پژوهشی دربارة امامان اهل سنت امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، امام احمد

فهرست کتاب

فقهاء و صوفیان

فقهاء و صوفیان

در مطالب گذشته درباره رابطۀ فقها بزرگ و مجتهدان چهارگانه با عرفای مشهور، توضیح داده شد که ارتباط مجتهدان صاحب مذهب با عارفانی مانند داود طایی، رابعه عدویه، سلیم راعی و بشر حافی و ... آنچنان استحکام داشته که جای هیچ بحث و اظهار نظر مخالفی را باقی نگذاشته است ولی از زمانی که صوفیان، مبحث وحدت وجود، وحدت شهود، مسایل کشف و اشراق و دریافت‌های قلبی خود را ملاک تشخیص حق و باطل و صحت سلوک قرار دادند، فقها و متکلمان در برابر آنها موضع سختی پیش گرفتند و اختلاف، در روش دریافت و اشراق و ادراک به وجود آمد به گونه‌ای که طرفین بر یکدیگر کتاب‌ها و رسالاتی نوشتند.

محقق معاصر مرحوم دکتر قاسم غنی در این باره چنین می‌گوید:

۱- «در نیشابور مقدم کرامیان استاد ابوبکر اسحق کرامی و رئیس اصحاب رأی و روافض، قاضی صاعد و تبع ایشان محضری [۲۳۸]بنوشتند که اینجا مردی [۲۳۹]آمده است از میهنه و دعوی صوفی گری می‌کند و مجلس می‌دارد و در اثناء مجلس بر سر منبر بیت می‌گوید تفسیر و اخبار نمی‌گوید ... و خلق به یکبار روی به وی نهاده‌اند و گمراه می‌گردند و بیشتر عوام در فتنه افتاده‌اند، اگر تدارک این نفرمایند زود خواهد بود که فتنه عالم ظاهر شود و این محضر را به غزنین فرستادند پیش سلطان [۲۴۰]. از غزنین جواب نوشتند بر پشت محضر که ائمه فریقین شافعی و ابوحنیفه بنشینند و تفحص حال او به جای آرند و آنچه از مقتضای شرع بر وی متوجه گردد از حکم سیاست بر وجه مصلحت بر وی برانند [۲۴۱].

۲- حارث محاسبی از مردم بصره و ساکن بغداد بوده و از معاصرین احمد بن حنبل است حارث در سنۀ ۲۴۳ در بغداد وفات کرده است. حارث از قدمای نویسندگان صوفیه است که ابوالفرج ابن الجوزی [۲۴۲]در کتاب تلبیس ابلیس از مصنفات او سخن رانده است از جمله می‌گوید که کسی نزد احمد بن حنبل از اقوال و آراء و کتب حارث محاسبی سخن راند.

احمد حنبل گفت: صلاح تو را نمی‌بینم که با حارث مجالست کنی. ابن الجوزی کتب او را کتب بدع و ضلالات می‌شمرد [۲۴۳].

۳- ابن الجوزی در کتاب تلبیس ابلیس در ذکر مصنفات صوفیه می‌گوید که در بین صوفیه اشخاصی پیدا شدند که در جوع و فقر و وساوس و خطرات سخن راندند و بعضی از آنها از قبیل حارث محاسبی در این مواضع، کتبی تصنیف کردند و معظم این تصانیف مستند به اصلی نیست چنانکه از احمد بن حنبل از وساوس و خطرات پرسیدند گفت: «صحابه و تابعین چیزی در این موضع نگفته‌اند» [۲۴۴].

دکتر غنی ادامه می‌دهد که: «پیدا شدن این قسم مباحث، به مذاق اهل ظاهر خوش نمی‌آمد و نتیجه آن شد که یکی از فقهایی از قبیل ابن الجوزی حنبلی پیرو ظاهر نصوص که چنانکه سابقاً در مبحث عشق و محبت گفتیم حتی در به کار بردن لغات هم، پیرو قدما است بر ضد صوفیه قیام نمود، آراء و اقوال آنها را در مبحث خطرات و وساوس و مباحث شبیه به آن، بدعت و خلاف شرع شمردند» [۲۴۵].

۴- حاتم اصمّ گفته است: «نقل است که حاتم پرسید مر [۲۴۶]احمدحنبل را که روزی را می‌جویی؟ گفت: جویم. گفت: پیش از وقت می‌جویی یا پس از وقت یا در وقت می‌جویی؟ احمد اندیشید که اگر گویم پیش از وقت، گوید چرا روزگار خود ضایع می‌کنی و اگر گویم پس از وقت، گوید: چه جویی چیزی که از تو درگذشت؟ و اگر گویم: در وقت، گوید چرا مشغول شدی به چیزی که حاضر خواهد بود، فروماند درین مسأله، بزرگی گفت جواب چنین می‌بایست نبشت که جستن بر ما نه فریضه است و نه واجب نه سنت؛ چه جویم چیزی را که از این هر سه، نیست و طلب کردن چیزی که وی خود تو را می‌جوید به قول رسول‌صاو خود بر تو آید و جواب حاتم این است: «علینا ان نعبده کما أمرنا وعلیه ان یرزقنا کما وعدنا» [۲۴۷].

[۲۳۸] محضر: فتوی‌نامه، گواهی‌نامه. [۲۳۹] ابوسعید ابوالخیر. [۲۴۰] سلطان محمود غزنوی [۲۴۱] بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، تاریخ تصوف در اسلام از صدر اسلام تا عصر حافظ، تألیف دکتر قاسم غنی، انتشارات زوّار، چاپ سوم، صفحه ۵۵۳-۵۵۴، پاورقی به نقل از اسرار التوحید. [۲۴۲] ابوالفرج ابن الجوزی مؤلف کتاب تلبیس ابلیس غیر از ابن قیم جوزی شاگرد ابن تیمیه است. [۲۴۳] تاریخ تصوف دکتر قاسم غنی، پاورقی ۴۳۹. [۲۴۴] تاریخ تصوف دکتر قاسم غنی، پاورقی ۵۳۶، به نقل از تلبیس ابلیس، چاپ مصر، صفحه ۱۷۴-۱۸۰. [۲۴۵] تاریخ تصوف در ایران، دکتر قاسم غنی، ۵۳۶. [۲۴۶] مر کلمه‌ایست که در متون کلاسیک برای تأکید به کار رفته است و معنای خاصی ندارد. [۲۴۷] منبع مذکور، ۲۹۶: «بر ما واجب است که او را بپرستیم آنچنان که به ما دستور داده است و بر او لازم است که به ما روزی دهد آن گونه که به ما وعده داده‌است».