فائده
هرگاه همزه بر «رأیت» داخل گردد؛ معنی آن از باب دیدن چشم یا دل نیست، و به معنی «أخبرنی» میشود، و گاهی بدل به «ها» میگردد، و بر همین برآوردهاند قرائت قنبل را ﴿هَٰٓأَنتُمۡ أُوْلَآءِ﴾[آلعمران: ۱۱۹]. به قصر، و احیاناً در قسم واقع میشود، و از اینگونه است قرائت: ﴿وَلَا نَكۡتُمُ شَهَٰدَةَ﴾[المائدة: ۱۰۶]. به تنوین ﴿ٱللَّهِ﴾ به مدّ.
وجه دوم: از دو وجه همزه آن است که حرفی برای ندای نزدیک باشد، و فراء از اینگونه شمرده فرموده خدای تعالی: ﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ﴾[الزمر: ۹]. را بنا بر قرائت تخفیف میم، یعنی صاحب این صفات.
هشام گفته: این مثال را دور مینماید اینکه در قرآن ندا بدون یاء نیست، و نزدیک مینماید سالم بودن آن از ادعای مجاز، چه اینکه استفهامی به طور حقیقی از ناحیه خداوند تعالی نمیشود، و نیز سالم بودن آن از کثرت حذف؛ زیرا که بنابر قول به استفهام بودن آن تقدیر چنین است: أمّن هو قانت خیر ام هذا الکافر، یعنی کسی که به او خطاب شده: ﴿قُلۡ تَمَتَّعۡ بِكُفۡرِكَ قَلِيلًا﴾[الزمر: ۸]. پس دو چیز حذف شده: معادل همزه و خبر.