خاتمه
عدهای اماله را مکروه دانستهاند به جهت حدیثی که میگوید: «قرآن به تفخیم نازل شد» ولی از قول به کراهت به چند وجه جواب دادهاند.
اول: درست است که قرآن به تفخیم نازل شد ولی اماله از سوی شارع مقدس اجازه داده شده.
دوم: منظور حدیث این است که قرآن مثل مردها خوانده شود نه اینکه صدا را مثل زنها پایین آورند.
سوم: منظور این است که قرآن با شدت و سختی بر مشرکین نازل شد، مؤلف جمالالقراء گفته است این وجه در تفسیر حدیث بعید است چون که قرآن با رحمت و رأفت نیز نازل شده است.
چهارم: منظور این است که قرآن با عظمت و تجلیل فرود آمد، یعنی آن را تعظیم و تجلیل کنید، بنابراین حدیث تعظیم و تجلیل قرآن را تأکید مینماید.
پنجم: مراد از تفخیم حرکت دادن اواسط کلمههاست با ضمه و کسره در مواضعی که مورد اختلاف است نه اینکه ساکن خوانده شود؛ زیرا که اشباع بیشتری دارد و فخامتش فزونتر است.
الدانی گفته: در تفسیر این حدیث از ابن عباس این طور روایت شده است سپس میگوید: ابن خاقان از احمدبن محمد از علی بن عبدالعزیز از القاسم نقل کرده که گفت: شنیدم کسائی از سلمان از زهری روایت میکرد که ابن عباس گفت: قرآن با سنگینی و تفخیم نازل شد مانند: «الجمعه» و نظایر آن از کلمات سنگین. سپس حدیث حاکم را از زیدبن ثابت مرفوعاً نقل کرده است که «قرآن به تفخیم نازل شد».
و محمدبن مقاتل ـ یکی از راویان این خبر ـ میگوید: شنیدم عمار چنین میخواند ﴿عُذْرًا أَوْ نُذْرًا﴾ [المرسلات: ۶]. و ﴿الصَّدَفَيْنِ﴾ [الكهف: ۹۶]. یعنی با حرکت دادن اواسط این کلمات.
و نیز گفته: تأیید این سخن گفتار ابیعبیده است که: اهل حجاز تمام کلمات را با تفخیم اداء میکنند مگر یک کلمه و آن (عشره) است که (شین) را به سکون میخوانند ولی اهل نجد در سخن تفخیم ندارد مگر همین کلمه را که (عشره) میخوانند به کسر (شین).
الدانی گفته: این وجه در تفسیر خبر اولی است.