لما
بر چند وجه است:
یکی: اینکه حرف جزم باشد که اختصاص به مضارع دارد، و آن را نفی نموده و قلب به ماضی میسازد مانند: (لم) ولی از چند وجه با آن فرق دارد: اینکه با ادات شرط نمیآید، و نفی آن تا زمان حال و نزدیکی آن استمرار دارد، و تحقق یافتنش متوقع است، ابن مالک در مورد فرموده خدای تعالی ﴿لَّمَّا يَذُوقُواْ عَذَابِ﴾[ص: ۸]. گفته: معنایش این است که: عذاب را نچشیدهاند و چشیدنش برای آنان متوقع است، و زمخشری درباره فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَلَمَّا يَدۡخُلِ ٱلۡإِيمَٰنُ فِي قُلُوبِكُمۡ﴾[الحجرات: ۱۴]. گفته: معنی توقعی که در لما هست دلالت میکند که اینها پس از آن موقع ایمان آوردهاند، و نفی آن از نفی لم مؤکدتر است، که لما برای نفی (قد فعل) است و لم برای نفی (فعل)، لذا زمخشری در الفائق به پیروی از ابن جنی گفته: از لم و ما ترکیب یافته است، و چون در اثبات (قد) را افزودهاند، در نفی هم (ما) را اضافه کردهاند و منفی (لما) اختیاراً حذفش جایز است، به خلاف (لم) و آن بهترین وجهی است که این آیه بر آن برآورد شود: ﴿وَإِنَّ كُلّٗا لَّمَّا﴾(یعنی متوقع است که اهمال یا رها شوند. ابن الحاجب این سخن را گفته است.
و ابن هشام گفته: بهتر از این وجه درباره این آیه نمیشناسم هرچند که طبعها آن را دور میشمارند، به خاطر اینکه مانند آن در قرآن واقع نشده است. وی گفته: و حق آن است که بعید شمرده نشود، ولی شایستهتر است که ﴿لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمۡ رَبُّكَ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾ تقدیر گرفته شود، یعنی: آنها تاکنون نتایج اعمالشان دریافت نکردهاند و به زودی دریافت خواهند کرد.
دوم: اینکه بر ماضی داخل شود پس زمینه دو جمله را فراهم آورد که با وجود یافتن اولی، جمله دوم نیز وجود مییابد، مانند: ﴿فَلَمَّا نَجَّىٰكُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ أَعۡرَضۡتُمۡۚ﴾[الإسراء: ۶۷]. و دربارهاش گفتهاند: حرف وجود است برای وجود دیگر و عدهای برآنند که در این صورت ظرف خواهد بود به معنی حین.
و ابن مالک گفته: به معنی إذ میباشد؛ زیرا که به ماضی و اضافه به جلسه اختصاص دارد.
و جوابش ـ چنان که گذشت ـ ماضی خواهد بود، و جمله اسمیه با فاء یا با اذا فجائیه، مانند: ﴿فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ فَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞۚ﴾[لقمان: ۳۲]. ﴿فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ إِذَا هُمۡ يُشۡرِكُونَ﴾.
و ابن عصفور جایز دانسته که مضارع باشد، مانند: ﴿فَلَمَّا ذَهَبَ عَنۡ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلرَّوۡعُ وَجَآءَتۡهُ ٱلۡبُشۡرَىٰ يُجَٰدِلُنَا﴾[هود: ۷۴]. ولی دیگری آن را به (جادلنا) تأویل کرده است.
سوم: اینکه حرف استثناء باشد، پس بر جمله اسمیه و ماضیه داخل میشود، مانند: ﴿إِن كُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَيۡهَا حَافِظٞ﴾[الطارق: ۴]. به تشدید، یعنی (الا) ﴿وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ﴾[الزخرف: ۳۵].