نکته
همانطور که سورههایی دارای چند اسم هستند، سورههایی نیز هست که تنها یک اسم دارند، مانند: سورههایی که به (الم) و (الر) نامیده شدهاند ـ بنابر اینکه فواتح سورهها نام آنها باشد ـ.
فائدهای در اعراب اسامی سورهها:
ابوحیّان [۷۲]در شرح تسهیل گفته: «هر کدام که نامشان یک جمله است مثل: (قل أوحی) و (أتی امرالله) یا فعل بدون ضمیر است، همچون غیرمنصرف اعراب میشود ـ مگر آن فعلی که اولش همزهی وصل باشد که ألف آن قطع و تاء آن در حالت وقف قلب به هاء میگردد و به همانگونه هم نوشته میشود ـ میگویی: (قرأت إقتربت) و در حالت وقف (اقتربه). علت اینکه معرب هستند اسم شدن آنها است که اسمها معرباند مگر در جایی که سببی برای بناء باشد، و علت قطع خواندن همزه وصل اینکه: همزه وصل در اسم نیست ـ به جز در موارد معینی که بر آنها قیاس نمیشود ـ و اما سبب تبدیل نمودن تاء به هاء آن است که: قاعده تاء تأنیثی که در اسم باشد چنین است، و علت هاء نوشتن تاء اینکه: غالباً خط تابع وقف میباشد.
و آنچه به وسیلهی یک اسم نامگذاری شده؛ اگر از حروف هجاء، و یک حرف باشد و سورهی به آن اضافه گردد، به نظر ابن عصفور [۷۳]باید بر آن وقف کرد و اعرابی ندارد، و به نظر شلَوبین [۷۴]هر دو گونه وقف و اعراب جایز است، دلیل وقف اینکه: چون اینها حروف مقطعهاند لذا همانطور که هستند تلفظ و حکایت میشوند ـ که از وقف تعبیر حکایت نیز به کار میرود ـ . و اما دلیل اعراب اینکه: چون این لفظ را اسمی برای حروف هجاء قرار دادهاند، بنابراین میتوان این اسمها را به صورت منصرف خواند بنابراین مذکر بودن حرف، و میتوان غیرمنصرف خواند بنابر مؤنث بودن آن. اما در صورتی که سوره به آن اضافه نشود ـ نه به لفظ و نه به تقدیر ـ هم وقف جایز است و هم اعراب به صورت منصرف یا غیرمنصرف.
ولی اگر از یک حرف بیشتر باشد، هرگاه به وزن اسمهای عجمی باشد مانند: طاسین و حامیم، چه سوره به آن اضافه شود و چه اضافه نشود، حکایت (= وقف) و اعراب غیرمنصرف جایز است؛ زیرا که هموزن قابیل و هابیل میباشد، ولی اگر بر این وزن نباشد: اگر بتوان به ترکیب خواند مثل طاسین میم و لفظ سوره به آن اضافه گردد، حکایت و اعراب هر دو جایز است، به عنوان مرکب که یا نون را مفتوح کنیم مانند حضرموت، یا نون را معرب بدانیم به عنوان اضافه به مابعد، منصرف یا غیرمنصرف ـ بنا بر مذکر یا مؤنث بودن ـ. و اگر سوره به آن اضافه نگردد بر سه گونه میتوان خواند: ۱- وقف بنابر حکایت ۲- بناء مانند خمسة عشر ۳- اعراب غیرمنصرف و اما در جایی که ترکیب ممکن نباشد فقط باید وقف کرد، خواه سوره به آن اضافه شود و خواه نشود مانند: کهیعص، و حم عسق، و اعراب آن روا نیست؛ زیرا که در اسمهای معرب نظیر ندارد، و نباید به ترکیب مزجی خواند؛ چون ترکیب نمیشود، چنانکه اسمهای زیادی چنین نیست، البته یونس [۷۵]اعراب آن را به صورت غیرمنصرف جایز شمرده است.
و آنچه از اسمهای سورهها به غیر حروف هجاء نامگذاری شده: اگر الف لام داشته باشد مجرور میگردد، مانند: الأنفال و الأعراف و الأنعام، وگرنه به صورت غیرمنصرف خواهد بود، در صورتی که سوره به آن اضافه نشود مثل: هذه هود و نوح، و قرأت هودَ و نوح، و اگر سوره به آن اضافه گردد به همان حال قبل از اضافه باقی میماند که اگر سبب منع صرف در آن است غیرمنصرف خوانده میشود، مانند: «قرأت سورةَ یونس، و الا منصرف خواهد بود مثل: سورة نوحٍ و سورة هودٍ» به طور خلاصه از شرح تسهیل پایان یافت.
[۷۲] اثیر الدین، محمد بن یوسف، از علمای بزرگ علوم عربی، تفسیر و حدیث، در سال: ۷۴۵ ﻫ وفات نمود. نگا: الدرر الکامنة ۴/ ۳۰۲ و شذرات الذهب ۸/ ۲۴۷. [مصحح] [۷۳] علی بن مؤمن، نحوی اندلسی و متوفای سال: ۶۶۹ هـ. نگا: شذرات الذهب ۵/ ۳۳۰. [مصحح] [۷۴] عمر بن محمد، از ائمهی نحو و لغت در اندلس، متوفای سال: ۴۶۵ ﻫ نگا: وفیات الأعیان ۱/ ۳۸۲. [مصحح] [۷۵] یونس بن حبیب بصری، امام زمان خود در نحو، لغت و ادب، شیخ سیبویه و کسائی و فراء، و در سال: ۱۸۲ هـ وفات نمود. نگا: المزهر ۲/ ۲۳۱ و وفیات الأعیان ۲/ ۲۱۶. [مصحح]