پژوهشی دربارة امامان اهل سنت امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، امام احمد

فهرست کتاب

خاموش شدن ملحد و دار زدن او

خاموش شدن ملحد و دار زدن او

چون‌شنیداین‌حجت‌ازوی،دهریک [۳۹۶]‌خاموشگشت
کردهر یک خوار او را، پس برکردندش به دار
گفت‌نعمان:ای‌خلیفه! بعد از این چونین مکن
ملحداراپیش‌خود‌منشان ازین پس، زینهار
این عمّ مصطفایی، تبغ ازو میراث تست
می‌زن‌اکنون‌بر‌سر‌ملحد‌چون‌حیدر،ذوالفقار
هر چه فرماید ترا قرآن و اخبار رسول
اندر او آویز و ملحد را، زمجلس دور دار
گفت: پذ رفتم [۳۹۷]ز تو ای حجت دین خدای
شاد باش ای بوحنیفه، ای امام بردبار
ای سنایی، شکر این دانی که بتوانی گزارد
دین اسلام و امام عالم و پرهیزکار
گرسنایی مُستحب [۳۹۸]گردد به آتش، بی‌گمان
زین‌مناقب‌رسته‌گردد،ای برادر گوش‌دار [۳۹۹]

داستان ملحد چه واقعی باشد چه ساختگی، شدت و علاقه و اخلاص قلبی سنایی را به بوحنیفه نشان می‌دهد و سنایی کوشیده است که برای مصنوع، در نیاز و افتقار به صانع، به استدلال روی آورد و چه بهتر که آن را با سخنان امام اعظم بیاراید.

[۳۹۶] دهریک: ماده‌گرای بیچاره و پست. (ک) پسوند تحقیر و اهانت است مانند مردک. [۳۹۷] پذ رفتم،: پذیرفتم. [۳۹۸] مستحب، شاید مخفف مستوجب باشد. [۳۹۹] دیوان حکیم سنایی غزنوی، ۲۴۳-۲۴۶.