برتری شکیبایی و شکیبایان
در سنت به روشنی آمده است که شکیبایی برای انسان ایماندار خیر بزرگی است. چون سختی و مضرتی به او برسد احسان و نیکی نصیبش خواهد شد. [۱۸۸]
- پیامبر ج یاد کرده که شکیبایی مانند روشنایی است. چنانکه در حدیث مسلم آمده که فرمود: «الصَّلاةُ نورٌ، و الصَّدقةُ برهانٌ، و الصَّبرُ حنیاء و القرآنُ حجَّةٌ لك أو علیك»:«نماز نور است، صدقه برهان، شکیبایی، روشنایی و قرآن دلیل واضحی است برای شما یا علیه شما». [۱۸٩]
- پیامبر ج از جایی میگذشت دید که زنی بر روی قبری گریه میکند، خواست او را نصیحتی کند، فرمود: «اتَّقی اللهَ و اصبری»:«تقوای خدا پیشه کن و شکیبا باش!» گفت: دست از سرم بردار، تو مصیبتی مانند مصیبت مرا ندیدهای و نمیدانی.
پیامبر ج رفت، نخواست در این وضعیت با زن مجادله کند و این است موضعگیری درست برای دعوتگر در چنین موقعیتهایی. پس از آن به زن گفتند: او پیامبر ج بود! با شنیدن این سخن حالتی مثل حالت مرگ بر او چیره شد، به خاطر آن جوابی که به او که پیامبر خداست، داده بود. برای عذرخواهی به درگاه پیامبر شتافت، ملاحظه کرد از روی تواضع نه دربان دارد و نه نگهبان و محافظ. معذرت خواست و گفت: تو را نشناختم. فرمود: «إنمَّا الصبرُ عندالصدمة الأولی»:«مهم آن است در رخداد نخست شکیبایی پیشه کرد». [۱٩۰]
- وقتی ابوسلمة فوت کرد، ام سلمه که همسرش دارای جایگاه بزرگ در دل و درون او بود، به اندیشه افتاد که چه بایستی بگوید؟ پیشتر چیزهایی یاد گرفته بود، مانند: «إنّا لله وإنا إلیه راجعون»: «خدایا در این مصیبت پاداشم ده و بهتر از او را به جایش به من بده». وقتی آمد این عبارت را بگوید، با خود گفت: کدام یک از مسلمانان بهتر از ابوسلمه است، با آن خصلتهای نیکو و خوش رفتاری و خوش مشربی که از او دیده بود؟ اما چون او زنی ایماندار و در برابر آموزشهای دینی پیامبر مطیع بود، همان عبارت را برزبان راند که یاد گرفته بود هنگام مصیبت بگوید، فرمود: «خدایا در این مصیبتم پاداشم ده و بهتر از او را برایم مقدر کن». سپس گفت: خداوند رسول الله را به جای همسرم برایم در نظر گرفت. پیامبر ج از او خواستگاری کرد و با او ازدواج کرد. [۱٩۱]
- دربارهی شکیبایی بر مرگ فرزند میفرماید: «إذا ماتَ ولدُ العبد قال اللهُ لمِلائكتِه قَبَضتُم ولدَ عبدی؟ فیقولون: نعم. قال: قَبضتُم ثمرةَ فؤاده فیقولونَ: نعم. فیقولُ: ماذا قالَ عبدی؟ فیقولون: حَمَدك و استرجع. فقال: ابنوا لعبدی بیتاً فی الجنَّةِ و سمّوهُ بیتَ الحَمد»:«وقتی کسی فرزندش میمیرد خداوند به ملایکه میگوید: جان فرزند بندهی مرا گرفتید؟ میگویند: آری. میگوید: ثمرهی دلش را گرفتید؟ میگویند: آری. میگوید: بندهی من چه گفت؟ میگویند: تو را سپاس گفت و گفت إنا لله و إنا الیه راجعون. میگوید: در بهشت برای این بندهام خانهیی بسازید و آن را خانهی سپاس بنامید». [۱٩۲]پس هرگاه ایماندار، محبوبی از اهل زمین را از دست بدهد، و شکیبایی پیشه کند و به امید شمار بنشیند، بر این کار ثوابی بزرگ در بهشت نصیبش خواهد شد. [۱٩۳]
- این چنین مردم با توجه به دین و به میزان شکیبایی آنها آزمایش میشوند «اشدُّ النَاسِ بلاءً الأنبیاء ثم الأمثل فالأمثل»:«پیامبران به سختترین آزمایشها و بلاها دچار میشوند، و سپس شخص بهترین و آنگاه بهتر، نخستترین آزمایش را دارند». [۱٩۴]انسان با توجه به دینش آزمایش میشود، اگر دینش استوار و دارای شکیبایی زیادی باشد، امتحانش سختتر خواهد شد تا پاداش بیشتر داشته باشد. روز قیامت هنگامی که اهل بلا و مصیبت دیده ثوابشان را میگیرند و نصیبشان داده میشود، آنان که در دنیا شکیبا بودند، مانند کسانی که بیماریهای سخت داشتهاندو در طول عمرشان درد کشیدهاند، - بیماریهای زیادی هستند که درد مداوم ایجاد میکنند - وقتی اهل سلامتی و عافیت در دنیا که آزمایشهای دراز مدت و امتخانهای سخت ندیدهاند، روز قیامت چون آنها را میبینند که پاداش شکیباییشان به آنها داده میشود، آرزو میکنند کاش پوستشان در دنیا با قیچی تکه تکه میشد. [۱٩۵]
- پیامبر ج با توجه به آن چه در سنت آمده و زمینهسازی و آمادگی روحی- روانی را برای رویارویی با مشکلات به ما یاد داده است، میفرماید: «إنَّ مِن ورائِكم أیامُ الصَّبر للمتمسك فیهنَّ یومئذ ٍبما أَنتُم علیه أجر خمیسن منك»:«شما روزهای شکیبایی در پیش دارید، کسی که درآن روزها خویشتن نگه دارد، پاداشی معادل پاداش پنجاه نفر خواهد داشت». [۱٩۶]روزهای شکیبایی همین روزهای آزمایشها و امتحانهاست، آزمایش در دین، شهوتهای آتشین و شبهههای سخت، یعنی با وجود اینها انسان بر دین خود پایدار و شکیبا باشد، سست نشود، در برابر آنها فرو نریزد، از محدودهی دینش بیرون نرود هر چند عذاب بکشد، این در روزهای شکیبایی است، و پیامبر ج آن را بدین نام نامیده است، زیرا تنها شکیبایی در آن به کار آید و هیچ چارهی دیگری جز آن نیست.
- مؤمنان در مکه گرفتار بلا و مصیبتهایی شدند، صحابی میآمد و به پیامبر ج میگفت: نزد خدا برایمان دعا کن، آیا برای ما یاری نمیطلبی، او آنها را به شکیبایی وا داشت و فرمود که او خود در پیشاپیش مؤمنان است. درآن زمان از جمله آزار و شکنجهها این بود بر سر راه مؤمنان چالهیی کنده میشد، یکی ازآنها که میگذشت او را میگرفتند و با اره سرش را به دو نیم میکردند، با این وصف از دین خود بر نمیگشت، با شانههای آهنی گوشت و استخوان و عصبش را زخمی میکردند، هیچ کدام از این بلاها آنها را از دینش رویگردان نمیکرد. [۱٩٧]این جایگاههاست که شکیبایی تنها پیشوا و راهنما، پناهگاه و دژ استوار است، هرکس به آن داخل شود در امان خواهد بود.
[۱۸۸] اشاره به روایتی دارد که مسلم (۲٩٩٩) بخش الزهد و الرقائق، باب المؤمن أمره کله خیرٌ، از صهیب نقل کرده است که پیامبر ج فرمود: «عجبا لأمر المؤمن إن أمره كله خیرٌ، و لیس ذاك لأحد إلا للمؤمن، إن أصابته سرّاء شكر فكان خیراً لَهُ، و إن أصابته ضرّاء صَبَرَ فكانَ خیراً له»:«شگفت از انسان ایماندار، تمام امورش بر راه احسان و خیر است و این امتیاز تنها برای مؤمن است، اگر رفاه و خوشحالی برایش پیش بیاید شکرگزاری میکند و این برایش مایهی احسان و خیر است، اگر دشواری و زیانی برایش رخ دهد، صبر پیشه میکند و این نیز برایش خیر و نیک است». [۱۸٩] صحیح است: مسلم (۲۲۳) بخش الطهارة، باب فضل الوضوء روایت کرده است. [۱٩۰] صحیح است: بخاری (۱۲۸۳) بخش الجنائز، باب زیارة القبور، و مسلم (٩۲۶) بخش الجنائز، باب فی الصبر علی المصیبة عند الصدمة الأولی روایت کردهاند. [۱٩۱] صحیح است: مسلم (٩۱۸) بخش الجنائز، باب مایقال عند المصیبة روایت کرده است. [۱٩۲] حدیث نیکویی است. ترمذی (۱۰۲۱) در بخش الجنائز، باب فضل المصیبة إذا احتسب، روایت کرده وگفته است: حدیث خوب و غریبی است. احمد نیز در مسند (۱٩۲۲۶)آورده و آلبانی در صحیح الجامع (٧٩۵) آن را نیک دانسته است. [۱٩۳] صحیح است. بخاری (۶۴۲۴) بخش الرقائق، باب العمل الذی یبتغی به وجه الله، روایت کرده است. [۱٩۴] صحیح است. ترمذی (۲۳٩۱) بخش الزهد، باب ما جاء فی الصبر علی البلاء، و ابن ماجه (۴۰۲۳) بخش الفتن، باب الصبر علی البلاء، و احمد در مسند (۱۴۸۴) آوردهاند، آلبانی درصحیح الجامع به شمارهی (٩٩۲) آن را صحیح دانسته است. [۱٩۵] حدیث نیکویی است. ترمذی (۲۴۰۲) بخش الزهد، باب ما جاء فی ذهاب البصر آورده و آلبانی در صحیح الجامع به شمارهی (۸۱٧٧) آن را نیک دانسته است. [۱٩۶] حدیث ضعیفی است. ابوداود (۴۳۴۱) بخش الملاحم، باب الأمر و النهی، ترمذی (۳۰۵۸) بخش تفسیر القرآن، باب «و من سورة المائدة»، و ابن ماجه (۴۰۱۴) بخش الفتن، باب قوله تعالی ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ﴾روایت کردهاند، آلبانی در صحیح الجامع به شمارهی (۲۳۴۴) آن را ضعیف دانسته است. [۱٩٧] بخاری (۳۶۱۲) بخش المناقب، باب علامات النبوة فی الإسلام روایت کرده و صحیح است.