اولویتهای محاسبه
ابن قیم: میگوید: «انسان بهتر است محاسبه را با فرایض آغاز کند، اگر در آن نقصی ببیند، جبران کند، و آن گاه به محاسبهی نفس در منهیات روی آورد، اگر بداند که مرتکب چیزی از آن شده است، با توبه، پوزش و کارهای نیک به جبران آن اقدام کند، آن گاه به محاسبهی نفس بر غفلت از چیزی که برایش آفریده شده، بپردازد، اگر ببیند از او غفلتی سرزده است، با ذکر و روآوردن به خدا آن را جبران کند، اعضای خود را محاسبه کند، زبان را به خاطر سخنان، پاها را به خاطر رفتن، دستها را به خاطر کارها، چشمها را به خاطر نگاه کردن و گوشها را بر شنیدن بازخواست کند، منظورم از این کار چه بود؟ به قصد چه کسی آن را انجام دادم؟ به چه نیتی؟». [۳٧٩]
باید بدانیم درشریعت جنس واجبات بالاتر از ترک محرمات است اگر کسی بپرسد کدام یک پاداش بیشتری دارد انجام واجبات یا ترک محرمات؟ باید در پاسخ او بگوییم: هر دو را باید مدنظر داشت، اما از لحاظ فایده و منفعت جنس واجبات و انجام آن در شریعت والاتر و دارای پاداش بیشتری است، زیرا مقصود اصلی همان واجبات است، محرمات ممنوعند.
اگر در وضو چیزی را فراموش کند، باید آن را انجام دهد، در نماز اگر رکعتی را فراموش کند، باید جبران کند، روزهی واجب اگربدون نیت باشد، باید آن را قضا کند، جبران خطا و اشباه در واجبات در نتیجهی محاسبه انجام میشود، بعضی تقصیرات را میشود جبران کرد و برخی را نه. در ادای واجب اشتباهی کرده است مثل اینکه نماز عصر را با نماز جمعه جمع کند و بداند که هر چند مسافر باشد، جایز نیست، باید نماز عصررا باز بخواند. یا مسافری که پشت سر یک پیشنماز ساکن در جایی نماز میخواند باید نماز را کامل بخواند، نه شکسته گاهی در واجبات و فرایض تقصیرهایی میشود که میتوان آن را جبران کرد.
شخص باید خود را محاسبه کند آیا از محرمات و نواهی چیزی مرتکب شده است؟ کارهایی هستند که نیاز به درنگ و تأمل فوری و ضروری دارند، مانند کسب حرام، کار حرام، و چیزهایی که با رهایی از مال حرام و توبه قابل جبران است، و پایمال کردن و خوردن حقوق انسانها، که با باز پس دادن اموال به صاحبانشان، تلافی میشود، و برخی چیزها نیاز به طلب حلالیت و بخشش دارد. مواردی نیز هست که جز با توبه، پشیمانی و تصمیم قاطع به عدم ارتکاب دوباره و انجام نیکیهای زیاد قابل جبران نیست، کار نیک و زیاد انجام دادنش اشتباهات را جبران میکند: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِ﴾[هود: ۱۱۴] «نماز را در آغاز و انجام روز و پاسی از شب برپا دار که مسلماً نیکیها بدیها را میزدایند».
سپس نفس خود را به خاطر غفلت از آن چه برایش آفریده شده است، محاسبه کنید، غفلتهایی مثل فرو رفتن در لهو و لعب، سرگرمیهای زیاد، با اینکه حرام نیست، برای تلافی آن باید زمانهای بیشتری را به ذکر، عبادت وکارهای شایسته بگذراند.روش دیگر محاسبه، رسیدگی به تک- تک اندامان بدن است، از خود بپرسد با دست چه کار کردم؟ چه کارهایی با دستانم مرتکب شدهام، با پا، با گوش، چشم و زبان چه اعمالی انجام دادهام؟ این محاسبه باعث میشود همهی اندامان بدن را در راستای طاعت خدا به کار گیرد.
محاسبهی نفس بر نیتها گام بعدی است، با این کار چه منظوری داشتم؟ نیتم چه بود؟ قلب که به عنوان یکی از اعضای بدن چه بسا در مرحلهی پیشین محاسبه شده باشد اما به خاطر اینکه جایگاه نیتهاست و هر لحظه دگرگون میشود، منقلب میگردد- و به همین سبب قلب نامیده شده است- نیازمند یک محاسبهی ویژه و موشکافانه است.
انسان همان گونه که در آغاز روز خود را به حق و راستی سفارش میکند، شایسته است در پایان روز نیز اندکی به خود بیندیشد، نفس خود را در همهی رفتارها و جنبشهایش مورد محاسبه و ارزیابی قرار دهد، آن گونه که بازرگانان در دنیا در پایان هر سال یا هر ماه ویا هر روز میکنند، مبادا چیزی از حقشان ضایع شود.
عالمان دین برای نمونهی محاسبه، شریک خسیس و محاسبهای را که با دیگر شریکش میکند مثال میآورند، که دقت نظر خاصی در آن هست که در محاسبه لازم است. بدین گونه که انسان نفس خود را به دقت بررسی کند همه چیز را با تیزبینی مورد مداقه و تفتیش قرار دهد. چون گاهی چیزهای مهمی را به فراموشی میسپرد، مسامحه با نفس کارساز و مناسب نیست. با مردم از در بخشش و تسامح در آید، اما با نفس خود نه، نباید از کوچکترین مورد بگذرد، مگر اینکه در محاسبهی آن دقت کند. آیا او واجبات را ادا کرده است؟ آیا مرتکب کار حرام شده است؟ آیا بیهودگی را کنار گذاشته است؟ آیا غفلت ورزیده است؟ آیا حقوق اندامهای بدن را ادا کرده است؟ آیا خدا را به خاطر نعمتهایش شکرگزاری نموده است؟
مجازات نفس به خاطر کوتاهیهایش نکتهی مهمی است، که باید با ملزم نمودن آن به انجام فرایض و واجبات ومستحبات در عوض کارهای حرامی که مرتکب شده است، محقق شود. در دنیای امروز شگفت این است که انسان گاهی بنده، کنیز(!!)، همسر، فرزند، خدمتکار، راننده و یا کارمند زیردستش را به خاطر رفتار ناباب و کوتاهیاش مجازات کند، اما هرگز نفس خویش را به خاطر کار زشتی که از آن سرزده است، بازخواست و مجازات نمیکند!
[۳٧٩] إغاثة اللفهان، ۱/۳۸ با اندک تصرف.