شکیبایی (صبر)
سپاس خدای را آفریدگار جهانیان و درود بر پیامبر ما حضرت محمد و آل و یارانش.
بدانید که خداوند بخشاینده شکیبایی را به منزلهی مرکبی راهوار، شمشیری برّا، لشکری شکست ناپذیر و دژی استوار و پابرجا در اختیار انسان قرار داده است، مرکبی است که سوارش به بیراهه نمیرود. شکیبایی و پیروزمندی دو برادر تنیاند، چون «النصر مع الصبر»:«پیروزمندی همراه با شکیبایی است». [۱٧۶]شکیبایی که بدون تبار و شمار است بیشتر از همهی انسانها به دارندهاش یاری میرساند. جایگاهش نسبت به پیروزی مانند جایگاه سر نسبت به بدن است. راه رهایی و رستگاری از آن میگذرد. فضیلتی است که انسان در دین و هم دنیایش به آن نیاز دارد. انسان در یکی از این حالتها به سر میبرد: در شکیبایی بر دستوری که باید به آن عمل کند، یا نهی از چیزی که باید از آن بپرهیزد و یا سرنوشتی که لاجرم بر او بگذرد، یا نعمتی که لازم است به خاطر آن از نعمت دهنده سپاسگزاری کند.
وقتی موقعیت انسان چنان است که از این حالتها خارج نیست، پس شکیبایی تا سرحد مرگ بر او لازم آید. زندگی بدون شکیبایی هرگز دوام نیابد. درمان گرفتاریهای سرای آزمایش است. مجاهدان آن گاه که دیر به فیروزی میرسند شکیبایی توشهی آنهاست و همین طور دعوتگری که مردم دیر به ندایش پاسخ میدهند، توشهی دانشمند، در زمان به حاشیه رانده شدن دانش، توشهی کوچک و بزرگ، زن ومرد همان شکیبایی است. به آن چنگ میزنند، پناه میبرند و با آن به پیش میروند.
در کتاب زهد از عمر بن خطاب نقل شده که: «بهترین زندگانیمان را باشکیبایی تجربه کردیم». [۱٧٧]
خداوند شکیبایان را با صفتهایی یاد میکند و ویژگیهایی به آنها اختصاص میدهد که دیگران ندارند. در حدود نود جا از کتاب گرانمایه از آن یاد کرده و بیشتر درجهها و نیکیها و خیرها را به آن نسبت داده وثمرهی آن دانسته است.
شکیبایان از همراهی خداوند برخوردارند، از راه خیر دنیا وآخرت به آن دست یافتهاند. با نعمت آشکار و نهان خدا به آن رسیدهاند. خدا پیشوایی در دین را مشروط به حصول شکیبایی و یقین کرده است، میفرماید: ﴿ وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَكَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ ٢٤﴾[السجدة: ٢٤] «از میان آنها پیشوایانی برگزیدیم که چون شکیبایی پیشه کردند و به نشانههای ما یقین داشتند به فرمان ما هدایت کردند».
شیخ الاسلام ابن تیمیه گفت: «پیشوایی دینی با شکیبایی و یقین حاصل شود». [۱٧۸]
[۱٧۶] صحیح است به روایتی اشاره دارد که احمد در مسند (۱/۳۰٧) حدیث (۲۸۰۴) حاکم در مستدرک(۳/۶۲۴) حدیث (۶۳۰۴)، طبرانی در معجم کبیر (۱۱/۱۲۳) شمارهی (۱۱۲۴۳) و بیهقی در شعب الایمان (٧/۲۰۳) آوردهاند. آلبانی نیز در صحیح الجامع (۶۸۰۶) آن را صحیح دانسته است. [۱٧٧] ابن مبارک در زهد (۱/۲۲۲) احمد در بخش زهد (۱/۱۱٧) و ابونعیم در حلیة الأولیاء (۱/۵۰) روایت کردهاند. بخاری در حواشی صحیحش (۵/۲۳٧۵) آورده است. [۱٧۸]ن. ک. مجموع الفتاوی از شیخ الاسلام ابن تیمیه (۳/۳۵۸).