مکاتب آغازین جهان اسلام
در روزگاران اولیه و آغاز ظهور اسلام سه مکتب وجود داشت:
اول- مکتب اهل تفسیر که مرکز آن شهر مکه مکرمه [بود] و رهبر آن عبدالله بن عباس صحابی و شاگردان او.
از تابعین مانند سعید بن جبیر و مجاهد و طاوس و عکرمه.
از اتباع تابعین مانند شعبه و وکیع و ابن عیینه و ابن هارون و عبدالرزاق و ابی ابن ایاس و ابن راهویه و سنید و ابن شیبه [۲۴][بودند].
دوم- مکتب اهل حدیث [اخباریون] که مرکز آن در مدینه [بود] و اعضای اصلی آن از اصحاب کرام امالمؤمنین عایشه و فاروق اعظم عمر بن خطاب و عثمان بن عفان و عبدالله بن عمر و زید بن ثابتش.
و از تابعین: سالم بن عبدالله، خارجه بن زید بن ثابت، سعید بن المسیب، قاسم بن محمد بن ابوبکر، عروه بن زبیر، سلیمان بن بسا، و زهری و نافع و ابوالزّناد و ربیعه الرای و یحیی بن سعید [بودند].
از اتباع تابعین: امام مالک، پیشوا و رهبر این مکتب بود. پیروان این مکتب به احادیث اهمیت خیلی زیاد میدادند و احادیث را تکیهگاه اصلی مکتب به شمار میآوردند، به همین جهت نسبت به طرق و اسناد احادیث و راویان آنها دقت عجیبی به عمل میآوردند، و از این جهات به پیشرفت زیادی نایل آمده بودند و فضلا و دانشمندان از راههای دور برای کسب فیض از مکتب اهل حدیث به مدینه میآمدند و...
شافعی نیز رنج سفر به مدینه را به خاطر خواندن «موطأ» در محضر امام مالک، تحمل کرد و مزایای مکتب اهل تفسیر را با مزایای مکتب اهل حدیث بهمآمیخته، از هردو مکتب به حد کافی استفاده نمود [۲۵].
سوم- مکتب اهل رأی (عقلیون) که مرکز اصلی آن شهر کوفه و شعبه بزرگ آن در بغداد بود، رهبران این مکتب از اصحاب کرام علی مرتضی و عبدالله بن مسعود [بودند].
از طبقه اول تابعین: شریح بن حارث و علقمه بن قیس نخعی، مسروق بن اجدع و اسود بن یزید نخعی.
از طبقه دوم تابعین: ابراهیم بن شراحیل و عماد بن ابیسلیمان و امام ابوحنیفه بودند. پیروان مکتب اهل رأی بیشتر بر منطق و استدلال و نتایج قیاسها و از قدرت استدلال و استفاده از نیروی عقل، بهره زیادی داشتند ولی از اخبار و احادیث پیامبرصاطلاع زیادی نداشتند [۲۶]. عدهای از اصحاب و شاگردان او به نام مذهب او را دریافته و تدوین نمودند. عبدالله بن مبارک و وکیع، نیز از او روایت کردهاند و او چهار تن از اصحاب نبیصرا مانند انس بن مالک، و عبدالله بن اوفا در کوفه، و سهل بن سعد ساعدی در مدینه، و ابوطفیل عامر بن وائله، در مکه درک نمود لکن به آنها نرسید، و اخذ از آنها نکرد. او از علمای درجه اول اسلام و مؤسس مذهب حنیفه است. اکثریت مسلمانان هندوستان، پاکستان، بنگلادش، ترکیه، افغانستان و آسیای مرکزی تابع مذهب او میباشند و او درمیان مسلمین عنوان «امام اعظم» را دارد [۲۷].
در اینجا به مناسبت مقال درباره مؤسسین مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت که فقیه و محدث و مجتهد جامعالشرایط بودهاند، و دارای مسانیدی هم میباشند مختصری بحث میکنیم: [۲۸]
[۲۴] تجزیه و تحلیل زندگانی امام شافعی، عبدالله احمدیان، ص ۴۶-۴۸، به نقل از: الشافعی- ابوزهره، ص: ۳۱-۴۱، الاتقان في علوم القرآن، ج ۲، ص ۵۹۷ (ترجمه). [۲۵] منبع مذکور، ص ۴۶-۴۸. [۲۶] منبع مذکور، ۴۶-۴۷-۴۸. [۲۷] اصحاب صحاح ستّه، ۲۵-۲۶. [۲۸] اصحاب صحاح ستّه، ۲۲-۲۳.