دلایل قوت امید
دلایل قوت امید بر اساس قوت شناخت خدا و نامها و صفتهای او است و اینکه رحمتش بر خشمش پیشی گرفته است. اگر روحیهی امیدواری نمیبود، بیگمان بندگی دل و اعضا بیهوده میشد و صومعهها و کنیسهها و مساجدی که بسیار خدا در آن عبادت میشود، از بین میرفت.
همچنین اگر روحیهی امیدواری نبود اندامهای بدن برای انجام طاعت به جنبش نمیافتاد، اگر بادهای مناسب و مبارک آن نبود کشتیهای اعمال در دریای خواستهای بنده روان نمیگشت. امید به نسبت محبت و شدت آن است. «پیوند میان محبت و امیدواری از همین جاست». هر انسان دوستدار امیدواری ضرورتاً دارای خوف است، بدین گونه که او از کسی که دوستش دارد امید آن دارد چیزهایی به او ببخشاید که او را سود رساند، میترسد از اینکه از چشمش بیفتد یا او را از خود براند و دور کند و خود را از او بپوشاند.
به هیمن سبب ترس دوستدار شدید و امیدش بزرگ است، اما آیا وقتی که به محبوبش میرسد امیدش پایان مییابد یا شدت میگیرد؟ با مرگ چه پدیدهیی برای او پیش میآید؟ اینها نزد دانشمندان طریقت و اهل ایمان از امور جزئی و مهم است.
انسان پیش ازمرگ امید و ترسی بس بزرگ دارد، اما آن گاه که بمیرد، گفتهاند: ترس و امیدش به خاطر محبت ذاتی است، پیش از دیدار پروردگار و رسیدن به او، به او امیدوار است، و هنگامی که با پدید آمدن مرگ به او برسد و با او دیدار کند به واسطهی زندگی روح و شادی و لطافت قلبش که برایش فراهم شده، امیدش به او افزونتر میشود. ضمن اینکه کارهای نیکی دارد که به خاطر آن خواستار ثواب است. ترس نیز بیشتر میشود زیرا مرگ او را به آتش نزدیک میکند و قبر نخستین خانهی آخرت است با ورود به آن گام به مرحلهی بسیار مهمی نهاده است.
لذا نمیتوان گفت: انسان مرده احساسهایش منقطع میگردد، بلکه ممکن است احساسهایش بزرگتر و تیزتر شود. مردگان دارای شدت احساس چند برابری هستند، زیرا به سرای جاوید نزدیک شدهاند... یا به آسایش و خوشبختی ... و یا به شکنجه و عذاب.
و شما ای رهگذران از اکنون خویشتن را با توشهی طاعات مجهز سازید، گناهان را به کناری بگذراید، تا اسباب امیدواری برایتان بیشتر گردد و پس از مرگ در امان باشید؛ ترس در قبر مسألهی مهمی است، زیرا ترس ناشی از پیشینهی بد است، در چه سرنوشتی میتوان به سر برد وقتی رستاخیز برپا شود..؟ پس از هیمن الان تلاش کنید تا وقتی با خدای بزرگ دیدار کردید درخواستتان برای بهشت امید باشد و از ترس در امان باشید.
به کافران بنگرید که در قبر چه حالی دارند؟ یاران فرعون، فرعون و سربازانش اکنون بامدادان و شامگاهان بر آتش عرضه میشوند و روزی که رستاخیز برپا شود: ﴿أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ﴾[غافر: ٤٦] «آل فرعون را به سختترین عذاب وارد کنید». آنها اکنون در تنگنایند و ترسشان هر روز بیشتر میشود، هرروز برآتس عرضه میشوند، میدانند در چه گودالی از آن میافتند! به سوی چه سرنوشتی رانده میشوند، راستی! ترس ووحشت آنها اکنون باید چگونه باشد؟سلامتی و عافیت از خدا میخواهیم.
انسان چون به پروردگارش برسد و او را دیدار کند، اگر نیکوکار باشد امیدش بیشتر میشود، زیرا کارگر وقتی زمان گرفتن دستمزد و پاداش فرا میرسد امیدش به آن چه به زودی میگیرد افزایش مییابد.
وقتی بندگان نیکوکار به پیشگاه خدا میروند، هر چه زمان میگذرد امیدشان به آن چه به آن میرسند و انتظار میکشند، بیشتر میشود، میگویند: «ربی أقم الساعة»:«پروردگارا رستاخیز را برپای دار!» تا به سوی خانواده و اموالش باز گردد، زیرا در قبر دری به روی او به بهشت باز میشود، آسایش و فراخی از آن به او میرسد، به او میگویند: «اسكن و نِم كنومةِ العروس، لایُوقظُه إلّا أَحبُّ الناس إلیه»:«همانجا باش وآرام و در آسایش بخواب، هیچکس او را بیدار نمیکند مگر دوست داشتنیترین کس برای او». [۱۳۲]
[۱۳۲] احمد در مسند (۲۴۵۶۶) روایت کرده است. این لفظ از اوست. در صحیحین به اختصار آمده است: بخاری (٧۲۸٧) بخش الاعتصام، باب الاقتداء بسنن رسول الله، و مسلم (٩۰۵) بخش الکسوف، باب ما عرض علی النبی فی صلاة الکسوف.