خرسندی در قرآن
وقتی به این موضوع و ذکر آن در قرآن مینگریم، میبینیم در چندین جایگاه آمده است: از آن جمله آنجا که خداوند دربارهی عمل در راستای خشنودی او میگوید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡرِي نَفۡسَهُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٢٠٧﴾[البقرة: ٢٠٧] «برخی از مردم در راستای خشنودی خداوند جان خویش را میفروشند و خدا در حق بندگان مهربان است». یعنی جان خود را در برابر وعدهیی که خداوند به جهادگران راه او داده، میبخشند، همچنین میفرماید: ﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَنفُسَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَ﴾[التوبة: ١١١] «خداوند جانها و اموال مؤمنان را به اینکه بهشت نصیب آنها گردد، خریده است». و (برای جلب خشنودی خدا) نشان میدهد که فروشنده وقتی خواستار خشنودی خدا است، میفروشد.
- همچنین در بحث صدقه میفرماید:
﴿وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ٢٦٥]
«مثل آنان که اموال خویش را در راه خشنودی خداوند میبخشند» یعنی صدقه میدهد، در راه خدا میبخشند و در طاعت خدا و طلب خشنودی او نیازمندان، جنگجویان و جهادگران راه خدا را با آن تأمین میکنند.
- خد ا دربارهی آنهایی که به خاطر خشنودی او کارهای نیک انجام میدهد:
﴿۞لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا ١١٤﴾[النساء: ١١٤].
«در بسیاری از نجواهایشان هیچ خیری نیست، مگر کسی که به صدقه یا کار نیک یا آشتی میان مردم سفارش میکند، هرکس د ر راه خشنودی خداوند چنین کند به زودی پاداشی بزرگ به او میدهیم» با این سخن «به زودی پاداشی بزرگ به او میدهیم» از فرجام این کار خبر داد. وقتی برای خرسندی خدا انجام میدهد، صدقه دهد، به کار نیک فرمان دهد، از زشتی باز بدارد، میان افراد درگیر آشتی ایجاد کند، پاداش میگیرد.
خداوند از اسلام به عنوان دین این ملت خرسند است، چنانکه خود فرمود:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ فِي مَخۡمَصَةٍ غَيۡرَ مُتَجَانِفٖ لِّإِثۡمٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾[المائدة: ٣].
«امروز دین را برایتان کامل کردم و نعمت خود را به تمامی بر شما بخشیدم و اسلام را به عنوان دین برای شما برگزیدم». یعنی راضی شدم که به دستور و شرع من اطمینان داشته باشید، مطیع فرمان من باشید بنابرآن چه که برایتان روشن کردم، به شریعت من بگروید، و در راستای پیروی از من به آن گردن بنهید.
هچنین این فرمودهی الهی:
﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ كَثِيرٗا مِّمَّا كُنتُمۡ تُخۡفُونَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖۚ قَدۡ جَآءَكُم مِّنَ ٱللَّهِ نُورٞ وَكِتَٰبٞ مُّبِينٞ ١٥ يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٦﴾[المائدة: ١٥ – ١٦] «ای اهل کتاب فرستادهی ما نزد شما آمد تا حقایق بسیاری از کتاب را که شما پنهان میکردید روشن کند، و از بسیاری در گذرد، به حقیقت نور و کتابی روشنگر از سوی خدا برای شما آمد، خداوند با آن هرکس را که دنبال خشنودی او باشد، به راه آرامش و سلامت هدایت میکند، و با خواست خود آنها را از تاریکیها به سوی نور میبرد و به راه راست میکشاند» با این کتاب روشنگر هدایت میکند، راه مینماید، رشد میدهد، با قرآ هدایت میکند. ضمیر در (به) به قرآن بر میگردد. ﴿مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ﴾منظور خشنودی خدا است.
- خرسندی از سوی خدا این است که بنده را بپذیردز همچنین بنده با ستودن او و تمجیدش خشنودی خود را از او نشان میدهد.
- خداوند دربارهی منافقین وقتی برای مسلمانان قسم میخوردند، میفرماید:
﴿يَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَكُمۡ لِيُرۡضُوكُمۡ وَٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَحَقُّ أَن يُرۡضُوهُ إِن كَانُواْ مُؤۡمِنِينَ ٦٢﴾[التوبة: ٦٢].
«برای شما به خداوند سوگند یاد میکنند تا رضایت و خشنودی شما را به دست آورند، در حالی که اگر ایمان داشتند، سزاوارتر این بود که خدا و رسولش را خشنود کنند».
منافقان با سوگندهای دروغین قصد فریبکاری داشتند، میخواستند به مسلمانان نیرنگ بزنند، سوگندهای ناروا یاد میکردند که خواهان بدی مسلمانان نیستند و نمیخواهند به آنها نیرنگ بزنند، قسم میخوردند تا مسلمانان را خشنود کنند ، اما خدا نخواست مسلمانان از آنها بپذیرند، زیرا آنها اگر راست گفتار و درست کردار بودند، پروردگارشان را خشنود میکردند، نه اینکه در خشنود کردن مردمان بکوشند.
- خداوند در کتاب خود از کسی یاد میکند که در طلب خشنودی خدا مسجد میسازد: ﴿أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِي نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٩﴾[التوبة: ١٠٩].
«آیا کسی که آن را بر تقوای خدا و خشنودی او پایهگذاری کرده بهتر است یا آنکه بر کنارهی پرتگاه سستی بنا نهاده، که ناگاه در آتش دوزخ فرو ریزد»؟ پس ای مردم به نظر شما کدام یک بهترند، آنان که بنا را بر پرهیزگاری خداوند به وسیلهی پیروی از او و انجام فرایضش و خشنودی خدا از بنای آنها میگذارند، هر کاری میکنند برای آنها خیر است اما کسانی که ساخت مسجد را بر لبهی پرتگاه ریزان آغاز کنند، عاقبتش سقوط در آتش است، پس کدام گروه بهترند؟!
- و همین طور خدا بینوایان مهاجر را که از مکه به مدینه هجرت کردند، سرزمین و اموال خویش را رها کردند و خواستار فضل و خشنودی خدا بودند، میستاید.
- همان طور که اراده کرد پیامبرش را به سوی قبلهیی بگرداند که آن را میپسندد و از آن خشنود است، چنان بود که پیامبر میگردید، به این طرف و آن طرف آسمان، نگران نگاه میکرد آرزو داشت قبله از بیت المقدس به کعبه تغییر کند تا اینکه خدا آیهی آن را فرو فرستاد: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَا﴾[البقرة: ١٤٤] «قبلهیی به تو عطا میکنیم که آن را میپسندی» یعنی ترا از بیت المقدس منصرف میکنیم به سوی قبلهیی که میخواهی و آن را دوست داری.
انجام کارهای واجب راهی است به سوی خشنودی خداوند، چنانکه خود فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠﴾[التوبة: ٢٠] «آنهایی که ایمان آوردند، مهاجرت کردند و با جان و مال خود در راه خدا جهاد کردند نزد خدا درجهی بزرگتر و بالاتری دارند، و همانهایند پیروزمندان».
اما نتیجه آن چه شد؟ ﴿يُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِيهَا نَعِيمٞ مُّقِيمٌ ٢١ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ ٢٢﴾[التوبة: ٢١ – ٢٢] «پروردگار آنها را به رحمت و خرسندی و بهشتی از جانب خود مژده میدهد وآسایش و نعمت ماندگاری در آن دارند، برای همیشه در آن جاودانند، پاداش بزرگ همانا پیش خداست».
و همین طور شکیبایی در اطاعت و عبادت منجر به خشنودی پروردگار از بنده و متقابلاً بنده از پروردگار میگردد: ﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَاۖ وَمِنۡ ءَانَآيِٕ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡ وَأَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرۡضَىٰ ١٣٠﴾[طه: ١٣٠] «بر آن چه میگویند شکیبا باش، پیش از برآمدن آفتاب و غروب آن و نیز در ساعات شب و در نیمروز پروردگارت را ستایش کن و تسبیح گوی، باشد که خشنود شوی».
- خداوند ایمانداران و دینداران را چون در راه او جان فشانی کنند، خشنود میکند، روز واپسین هم رضایت آنها را جلب میکند و چندان بر آنها بخشش میکند که همهی آن چه امید داشتند و حتی بیشتر از آن را دریافت کنند. ﴿وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوٓاْ أَوۡ مَاتُواْ لَيَرۡزُقَنَّهُمُ ٱللَّهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ ٥٨ لَيُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلٗا يَرۡضَوۡنَهُۥۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٞ ٥٩﴾[الحج: ٥٨ – ٥٩] «آنان که در راه خدا خانه و کاشانهی خویش را ترک کردند و شهید شدند یا مردند، بیگمان خداوند روزی نیکویی به آنها میبخشد و خدا بهترین روزی دهندگان است: آنها را به جایگاهی میبرد که میپسندد، خداوند دانا و بس شکیباست».
خداوند از یاران پیامبر که در راه او جهاد کردند و از پیامبر پیروی کردند و از شریعت او دفاع کردند، دینش را گسترش دادند و شریعتش را به همگان رساندند خشنود شد ﴿۞لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا ١٨﴾[الفتح: ١٨] «خداوند از مؤمنان که در زیر درخت با تو بیعت کردند خشنود شد و میدانست در دلشان چه میگذرد لذا آرامش بر آنها فرو فرستاد وآنها را به پیروزی نزدیکی پاداش داد».
همچنین آنهایی که در راه خدا مهاجرت کردند، به کسانی که در برابر خدا و پیامبر ایستادند هر چند پدر، پسر یا برادر و یا خویشاوندانشان باشند، دوستی نمیکنند ﴿أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُۖ وَيُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ﴾[المجادلة: ٢٢] «خداوند در دل آنها ایمان کاشته و آنها را با رحمتی از خود نیرو بخشید، آنها را به بهشتهایی میبرد که رودهایی که در آن روان است، در آن جاویدانند، هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا».
پس خشنودی تنها از سوی یک کس نیست، بلکه خشنودی دو طرفه است در میان پررودگار و بنده.
در روز رستاخیز زندگی رضایت بخش و عاقبت آنها و گروه دست راستیهاست که خداوند دربارهی آنها میفرماید: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَيَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ ١٩ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَٰقٍ حِسَابِيَهۡ ٢٠ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ ٢١﴾[الحاقة: ١٩ – ٢١] «اما آنکه نامهاش به دست راستش داده شود، میگوید: بیایید نامهام را بخوانید، من یقین داشتم که حساب خویش را خواهم دید او زندگی رضایت بخشی خواهد داشت»، ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ ٨ لِّسَعۡيِهَا رَاضِيَةٞ ٩﴾[الغاشیة: ٨ – ٩] «در آن روز چهرههایی شاداب و باطراوت باشند و از کردار خود خرسند»، ﴿يَٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧ ٱرۡجِعِيٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةٗ مَّرۡضِيَّةٗ ٢٨﴾[الفجر: ٢٧ – ٢٨] «ای روح با اطمینان خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت باز گرد»، ﴿وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ١٧ ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ ١٨ وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ ١٩ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٠ وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ ٢١﴾[اللیل: ١٧ – ٢١] «به زودی پرهیزگارترین کس از آن دور میماند، آن کس که مال خود را میبخشد، هیچکس را بر او نعمتی نیست، هر چه کند در راستای خشنودی پروردگار بلندمرتبهی خود است»، ﴿فَأَمَّا مَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٦ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ ٧﴾[القارعة: ٦ – ٧] «اما آن کس که کفهی عملش سنگین باشد زندگی پسندیدهیی خواهد داشت».