مسألۀ یکم
مستحب است که قرآن بسیار خوانده شود و این کتاب آسمانی زیاد تلاوت گردد، خداوند تعالی در تعریف کسانی که برنامهشان این است چنین فرموده: ﴿يَتۡلُونَ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ﴾[آلعمران: ۱۱۳].
و در صحیحین ضمن حدیث ابن عمر آمده: «حسد جایز نیست مگر در دو چیز: مردی که خداوند به او توفیق تلاوت قرآن داده که ساعات شب و ساعات روز خود را با آن به پا میدارد ...».
و ترمذی در حدیثی از ابن مسعود آورده که: «هر کس یک حرف از کتاب خدا را بخواند یک حسنه برای اوست و یک حسنه ده برابر آن است».
و در حدیثی از ابوسعید از پیغمبر اکرم صکه فرمود: «پروردگار متعال میفرماید: هر کس که قرآن و ذکر من او را از سؤال از من مشغول بدارد، بهترین چیزی که به سؤالکنندگان میدهم به او عطا میکنم، و فضل کلام خدا بر سایر سخنها مانند فضل خداوند است بر خلق خودش».
و امام مسلم در حدیث ابو أمامه آورده: «قرآن را بخوانید که روز قیامت به عنوان شفاعتکننده اهل خودش میآید».
و بیهقی ضمن حدیثی از ام المؤمنین عایشه آورده: «خانهای که در آن قرآن خوانده شود برای اهل آسمان نمودار میشود همچنان که ستارگان برای اهل زمین نمودار میگردند».
و در حدیثی از انس آورده: «منزلهایتان را با نماز و خواندن قرآن نورانی سازید».
و حدیثی از نعمان بن بشیر آورده که: «بهترین عبادت امت من قرائت قرآن است».
و در حدیثی از سمره بن جندب آورده: «هر صاحب مهمانی دوست دارد به مهمانی او بروند، و قرآن مهمانی خداوند است از آن دوری مکنید».
و در حدیثی از عبیده مکی مرفوعاً و موقوفاً آورده که: «ای اهل قرآن؛ قرآن را بالش خود نسازید و حق تلاوت آن را در ساعات شب و روز اداء نمایید، و آن را آشکار کنید و در آن تدبر نمایید باشد که رستگار گردید».
و پیشینیان در مقدار قرائت عادتهای مختلفی داشتهاند، بیشترین مقداری که در کثرت قرائت وارد است: «کسانی در شبانهروز هشت بار قرآن را ختم میکردهاند: چهار بار در شب و چهار بار در روز [۹۶]، سپس کسانی که در شباروز چهار ختم و سپس سه ختم و پس از آن دو ختم و در مرتبه بعد یک ختم بوده است.
ام المؤمنین عایشه این شیوه را مذمت کرده چنانکه ابن ابیداود از مسلمبن مخراق آورده که گفت: به عایشه ل گفتم: مردانی هستند که هر یک از آنان در یک شب دو یا سه بار قرآن را میخواند، گفت: اینها خواندند و نخواندند، من با رسول خدا صیک شب تمام به پا میداشتم، او سورههای بقره و آل عمران و نساء را میخواند پس از هیچ آیهای که در آن بشارتی بود نمیگذشت مگر اینکه دعا میکرد و در آن رغبت مینمود و به هیچ آیهای که امر ترسناکی داشته باشد نمیرسید مگر اینکه دعا میکرد و پناه میبرد.
و پس از آنها کسانی بودهاند که در دو شب یک ختم قرآن داشتهاند و پس از آنها کسانی که در هر سه شب یک قرآن ختم میکردهاند، و این روش خوبی است.
و عدهای ناخوشایند داشتهاند که کمتر از این مدت قرآن ختم شود به جهت روایتی که ابوداود و ترمذی ـ که آن را صحیح هم دانسته ـ مرفوعاً از عبدالله بن عمر آوردهاند که: «نمیفهمد آنکه قرآن را در کمتر از سه روز ختم میکند».
و ابن ابی داود و سعیدبن منصور از ابن مسعود موقوفاً روایت کردهاند که گفت: «قرآن را در کمتر از سه روز نخوانید». و ابوعبید از معاذبن جبل آورده که کراهت میداشت قرآن در کمتر از سه روز خوانده شود.
و احمد و ابوعبید از سعیدبن المنذر آوردهاند که گفت: عرض کردم: یا رسولالله، قرآن را در سه روز بخوانم؟ فرمود: بله، اگر توانستی.
و پس از آن کسانی در چهار روز و کسانی در پنج روز، و برخی در شش روز و بعضی در هفت روز میخواندهاند و این میانهترین و بهترین روشهاست، و کار بیشتر صحابه و غیر آنها بوده است.
شیخین از عبداللهبن عمر آوردهاند که گفت: رسول خدا صبه من فرمود: «قرآن را در مدت یک ماه بخوان» گفتم: من در خودم نیروی بیشتری میبینم، فرمود: در ده روز آن را بخوان، عرض کردم: من توان بیشتری دارم، فرمود: آن را در مدت هفت روز بخوان و اضافه مکن.
و ابوعبید و غیر او از طریق واسع بن حبّان از قیسبن صعصعه ـ این خبر غیر از این راوی ندارد ـ آوردهاند گفت: ای رسول خدا، در چه مدتی قرآن را بخوانم؟ فرمود: در پانزده روز، گفتم: من قدرت بیش از این خواندن دارم فرمود: در یک جمعه آن را بخوان.
و پس از این کسانی در هشت روز و کسانی در ده روز و افرادی در یک ماه و برخی در دو ماه یک قرآن ختم میکردهاند.
ابن ابی داود از مکحول آورده که گفت: یاران نیرومند رسول خدا صقرآن را در هفت روز میخواندند، و بعضی در یک ماه، بعضی دیگر در دو ماه و برخی در مدت بیشتری آن را میخواندند.
ابواللیث در البستان گفته: شایسته است که قاری در سال دو مرتبه قرآن را ختم کند اگر بیشتر نمیتواند.
و حسن بن زیاد از امام ابوحنیفه روایت کرده که گفت: هر کس قرآن را در هر سال دو بار بخواند حق آن را ادا کرده؛ زیرا که پیغمبر صدر سالی که وفات یافت قرآن را دوبار بر جبرئیل عرضه کرد.
دیگری گفته: از چهل روز بیشتر تأخیر انداختن یک ختم قرآن بدون عذر مکروه است، امام احمد به این رأی تصریح کرده، به دلیل آن که عبدالله بن عمر از پیغمبر اکرم صپرسید: در چه مدت قرآن را ختم کنیم؟ فرمود: در چهل روز. این را ابوداود روایت کرده است.
و نووی در الأذکار گفته: مختار آن است که این امر در مورد اشخاص فرق میکند، هر کس با دقت کردن در آیات لطائف و معارفی بدست میآورد، بهتر است کمتر بخواند به حدی که بتواند آن معارف را تحصیل نماید، و نیز کسی که به نشر علم یا قضاوت بین مردم یا امور مهم دیگر دینی یا مصالح عمومی اشتغال دارد، به مقداری اکتفا کند که بر اثر آن لطمهای به آن کارها نرسد؛ ولی اگر از این قبیل افراد نباشد هرچه میتواند زیاد بخواند به شرط اینکه به حد ملال یا به سرعت خواندن نرسد.
[۹۶] بايد خاطر نشان ساخت قطع نظر از اینکه هشت بار ختم نمودن قرآ در شباروز از نگاه شرعی محذور میباشد؛ زیرا ترتیل به هیچ وجه ادا نخواهد شد، اینجانب شخصا از برخی حفاظ قرآن کریم سوال نمودم که آیا امکان دارد فردی بتواند در شباروز هشت بار قرآن را ختم نماید؟ آنها جواب دادند که این کار به هیچوجه امکان ندارد. [مُصحح]