «اگر سپاسگزاری کنید آن را بر شما میپسندد».
۱۶- دربارهی ابراهیم خلیل خبر داده که شکر نعمتهایش را به جا آورده است: ﴿إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ كَانَ أُمَّةٗ قَانِتٗا لِّلَّهِ حَنِيفٗا وَلَمۡ يَكُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٢٠ شَاكِرٗا لِّأَنۡعُمِهِۚ ٱجۡتَبَىٰهُ وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ١٢١﴾[النحل: ۱۲۰-۱۲۱] («به راستی ابراهیم پیشوایی فرمانبر خدا و حنیف بوده و هرگز شرک نورزید. او شاکر نعمتهای خدا بود. خداوند او را برگزید و به راه راست هدایت کرد».
پس از جمله صفتهای آن امّت الگو، که به تنهایی در مقابل جماعت بسیار زیادی از مردم یاد میشود و در نیکی و احسان به او اقتدا میشود، و همسنگ با چند مقدار از اهل زمین است، از جمله ویژگیها، و صفتهایش این بود که خداپرست و شکرگزار نعمتهایش بود، و خداوند شکر را هدف و مقصود خلیل خود قرار داده است.
۱٧- او همچنین خبر داده که شکر مقصود از آفرینش است. فرمود: ﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ٧٨﴾[النحل: ٧۸] «خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل آفرید تا شاکر باشید». این هدف خلقت است. نهایت اینکه فرمود: ﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٢٣﴾[آل عمران: ۱۲۳] «خدا شما را در جنگ بدر یاری کرد در حالی که ناتوان بودید از خدا بترسید باشد که شکر نعمت او را به جا آورید». همچنان که خدا خواست آنها را یاری دهد، آنها نیز به خاطراین نعمت الهی باید او را شکر کنند. خلاصه اینکه شکر هدف غایی آفرینش است. آفرید تا از او شکرگزاری کنند و دستورداد تا شاکر باشند ﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ١٥٢﴾[البقرة: ۱۵۲] «پس یاد من باشید تا به یاد شما باشم و مرا سپاس بگویید و ناسپاسی نکنید».
[۲۱۸] احمد در بخش الزهد (۱/۱۱۴) آورده است.