فایده
گفته میشود: حکمت اینکه قرآن سوره سوره است این است که معجزه و آیت بودن یک یک سورهها تأکید گردد، و اشاره به اینکه هر سوره اسلوب و شیوهی ویژهای دارد، مثلاً: سورهی یوسف ترجمان قضیه او است و سورهی براءه احوال و اسرار منافقین را بازگو میکند، و غیر اینها ... و بدین جهت است که سورهها طولانی و متوسط و کوتاه قرار داده شدهاند تا مردم بدانند که طولانی بودن سوره شرط اعجاز نیست، مثلاً سورهی الکوثر که سه آیه است اعجازش همانند اعجاز سورهی البقره است، حکمت عملی نیز برای این امر هست و آن آموختن قرآن به کودکان است که به تدریج از سورههای کوتاه به بالاتر بیاموزند، و حفظ کتاب خداوند برای بندگانش آسان باشد.
زرکشی در البرهان گفته: اگر بگویید: پس چرا کتابهای پیشین چنین نبود؟ میگویم: برای دو وجه: اول اینکه: آن کتابها از نظر نظم و ترتیب معجزه نبودند، دوم اینکه: آیات قرآن برای حفظ کردن آسان باشد.
ولی زمخشری برخلاف این سخن در کشاف گفته: «فاصله دادن و تقسیم قرآن به سورههای بسیار ـ همانگونه که خداوند تورات و انجیل و زبور را نازل فرمود و به طور کلی آنچه بر پیامبران فرود آمد و مصنفین برای کتابهای خود ابواب مختلفی قرار میدهند ـ فوائدی دارد: ۱- اینکه اگر انواع و اصنافی تحت جنس باشد بهتر و مهمتر از آن است که یک باب باشد. ۲- اگر خواننده یک سوره یا یک باب از کتاب را بخواند سپس وارد باب یا سورهی دیگر شود برایش نشاطآورتر است و او را به تحصیل و فراگیری آن وا میدارد تا به طور مستمر کتابی را مطالعه کند، مانند ـ مسافری که یک میل یا فرسنگ راه بپیماید و بر سر یک آبادی استراحتی کند، برایش آسانتر است و برای پیشرفت چابکتر، از همین جاست که قرآن به صورت اجزاء و اخماس تقسیم شده است. ۳- حافظ قرآن وقتی بر سورهای تسلط و مهارت یافت چون معتقد است که قسمت مستقلی از کتاب الله را فرا گرفته، آنچه حفظ کرده مهم به نظرش میآید، حدیث انس نیز بر این معنی صدق میکند که: «کان الرجل اذا قرأ البقره و آل عمران جدّ [جل] فینا) یعنی: چون کسی سورهی البقره و آل عمران را میآموخت در میان ما اهمیت مییافت. و از همین رو است که قراءت یک سوره در نماز فضیلتش بیشتر است. ۴- تفصیل به سبب به هم پیوستن اشکال و نظایر و متناسب بودن آنها با یکدیگر، که بدینوسیله معانی و نظمها ملاحظه و شناخته میشود. و فواید بسیار دیگر» [۸۰].
آنچه زمخشری راجع به سوره سوره بودن سایر کتابها گفته صحیح بلکه صواب است، و ابن ابی حاتم از قتاده روایت کرده که گفت: با هم بحث و گفتگو داشتیم که زبور صد و پنجاه سوره است تمامش موعظه و ثناء، و در آن مسائل حلال و حرام، واجبات و حدود نیست. و گفتهاند که: در انجیل سورهای به نام سورهی الامثال هست.
[۸۰] برهان ۱، ۲۶۵.