ثم
حرفی است که مقتضی سه امر است:
شرکت در حکم، و ترتیب، و مهلت و تأخیر، و در هر یک از اینها اختلاف است.
اما شرکت در حکم: کوفیون و أخفش معتقدند که گاهی تخلف مییابد که زائد واقع میشود، پس به هیچ وجه عطف نمیکند، و این آیه را بر همین مبنی دانستهاند که:
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا ضَاقَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ وَضَاقَتۡ عَلَيۡهِمۡ أَنفُسُهُمۡ وَظَنُّوٓاْ أَن لَّا مَلۡجَأَ مِنَ ٱللَّهِ إِلَّآ إِلَيۡهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡ﴾[التوبة: ۱۱۸].
«تا اینکه زمین با همه فراخی بر آنها تنگ شد، و از خود نیز در رنج گشتند و دانستند که از خدا جز به سوی خودش ملجأ و پناهی نیست، سپس خداوند برای آنها توفیق توبه داد».
ولی جواب دادهاند که: جواب در آن مقدر است.
و اما ترتیب و اهمال: عدهای در اقتضای ثم ترتیب و اهمال را مخالفت کردهاند، و به این آیات تمسک جستهاند:
﴿خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا﴾[الزمر: ۶].
«شما را از یک نفس (انسان) آفرید سپس از آن زوج (و همسر) او را قرار داد».
﴿وَبَدَأَ خَلۡقَ ٱلۡإِنسَٰنِ مِن طِينٖ ٧ ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ ٨ ثُمَّ سَوَّىٰهُ﴾[السجدة: ۷-۹].
«و خلقت انسان را از خاک آغاز کرد، سپس نوع او را از آب بیمقدار قرار داد، سپس او را نیکو بیاراست ...».
﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ﴾[طه: ۸۲].
«و حقا که من بسیار آمرزندهام کسی را که توبه کند و ایمان آرد و عمل صالح انجام دهد سپس هدایت شود».
و حال آنکه هدایت شدن پیش از آن امور است،
﴿ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٥٣ ثُمَّ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ﴾[الأنعام: ۱۵۳-۱۵۴].
«آن است که خداوند شما را به آن سفارش کرده باشد که پرهیزکار شوید، سپس به موسی کتاب را دادیم ...».
از همه اینها جواب داده شده که: ثم برای ترتیب خبر دادن نه ترتیب حکم.
ابن هشام گفته: اگر به غیر این جواب داده شود سودمندتر است، زیرا که این جواب تنها برای ترتیب میتواند باشد نه مهمله را، زیرا که بین دو خبر فاصلهای نیست و جوابی که هر دو قسم (ترتیب و اهمال) را تصحیح کند اینکه: درباره نخستین آیه گفته شده: عطف بر مقدر است، یعنی: من نفس واحده انشاها ثم جعل منها زوجها، و درباره دومین آیه گفتهاند: (سواه) بر جمله اول عطف شده نه بر جمله دوم، و درباره آیهی سوم گفته شده: منظور آن است که سپس بر هدایت ثابت بماند.