مسأله
هرگاه دلیلی دلالت کند که غایتی که بعد از الی و حتی است در حکم ماقبل آن داخل است یا داخل نیست، واضح است که به آن دلیل عمل میشود.
قسم اول مثل:
﴿وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ﴾[المائدة: ۶].
«و دستهایتان را تا مرفقها بشویید».
﴿وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ﴾[المائدة: ۶].
«پاها را تا کعبین [مسح کنید]»
سنت دلالت دارد که مرفقها و کعبین را نیز باید شست [و مسح نمود].
قسم دوم مانند:
﴿ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِۚ﴾[البقرة: ۱۸۷].
«سپس روزه را تا شام تمام کنید».
نهی از روزه وصال (متصل کردن شب به روز) دلالت دارد که شب در روزه داخل نیست.
﴿فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيۡسَرَةٖ﴾[البقرة: ۲۸۰].
«اگر [بدهکار شما] تنگدست باشد مهلتش دهید تا توانگر شود».
که در اینجا غایت نیز داخل باشد، واجب خواهد بود که هنگام توانگری نیز به بدهکار مهلت داده شود، و این باعث میشود که مطالبه نکند و حق او تضییع گردد.
و اگر دلیلی بر یکی از این دو معنی نباشد، در آن چهار قول است:
اول ـ که اصح اقوال است ـ اینکه: با (حتی) داخل میباشد برخلاف (الی) به جهت حمل بر غالب در دو باب؛ چون بیشتر موارد ـ با قرنیه ـ با الی داخل نمیشود، ولی با حتی داخل است، پس واجب است هنگام تردید بر آن حمل نماییم.
دوم: با هر دو غایت داخل است.
سوم: در هیچ کدام داخل نیست، و برای هر دو قول استدلال کردهاند به فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ﴾[یونس: ۹۸]. و ابن مسعود (حتی حین) [۱۷۹]خوانده است.
[۱۷۹] قول چهارم را ذکر نکرده است.