پژوهشی دربارة امامان اهل سنت امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، امام احمد

فهرست کتاب

خطرناک‌ترین اقدام امام در زمان منصور داونیقی

خطرناک‌ترین اقدام امام در زمان منصور داونیقی

گفتیم امام ابوحنیفه در برابر حق، خود را مسئول می‌دانست و در شرایط و مواضع گوناگون با شهامت و شجاعت اسلامی از آن دفاع کرده است ولی اقدام عمده و خطرناک‌تر امام این بود که او حسن‌ بن قحطبه سپه‌سالار اعظم و مورد اعتماد منصور را از نبرد با نفس زکیه و ابراهیم بازداشت. پدرش قحطبه شخصی بود که شمشیرش با حمایت از تدبیر و سیاست ابومسلم، سلطنت عباسی را بنیان گذاشته بود. پس از وفات وی پسرش حسن به سپه‌سالاری گماشته شد و منصور بیشتر از همه ژنرال‌هایش، او را مورد اعتماد قرار داد، اما وی طی اقامتش در کوفه، جذب امام ابوحنیفه گردید.

شخص مذکور باری به امام گفت: گناهانی را که من مرتکب شده‌ام (یعنی ظلم و ستمی که بر اساس دستور منصور انجام داده‌ام) همه به شما آشکاراند، آیا اکنون امکانی برای آمرزش گناهان من وجود دارد؟ امام در پاسخ گفت: «اگر به خدا آشکار است که تو از اعمالت نادمی و اگر در آینده برایت حکمی م بنی بر قتل یک مسلمان صادر شود و تو نسبت به قتل وی، کشته شدن خود را ترجیح دهی، و اگر با خدا عهد بندی که در آینده، اعمال گذشته‌ات را تکرار نخواهی کرد پس این برای تو، توبه است».

حسن این نصیحت امام را شنیده و با او میثاق بست. دیری نگذشت که مسأله قیام ابراهیم و نفس زکیه شدت گرفت. منصور به حسن دستور داد تا علیه آنها به نبرد پردازد، او برای مشورت به پیشگاه امام حاضر شد، امام فرمود: «الآن زمان آزمون توبه‌ات فرارسیده اگر بر میثاقت پا بند و پابرجا باشی توبه‌ات نیز تحقق می‌یابد، و الاّ بر آنچه قبلاً نیز انجام داده‌ای در پیشگاه خدا از تو پرسیده خواهد شد و آنچه را که الآن انجام می‌دهی کیفرش را خواهی دید» حسن توبه‌اش را تجدید کرد و به امام گفت اگر خونم ریخته شود باز هم به نبرد حاضر نمی‌شوم. چنانچه او نزد منصور رفت و به وی گفت: «امیرالمؤمنین! من برای انجام این کار نخواهم رفت، آنچه را که تا امروز به پیروی از دستورات شما انجام داده‌ام اگر در اطاعت خداوندی بود برایم کفایت می‌کند و اگر آن در معصیت خداوند باشد نباید بیش از این مرتکب گناه شوم».

منصور با شنیدن این سخنان سخت خشمگین شده و دستور بازداشت شدن وی را صادر کرد. حمید برادر حسن پیش آمد و گفت: «امسال چهره وی دگرگون شده، از این، معلوم می‌شود که به بیماری روانی مبتلا شده است. من جهت انجام این کار حاضرم» سپس منصور، افراد معتمد خود را فراخوند و پرسید که حسن از جمله فقها با کدام یکی از آنها نشست و برخاست و روابط دارد، برایش گفته شد که اکثر اوقات با ابوحنیفه نشست و برخاست و رفت و آمد می‌کرد [۲۰۱].

[۲۰۱] خلافت و ملوکیت، ۳۳۱-۳۳۲، به نقل الکردری، ج ۲.