و به لهجۀ حمیر
﴿أَن تَفۡشَلَا﴾[آلعمران: ۱۲۲]. اینکه جبن کنند.
﴿عُثِرَ﴾[المائدة: ۱۰۷]. آگاهی پیدا شد.
﴿فِي سَفَاهَةٖ﴾[الأعراف: ۶۶]. دیوانگی.
﴿فَزَيَّلۡنَا﴾[یونس: ۲۸]. پس جدا ساختیم.
﴿مَرۡجُوّٗا﴾[هود: ۶۲]. حقیر.
﴿ٱلسِّقَايَةَ﴾[یوسف: ۷۰]. ظرف.
﴿مَّسۡنُونٖ﴾[الحجر: ۲۶]. گندیده.
﴿إِمَامٖ﴾[یس: ۱۲]. کتابی.
﴿فَسَيُنۡغِضُونَ﴾[الإسراء: ۵۱]. حرکت میدهند.
﴿حُسۡبَانٗا﴾[الکهف: ۴۰]. سردی، برفی.
﴿مِنَ ٱلۡكِبَرِ عِتِيّٗا﴾[مریم: ۸]. از بزرگسالی به سستی و ناتوانی رسیدهام.
﴿مََٔارِبُ﴾[طه: ۱۸]. نیازهایی.
﴿خَرۡجًا﴾[الکهف: ۹۴]. قراردادی.
﴿غَرَامًا﴾[الفرقان: ۶۵]. بلایی.
﴿ٱلصَّرۡحَۖ﴾[النمل: ۴۴]. خانه.
﴿أَنكَرَ ٱلۡأَصۡوَٰتِ﴾[لقمان: ۱۹]. زشتترین صداها.
﴿يَتِرَكُمۡ﴾[محمد: ۳۵]. کم کند.
﴿مَدِينِينَ﴾[الواقعة: ۸۶]. حسابرسی شده.
﴿رَّابِيَةً﴾[الحاقة: ۱۰]. سخت، شدید.
﴿وَبِيلٗا﴾[المزمل: ۱۶]. شدیدی.