ضرورت اجتهاد و پیدایش مذاهب
استاد دانشمند و فقیه فقید مرحوم ملامحمد ربیعی/در جلد اول کتاب باقیات صالحات که مسایل شرعی را با شماره و به صورت رساله اجتهادی نوشته است درباره ضرورت اجتهاد چنین میگوید:
۲۸- در زمان حیات رسول اکرمصمسلمانان برنامههای علمی و عملی خود را بر مبنای کتاب و سنت از شخص رسول اکرمصیاد میگرفتند و پس از وفات آن حضرت نیز کسانی که به حضور ایشان رسیده بودند برابر رهنمودهای ایشان رفتار میکردند و هیچگونه نیازی به راهنمایی دیگران نداشتند زیرا خود شاگردان مکتب رسول اکرمصبوده و هرکدام برای کسانی که به خدمت پیغمبر اکرمصنرسیده بودند آموزگاری تمام عیار بودند.
۲۹- اصحاب رسولاللهصهیچگاه بر خلاف کتاب و سنت [۱۲۱]عمل نکرده و هرگاه بر حکمی از احکام، گردهمایی همگانی داشتهاند این گردهمایی «اجماع» نامیده شده و در دین حجت بوده است.
۳۰- مسلمانانی که به خدمت رسول اکرمصرسیده و مسلمانان مردهاند اصحاب «یاران» پیغمبرصهستند، هر چند این دیدار یک طرفه بوده باشد.
۳۱- مسلمانانی که به خدمت رسول اکرمصنرسیده، لکن یاران حضرت را ملاقات کردهاند تابعین «پیروان» اصحاب پیغمبرصنامیده میشوند.
۳۲- تابعین نیز از اصحاب، تعلیم و تربیت یافتند به طوری که همه چیز را در رابطه با اسلام میدانستند و جز در بعضی از مسایل از اصحاب دستکم نداشتند زیرا این شاگردان خوب و با استعداد نیز همانند آموزگاران برجسته خود درسها را از مکتب والای اسلام خوب یاد گرفته بودند.
۳۳- از روزگار تابعین و بعد از آن به سبب گسترش اسلام و مسلمان شدن ملتهای غیر عرب، نیاز هرچه بیشتر به توضیح و بیان احکام و دستورات اسلامی پیدا شد، بدین سبب دانشمندان بر خود لازم دانستند به مفاد: «زکوة العلم نشره»زکات علم پراکنده آن در بین مردم است [۱۲۲]. که دستورات اسلامی کتاب و سنت را هرچه سادهتر و گاهی همراه با دلیل و فایده هر دستور به مردم بیاموزند.
۳۴- دانشمندانی که بیشتر از سایرین در آموزش مسلمانان کوشا و جدی بودهاند و تقریباً تمام احکام اسلامی را به صورت مجموعه کامل درآورده و در اختیار آنان قرار دادهاند «مجتهد» نام یافته و حاصل کارشان «اجتهاد» و روش فکری و بهرهبرداریشان از کتاب و سنت و اجماع «مذهب» شناخته شده است.
۳۵- اگر حکمی از احکام به کتاب و سنت روشن بوده، مسلمانان آن را بدون تردید به کار بستهاند و همچنین حکم به «اجماع» صد در صد قطعی بوده و در برابر این سه اصل مسلم، کتاب، سنت، اجماع، اجتهاد ناروا و باطل بوده است.
۳۶- اگر دین اسلام را دایرهای فرض کنیم، مذاهب، شعاعهای آن خواهند بود که از مرکز دایره «نقطه یگانگی» راه را گرفته و به پیرامون دایره راه یافتهاند، در این صورت تمام مذاهب اسلام باید از یک حقیقت تنها «حکم خدا» راهی شده باشند و به مرزهای شناخته شده الهی منتهی شوند و از مرزهای تعیین شده نگذرند، در غیر این صورت هرکدام از مذاهب خطی برای آشوب و تفرقه و فساد و به عبارت دیگر به هم زننده نظام و قانون آفرینش و محکوم به نابودی خواهند بود.
۳۷- برنامههای علمی و عملی مسلمانان را «فقه اسلامی»، دانش اسلامی، و دانشمندان آن را «فقیه» مینامیم.
۳۸- آموختن فقه اسلامی بر هر مسلمان (مرد و زن) واجب است:
«طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ ومسلمة» [۱۲۳].
۳۹- آموختن فقه اسلامی و عمل به آن موجب خیر و سعادت در دنیا و آخرت است:
«مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ». «هر که خدا به او ارادۀ خیر فرموده باشد در علم دین دانشمندش میگرداند» [۱۲۴].
۴۰- دانشمندان نامی فقه اسلامی در صدر اسلام هفت نفر بودند که اسامی ایشان در این دو بیت گرد آمده است:
ألا کلّ من لایقتدی بأئمةٍ
فقسمته ضیری عن الحقّ خارجه
[۱۲۵]
هان هر که به پیشوایان اقتدا نکند، نصیب او در دین ناچیز و از راه حق خارج است.
فخذهم عبیدالله عروة قاسم
سعید، سلیمان أبوبکر خارجه
[۱۲۶]
۱- ابوعبدالله عبیدالله فرزند عبدالله هذلی متوفی ۹۸ هجری.
۲- ابوعبدالله عروه فرزند زبیر بن العوام ۳۲-۹۳ هجری.
۳- ابومحمد قاسم فرزند محمد فرزند ابوبکر صدیق ۳۷-۱۰۷ هجری.
۴- ابومحمد بن سعید بن المسیب ۱۳-۹۴ هجری.
۵- ابوایوب سلیمان بن یسار ۷۴-۱۰۷ هجری.
۶- ابوبکر بن عبدالرحمن ابن الحارث بن هشام مخزومی متوی ۹۶ هجری.
۷- خارجه فرزند زید بن حارث ثابت انصاری ۲۹-۹۹ هجری. رضوان الله تعالی علیهم أجمعین.
۴۱- کسانی که تقریباً تمام مسایل فقه اسلامی را تدوین کرده و در دسترس مسلمانان قرار دادهاند چهار نفر هستند:
الف- نعمان ابن ثابت امام ابوحنیفه متولد ۸۰ در کوفه متوفی ۱۵۰ هجری مدفون در بغداد.
ب- امام ابوعبدالله مالک بن انس مدنی متولد ۹۰ در مدینه طیبه متوفی ۱۷۹ هجری مدفون در قبرستان بقیع مدینه.
ج- امام ابوعبدالله محمد ابن ادریس شافعی متولد ۱۵۰ هجری در شهر غزه و متوفی در سال ۲۰۴ هجری مدفون در قرافه مصر.
د- امام ابوعبدالله احمد بن حنبل شیبانی متولد ۱۶۴ هجری در بغداد و متوفی در سال ۲۴۱ هجری مدفون در بغداد.
۴۲- تاریخ ولادت و فوت و سالیان عمر چهار امام بزرگوار اهل سنت در این دو بیت گرد آورده شده است.
تاریخ نعمان: یکن سیف. سطا
ومالك: فی. قطع. جوف
والشافعی: صین ببرّ. ند
واحمد بسبق. أمر. جعد
در هر یک از مصراعهای چهارگانه شماره اول، تاریخ تولد و شماره دوم تاریخ وفات و شماره سوم سالیان عمر هر یک از چهار امام را بیان میدارد. مثلاً تاریخ تولد امام شافعی (صین) - ۱۵۰ و تاریخ وفات ایشان (ببرّ) - ۲۰۴ و تعداد سالیان عمر آن حضرت (ندّ) - ۵۴ میباشد. خداوند از همه ایشان راضی و خشنود باد آمین.
۴۳- هر یک از این مجتهدین پیروانی دارند که به پیشوایان خود نسبت داده میشوند.
حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی.
۴۴- پیش از نگارش مسایل فقهی برای مسلمانان شافعی مذهب، به طور اختصار تیمناً و تبرکاً به تعرفه و شناساندن حضرت امام شافعیسمیپردازم باشد که مجتهد و سرمذهب خود را بهتر بشناسند و این تعرفه زینت بخش کتاب ما نیز بشود.
۴۵- ناصر الحدیث و مجدّد القرن الثالث امام همام ابوعبدالله محمد فرزند ادریس فرزند عباس فرزند عثمان فرزند شافع فرزند سائب فرزند عبید فرزند عبد یزید فرزند هاشم فرزند مطلب فرزند عبد مناف جدّ سوم حضرت رسول اکرم محمد المصطفیصمیباشد. مادر امام شافعیس فاطمه دختر عبدالله المحض پسر حسن المثنی پسر حضرت امام حسن المجتبی فرزند امام علی المرتضی و حضرت فاطمه الزهراء رضوان الله تعالی علیهم اجمعین، است که در حقیقت، کریم ابن الکریم و کریم الابوین است. امام شافعی در کودکی پدر را از دست داده، مادرش او را به مکه مکرمه آورده و به تعلیم وی همت گماشت. در پنج سالگی قرآن را آموخت و در هفت سالگی از بر کرد از همان دوران کودکی آثار نبوغ در پیشانی او آشکار بود. سپس در خدمت مسلم فرزند خالد أشقر، مفتی مکه به تحصیل پرداخت و در سن سیزده سالگی موطأ (تألیف امام مالک) را حفظ کرد و سپس آوازه دانش و فضیلت امام مالکس را که در مدینه طیبه بود شنید و برای کسب علوم و استفاضه به حضور او رفت تا از دست ایشان اجازه فتوا گرفت، آنگاه به مکه مکرمه بازگشت، سپس راهی مصر شد و از جانب دانشمندان مصر مورد استقبال قرار گرفت اما مدتی در مصر به تحقیق در آراء و نظرات امام اعظم ابوحنیفه و همچنین نظرات و اجتهادات امام مالک و تلفیق بین آنها پرداخت و غالباً با محمد بن حسن شیبانی در ارتباط بود، آنگاه به بغداد رفت (۱۶۸ هجری) امام در طول اقامت خود در بغداد با دانشمندان آنجا مجلس بحث و مناظره داشت بالأخص با دو نفر از شاگردان برجسته ابوحنیفه به نام ابویوسف متولد ۱۱۳ متوفی ۱۸۲ و ابوعبدالله محمد بن حسن شیبانی متولد ۱۳۲ متوفی ۱۸۷، که بیشتر در مورد آراء امام اعظم و نظرات امام مالک و بررسی اختلاف دو مذهب بود، در این رابطه امام شافعی به تأیید امام مالک و ایشان به تأیید امام ابوحنیفه شافعی بیش از پیش متجلی میگشت. امام شافعی با درهم آمیختن رأی و قیاس که مذهب ابوحنیفه بود با آراء امام مالک که متکی به حدیث نبوی بود مذهب خود را تدوین و به مسلمانان عرضه کرد و مورد استقبال شایان قرار گرفت پس از چندی امام به مصر بازگشت و به نشر علم و فقاهت اسلامی پرداخت، امام در مصر به تجدید نظر در بعضی از مسایل مذهب خود پرداخت که در کتب فقهیه به مذهب یا قول جدید امام شافعی، و نظرات پیشین او به مذهب یا قول قدیم امام شافعی، مشهور است و فقها شافعی بیشتر روی مذهب جدید فتوا میدهند. امام شافعی بنیانگذار علم «اصول فقه» بوده و تألیفات فراوانی داشته است مهمترین آنها «ام الکتاب» و «الرسالة» میباشد.
امام در روز جمعه سلخ رجب ۲۰۴ بعد از نماز عصر وفات یافت و در قرافه مصر مدفون گردید که مرقد ایشان در قبه معروف است [۱۲۷].
[۱۲۱] کتاب یعنی قرآن کریم و سنت یعنی گفتار و رفتار و تقریر رسول اکرم ج. [۱۲۲] حدیث شریف. [۱۲۳] حدیث شریف. [۱۲۴] حدیث شریف. [۱۲۵] سکون به علت رعایت وزن شعر است. [۱۲۶] وفیّات الأعیان، جلد اول، صفحه ۲۸۳. [۱۲۷] باقیات صالحات در فقه امام شافعیس، جلد اول، تألیفات محمد ربیعی چاپ اول تابستان، ۱۳۷۰، صفحه ۷ تا ۱۲.