پژوهشی دربارة امامان اهل سنت امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، امام احمد

فهرست کتاب

استاد شافعی و احمد

استاد شافعی و احمد

سفیان عیینه، امام فقها مکه و استاد شافعی و احمد گوید: سفیان ثوری را به خواب دیدم که در بهشت از درختی به درختی می‌پرید و می‌گفت:

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ[الزمر: ۷۴].

«سپاس خدایی را که وعده‌اش را برایمان راست گردانید».

پس به من نگاه کرد و گفت: ای پسر عیینه! کاری کن که مردم تو را کم‌تر بشناسند و کم‌تر درمیان آنان پدید آیی زیرا من گروهی را دیدم که [در دنیا] به پارسایی و نیکمردی، انگشت‌نمای خلق بودند و در آن راه هلاک گشتند و کسی که درویش‌تر و ضعیف‌تر و بیچاره‌تر باشد [در آخرت] رستگار است [۳۳۹].

تذکر: جلال مقام و شکوه منصب و لذت مال‌دوستی، آدمی را به اسارت می‌کشند و اگر نور ایمان و تلاش و پیکار با نفس، شیرینی کاذبانه زرق و برق را از انسان نگیرند، ارزش‌ها به ضد ارزش تبدیل می‌شوند و موریانه‌های تکاثر و افزون‌طلبی خانه وجود حقیقی و معنوی را سوراخ می‌کنند و ساختمان هستی فضیلت‌خواه را درهم فرومی‌ریزند.

تکاثر و تفاخر دو قلۀ بلند و خطرناک زورمداری و فرهنگ سلطه‌اند. که آدمی را از درون به زنجیر می‌ بندند، (هر چند در بیرون انسان‌ها را به اسارت خویش درآورند و حقوقشان را غصب کنند و ...) و فضای استنشاق آزادگی را آلوده می‌نمایند و آسایش و آرامش را از انسان می‌گیرند و حرص و آز و کبر، دربان وجود می‌شوند و ملکات فاضله اخلاقی از وجود بیرون می‌روند و خشم و شهوت به خدمت حرص و آز درمی‌آیند و دل را مرکز تاخت و تاز خویش قرار می‌دهند:

خشم اگر بر جسم تو دربان شود
لشکر ابلیس، خود مهمان شود
تابش لطف الهی در نماز
روح را صیقل از حرص و آز [۳۴۰]

[۳۳۹] طبقات، ۴۶۰. [۳۴۰] ابیاتی از نویسنده.