جایگاه ورع
انسان هر اندازه ازورع برخوردار باشد وهر چه به درجهی بالایی از آن رسیده باشد، روز رستخیز سبکبارتر و در هنگام گذر از صراط سریعتر خواهد بود. ملاک تفاوت در آنجا بر اساس درجههای ورع است، یعنی خودداری از زشتیها به خاطر پاکسازی نفس و انجام دادن هر چه بیشتر کارها و رفتارهای نیک وایمان ناب و همین طور دوری گزیدن از حدود خداوند. نزدیک شدن به حدود خدا چه بسا انسان را به آن میکشاند که آن را زیر پا بگذارد، لذا همیشه باید هوشیار باشد: ﴿تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَقۡرَبُوهَاۗ﴾[البقرة: ۱۸٧] «این مرزهای الهی است به آن نزدیک نشوید»، ﴿تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ﴾[البقرة: ۲۲٩] «این حدود خداست از آن تجاوز نکنید.» گاهی منظور از حدود، اواخر امور حلال است که از نزدیک شدن به آن نهی شده، و ازجهت دیگر گاهی اوایل امور حرام منظور است، لذا انسان نباید از محدودهی آن چه خدا مباح کرده، بگذرد وبه آن چه حرام گردانده، نزدیک شود. ورع انسان را از نزدیکی به این موارد و تجاوز از آن رها میکند. گذشتن از حدود حلال ممکن است او را به حوزهی حرام بکشاند.
آدمی باید بپرهیزد از اموری که پرداختن به آن منجر به افتادن به ورطهی هلاکت میشود. چه مربوط به نگاه کردن باشد، یا گوش دادن، یا بوییدن، سخن گفتن یا مربوط به شهوت باشد، یا هر کار دیگر.
پیامبر ج ورع را به ما یاد داده است: «گناه آن است که در سینه نقش بسته است هر چند مردم دربارهی آن نظر مساعد داشته باشند». [۴۵۵]
پیامبر همچنین فرمود: «إنَّكَ لَن تدَع شیئاً لله إلا بَدَّلك الله بِه ما هو خیرٌ لك منه»:«شما هر چیزی را که به خاطر خدا رها کنید، خداوند بهتر از آن را نصیبتان میگرداند». [۴۵۶]
ازعبدالله بن عمر نقل است که پیامبر ج فرمود: «أربعٌ إذا كنّ فیك فلا علیك مافاتك من الدُّنیا: حفظُ أمانةٍ و صدقُ حدیث، و حسنُ خلیقةٍ وعفةٌ فی طعمة»:«چهار خصلت هست که اگرآن را داشته باشید، هر چه از دنیا از دست دادهاید، نقضی برایتان ایجاد نمیکند: امانتداری، راستگویی، نیک رفتاری و کنترل شکم». [۴۵٧]
در حدیث نغز و پرمعنای دیگر آمده است: «الحلال بینٌ والحرام بیّنٌ و بینهما امورٌ مشتبهات لایعلمها كثیر من الناس»:«هم حلال مشخص است و هم حرام، و امور مشتبهی میانشان هست که بسیاری از مردم از آن بیاطلاعند.» در روایت دیگری آمده است: «همانندیهایی بینشان هست که بسیاری از مردم آن را نمیدانند، هرکس از آن همانندها بپرهیزد دین و حیثیتش را محفوظ داشته است، و هرکس در همانندها بیفتد، مانند شبانی که در اطراف حریم ممنوعی بگردد، هر لحظه امکان دارد، در آن بیفتد، بدانید که هر پادشاهی حریمی دارد، و بدانید که حریم خدا در زمین محارمش است، آگاه باشید که در کالبد شما تکه گوشتی هست که اگر صلاح یابد، تمام تن به صلاح میگراید، و اگرتباه شود تمام بدن تباه میشود، هان که آن قلب است». [۴۵۸]
[۴۵۵] صحیح است: دارمی (۲۵۳۳) بخش البیوع، باب دع ما یریبک الی ما لایریبک، و احمد در مسند (۱٧۵۴۵) روایت کردهاند. البانی در صحیح الجامع به شمارهی (۲۸۸۰) آن را صحیح دانسته است. [۴۵۶] صحیح است: احمد در مسند (۵/۳۶۳) به شمارهی (۲۲۵۶۵)، شهاب قضاعی در مسندش (۲/۱٧٩) به شمارهی (۱۱۳۸) و هیثمی در مجمع الزوائد آوردهاند. [۴۵٧] احمد در مسند (۲/۱٧٧) به شمارهی (۶۶۵۲)، خرائطی در مکارم الاخلاق (۱/۴۶) به شماره ی (۱۱٩) و هیثمی در مجمع الزوائد (۱۰/۲٩۵) روایت کردهاند. هیثمی گفته است: به نقل از احمد و طبرانی با اسناد نیکو. [۴۵۸] صحیح است: بخاری (۱۴) بخش الایمان، باب فضل من استبرأ لدینه، و مسلم (۱۵٩٩) بخش المساقاة، باب أخذ الحلال و ترک الشبهات، روایت کردهاند.