تقوی از زبان بزرگان
ابودرداء دربارهی تقوی میگوید: «تقوای کامل یعنی اینکه انسان از خدا بترسد تا او را از کمترین گزندی حفظ کند، و چیزی را که فکر میکند حلال است، از ترس اینکه حرام باشد، رها کند». [۳٩٧]البته مقصود این نیست که همهی حلالها را کنار بگذراد، اما احتیاط اقتضا میکند مورد مباحی از ترس افتادن در حرام رها شود و این ورع نامیده میشود. خداوند توضیح داده است که هرکس به اندازهی یک ذره عمل بد داشته باشد، کیفر آن را میبیند، لذا گاهی ناچار باید برای اینکه از ذرههای بدی بپرهیزید، دایرهی پرهیزها را گسترده کرد تا از گزند دور شد، و طمع آن در دل بیفتد: «ألا و إنَّ لِكلِّ ملك حمیً و إنَّ حمی الله محارمه، و مَن اقَتربَ مِنَ الحمی أوشك أن یقعَ فیه»:«بدانید هر پادشاهی حریمی دارد، حریم خداوند محرماتش است، هرکس به آن نزدیک شود، هر لحظه ممکن است در آن بیفتد». [۳٩۸]
حسن بصری گوید: «تقوی عرصه را بر پرهیزکاران تنگ میکند تا اینکه از ترس دامنگیر حرم شدن، بسیاری از حلالها را رها میکنند». [۳٩٩]
سفیان ثوری گوید: «متقیان به این خاطر به این نام مشهور شدهاند که از چیزهایی پرهیز میکنند که از آن پرهیز نمیشود» یعنی معمولاً از آن پرهیز نمیشود و یا بیشتر مردم آن را ترک نمیکنند. [۴۰۰]
متقی بیشتر و سختتر از محاسبه و بازخواست شریک از شریک دیگرش خود را محاسبه میکند، لذا تمام گناهان را کنار میگذارد.
[۳٩٧] ابن مبارک در الزهد (۱/۱٩) آورده، حافظ در فتح الباری (۱/۴۸) و شوکانی در نیل الأوطار (۵/۳۲۳) آن را ذکرکرده و به ابن ابی دنیا در کتاب التقوی به نقل از ابودرداء نسبت دادهاند. [۳٩۸] صحیح است: به روایتی اشاره داد که بخاری (۵۲) بخش الإیمان، باب فضل من استبرأ لدینه، و مسلم (۱۵٩٩) بخش المساقاة، باب أخذ الحلال و ترک الشبهات آوردهاند. [۳٩٩] ابن رجب حنبلی در جامع العلوم و الحکم (۱/۱۵٩) نقل کرده و آن را به حسن بصری نسبت داده است. [۴۰۰] ابن رجب حنبلی، همان، ۱/۱۵٩ اما آن را به سفیان ثوری نسبت داده است.