ابیاتی در ستایش ابوحنیفه
یا ربّ تعلم أنّ زادی حبّهم
هافاعلموا أیّها الثقلان
[۴۹۳]
هذی عقیدة والدیّ ومذهبی
وطویّتی رغماً لانف الشانی
[۴۹۴]
دینی لأصحاب النبیّ ومذهبی
والله یعلم مذهب النعمان
[۴۹۵]
فسفینة الإسلام بعد وقوعها
في ورطة الشبهات والطغیان
[۴۹۶]
وقفت علی الجودّی، رأی إمامنا
حتی إستوت فنجت من الطوفان
[۴۹۷]
الناس کلّهم عیال إمامنا
في الفقه والفتوی وفي الإتقان
[۴۹۸]
أعطاه ربّ العالـمین، فضایلاً
دربت برفعتها علی الإنسان
[۴۹۹]
یا من یوازنه بمن هو دونه
هل مثله في حیزّ الإمکان
[۵۰۰]
فاغفر إلهی للأئمّة کلّهم
وجمیع أهل الصّدق والإیقان
[۵۰۱]
وأخصص إلهی والدیّ برحمةٍ
محفوفة بالروح والرّیحان
[۵۰۲]
[۵۰۳]
راوندی ضمن توجیهی زیبا از فقاهت ابوحنیفه و اجتهاد شگفتانگیز او دو بیت میآورد:
نیستی اسلام، اگر فتویّ نعمان نیستی
گرنهای انگشتری، ملکسلیمان نیستی
کیستیمُفتیاگرنُعماننبودی رهنمای
خوشهچینچونگردی،ملکسلیمان نیستی
[۵۰۴]
فصاحت و بلاغت راوندی صورت زیبایی به نوشتههایش میبخشد و سادگی بیان و شیوایی سخن به هنگام آرایش الفاظ و تشبیهات شکربار، شکوه ابوحنیفه را به رنگ و جلایی خاص میآرایند.
[۴۹۳] پروردگارا میدانی که دوستی آنان (اصحاب) توشه من است، پس ای جن و انس بدانید. [۴۹۴] این عقیده پدر و مادرم و مذهب و راز من است برخلاف خواری مقامم. هذی: هذه. [۴۹۵] دین من برای یاران نبی است و خدا میداند که مذهب من، مذهب نعمان (ابوحنیفه) است. [۴۹۶] کشتی اسلام پس از افتادن در ورطه شبهات و سرکشی. [۴۹۷] بر کوه اندیشه امام ما (ابوحنیفه) ایستاد تا راست شد و از طوفان رهایی یافت. [۴۹۸] همه مردم در فقه و فتوا و یقین عیال (خانواده) ابوحنیفهاند. [۴۹۹] پروردگار جهانیان فضیلتهایی را به او (ابوحنیفه) عطا کرد که با رفعت مقامش بر انسان فزونی یافت. [۵۰۰] ای کسی که او (ابوحنیفه) را با مادونش میسنجی آیا در جهان ممکنات مانند او وجود دارد؟!. [۵۰۱] خداوند! همه امامان و جمیع اهل صدق و یقین را بیامرز. [۵۰۲] خداوندا! پدر و مادرم را به رحمت آمیخته با آسایش و روزی معنوی مخصوص گردان. [۵۰۳] راحة الصدور، ۱۴-۱۵. [۵۰۴] منبع مذکور، ۱۴.