ستایش ممدوح به نعمان، مالک، شافعی و احمد
در قصیدهیی بلند و طولانی در ستایش خراسان و تمنای وصولبآن و مدح امام محمد بن یحیی، این چنین از چهار امام سخن میگوید:
مطلع قصیده:
رهروم، مقصد امکان، به خراسان یابم
تشنهام، مشرب احسان، به خراسان یابم
چون زمن، اهل خراسان، همه عنقا بینند
من سلیمان جهانبان، به خراسان یابم
شافعی بینم و در دست و هر انگشتی، از او
مالک و احمد و نعمان، به خراسان یابم
[۴۲۷]
در چند بیت عربی که در مدح صدر اجل تاج الافاضل عزالدین سروده شده است، چنین نغمهسرایی میکند.
الی الله في الحشر بعد النبیّ
أری ثانی الشافعی، الشافعی
أری أرض قزوین، باب الجنان
وإدریسه، نایب الشافعی
[۴۲۸]
در صحرای محشر (برانگیختن مردگان) پس از پیامبرصدر حرکت بهسوی خداوند نفر دوم شافعی (عزالدین) را مانند شافعی میبینم. سرزمین قزوین را در بهشت میبینم که ادریس (که ساکن بهشت است) آن را، نایب شافعی میدانم.
[۴۲۷] منبع مذکور، ۲۹۸. [۴۲۸] منبع مذکور، ۹۶۲.