فائدهی دوم
اجازه از استاد در تصدی تدریس و اقراء قرآن شرط نیست، پس هر کس در خودش شایستگی این امر را ببیند جایز است این کار را انجام دهد هرچند که کسی به او اجازه نداده باشد، سلف صالح بر همین باور بودهاند، در هر علمی نیز همینطور است، و در اقراء و افتاء؛ برخلاف آنچه کودنها میپندارند که اجازه شرط است. البته علت اینکه مردم به اجازه گرفتن عادت کردهاند آن است که أهلیت و شایستگی شخص را معمولاً افراد مبتدی و امثال آنها نمیشناسند؛ چون رتبه علمی آنها پایینتر است، و بررسی شایستگی شخص پیش از شاگردی نزد او شرط است، لذا اجازه به جای گواهی اهلیت از استاد قرار داده شده.