درایت ابوحنیفه
«روزی زنی در مسجد امام ابوحنیفه آمد، سیبی در دست، نیمی سرخ و نیمی زرد، بویوسف [۵۰۵]قاضی را گفت: این سیب، به بوحنیفه ده، بویوسف، تندیی بکرد گفت: ای زن برو حریفان دوشینه را طلب کن تو غلطی، زن گفت: ای ابویوسف ... .
چون ندیدی شبی سلیمان را
تو چه دانی نوای مرغان را
بویوسف سیب بستد [۵۰۶]و پیش امام اعظم برد، گفت: زنی ایستاده است و میگوید: این سیب به امام بوحنیفه بده، امام اعظم سیب بستد و بشکافت و باز جا داد، جماعت حاضران سؤال کردند که درین سبب چه تعبیه است، بوحنیفه گفت این زن استفتاء [۵۰۷]فرستاده بود که مرا حیض میباشد وقتی چنین سرخست وقتی زرد نماز، کی کنم؟! من جواب داد که چون سپید شود نماز کن» [۵۰۸].
[۵۰۵] بویوسف شاگرد برجسته ابوحنیفه بوده است. [۵۰۶] بِستَد: بگرفت. [۵۰۷] استفتاء: فتوا و نظر شرعی از کسی خواستن. [۵۰۸] راحة الصدور، ۱۶-۱۷.