چند نکته
اول: متقدمین برای «او» این معانی را ذکر نکردهاند، بلکه گفتهاند: برای دو شیء یا اشیاء است، ابن هشام گفته: تحقیق همین است، و معانی یاد شده از قرائن استفاده شده است.
دوم: ابوالبقاء گفته: «أو» در نهی نقیض «أو» در اباحه است، پس باید از هر دو اجتناب گردد، مانند فرموده خداوند: ﴿وَلَا تُطِعۡ مِنۡهُمۡ ءَاثِمًا أَوۡ كَفُورٗا﴾[الإنسان: ۲۴]. که انجام دادن هیچ یک از آنها جایز نیست، پس اگر بین آن دو جمع کرد، دو بار فعل منهی عنه را مرتکب شده است، چون هر کدام یک فعل حرام میباشد.
و دیگری گفته: در چنین موردی «او» به معنی واو است که جمع را میرساند.
و طیبی گفته: اولی این است که «او» در همان باب خودش محسوب گردد، و عمومیت از نهیای که معنی نفی دارد پیش آمده؛ زیرا که نکره در سیاق نفی عموم را میرساند، که معنی جمله پیش از نهی چنین بوده: «تطیع آثماً أو کفرواً» یعنی یکی از این دو را اطاعت میکنی، و چون نهی آمد بر آنچه ثابت بوده وارد گردید، پس معنی چنین میشود: هیچ یک از این دو را اطاعت مکن، و عمومیت از جهت نهی آمد، و «او» به حال خود باقی است.
سوم: چون که مبنای «او» بر عدم تشریک است ضمیر به دو مفرد آن به طور مفرد برمیگردد، به خلاف واو، و أما فرمودهی خدای تعالی: ﴿إِن يَكُنۡ غَنِيًّا أَوۡ فَقِيرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَا﴾[النساء: ۱۳۵]. بعضی گفتهاند: به معنی واو است، و به قولی دیگر: معنی چنین است: اگر دو خصم ـ هر دو ـ غنی یا فقیر باشند.