استادان شافعی
شافعی یکی از نخبهترین فرهیختگان تاریخ فقهی و مذاهب اسلامی است که توانست باهوش سرشار و نبوغ خدادادیش از دو مذهب حنفی و مالکی یعنی دو نوع بینش «رأی» و «حدیث» مذهب جدیدی را پایهگذاری کند که بعدها به نام او «مذهب شافعی» ثبت شد.
شافعی در مکه، مدینه، یمن و عراق در محضر فقهای بزرگی دانش آموخت که عبارتند از:
در مکه: مسلم بن خالد الزنجی، سفیان بن عیینه، داوود بن عبدالرحمن العطار، سعید بن بن سالم القداح و عبدالحمید بن عبدالعزیز.
در مدینه: امام مالک بن انس، ابراهیم بن یحیی الاسامی، ابراهیم بن سعد الانصاری، عبدالعزیز بن محمد الدراوردی، محمد بن سعید ابیفدیک و عبدالله بن نافع الصائغ.
در یمن: مطرف بن مازن، هشام بن یوسف، قاضی صنعاء، عمرو بن ابیسلمه و یحیی بن حسان.
در عراق: محمد بن الحسن، وکیع بن جراح کوفی، ابواسامه حماد بن اسامه کوفی، اسماعیل بن علیه بصری و عبدالوهاب بن عبدالحمید البصری.
در کتاب چهار امام اهل سنت و جماعت به نقل از کتاب «الأئمه الأربعة» درباره تلاش فقهی و اجتهاد شگفتانگیز شافعی چنین آمده است:
«... حدیث و رأی را در بغداد از محمد بن حسن [۱۴۱]آموخت و آن را بر روی کاغذ آورد. گویا یادداشتهای مزبور بار شتری را شامل میشده است. محمد به شاگردش احترام میگذاشت و مجلس او را بر مجلس سلطان ترجیح میداد. شافعی به احترام استاد هیچگاه در حضور وی مناظره نمیکرد، ولی در غیاب به دفاع از فقه اهل مدینه [۱۴۲]برمیخاست. روایت شده که یک بار محمد [۱۴۳]با اصرار، شافعی را به مناظرۀ با خویش فراخواند. شافعی به امر استاد گردن نهاد و از عهدۀ مناظره برآمد. در خلال این مدت شافعی خود را فقیهی از فقهای مدینه و دوستی از دوستان امام مالک بن انس میدانست و پس از اینکه استقلال عمل پیدا کرد بدون اینکه به شخص مالک تعرض نماید با رأی وی به مخالفت برخاست و میگفت: مالک هم مثل من بشر است، ممکن است نظرش درست و یا غلط باشد. و کتابی را به نام (خلاف مالک) نوشت و در آن گفت که رأی با حدیث قابل جمع بندی نیستند. اما به احترام استادش (مالک) تا یک سال از انتشار کتابش خودداری نمود.
هدف شافعی از نوشتن کتاب یاد شده فقط رضای خدا بود و نمیخواست به وسیله آن به استادش اهانت نماید، زیرا همچنان که گذشت همواره از مالک به نام استاد یاد میکرد.
شافعی همچنین آراء ابوحنیفه و اوزاعی را نقد کرد و این کار برای وی مشکلات و ناراحتیهایی ایجاد کرد، از طرفی با مطالعه کتابهای محمد بن حسن و تحقیق در فقه عراق و مناظره با فقهای آنجا، توانست ارتباطی بین فقه مدینه و فقه عراق به عبارتی دیگر میان فقه نقل و فقه عقل برقرار سازد» [۱۴۴].
[۱۴۱] محمدبن حسن شیبانی شاگرد مشهور ابوحنیفه است. [۱۴۲] فقه اهل مدینه یعنی فقه مالک و اهل حدیث. [۱۴۳] محمد: محمدبن حسن شیبانی شاگرد ابوحنیفه است. [۱۴۴] چهار امام اهل سنت و جماعت، ۸۵-۸۶.