پژوهشی دربارة امامان اهل سنت امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، امام احمد

فهرست کتاب

امام مالک و شهامت او در فتوای علیه منصور و شکستن دستش به امر استاندار منصور

امام مالک و شهامت او در فتوای علیه منصور و شکستن دستش به امر استاندار منصور

درد اصلی جوامع اسلامی در تمام ادوار تاریخ، وجود حکمرانان دنیا دوست و شکمباره و مقام‌پرست بوده است و مردان مجاهد و بزرگان اصلاح ‌طلب و آزاده‌ای چون ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمد بن حنبل کوشیده‌اند تا به وظایف خویش عمل کنند و مسلمانان را به مسیر کتاب الهی و سنت نبوی ارشاد و راهنمایی نمایند و در این راه به انواع اهانت‌ها و بی‌حرمتی‌ها و زجرها و شکنجه‌ها و زندان‌ها گرفتار شده‌اند و اصولاً آزادگان جهان معرفت حاضر نمی‌شوند که به خاطر چند صباح حیات مادی، ارزش‌های معنوی را با کاخ‌ها و کوشک‌ها و مقام‌ها و منصب‌ها معاوضه کنند. علامه مودودی ادامه می‌دهد که:

«این روش، عیناً با این نظر امام [۲۰۲]انطباق داشت که اگر امکانات برپا شدن انقلاب مؤثر و صالح موجود باشند در این صورت قیام علیه حکومت ستمگر نه تنها جایز است بلکه واجب نیز هست. در این مورد طرز عمل امام مالک نیز با امام ابوحنیفه فرقی نداشت هنگامی که در مورد قیام نفس زکیه از وی پرسیدند که گردن‌های ما در بیعت خلیفه منصور است اکنون چگونه می‌توانیم از مدعی دیگر خلافت دفاع و پشتیبانی کنیم، او فتوا داد که بیعت عباسی‌ها جبراً صورت گرفته بود و بیعت جبری اگر قسم یا طلاق هم باشد باز باطل است. بنابراین فتوا، اکثریت مردم از نفس زکیه، دفاع و پشتیبانی کردند و سپس خسارت آن را امام مالک چنین متحمل گردید که جعفر بن سلیمان استاندار عباسی او را مورد ضرب شلاق قرار داد و دستش از شانه کنده شد» [۲۰۳].

[۲۰۲] مقصود ابوحنیفه است. [۲۰۳] خلافت و ملوکیت، ۳۳۲، به نقل از الطبری، ج ۶، ابن خلکان، ج ۳، ابن کثیر البدایة والنهایة، ج ۱۰، ابن خلدون، ج ۳.