چند تذکر
اول: پژوهشگران برآنند که نصب دهنده «إذا» شرط آن است، ولی بیشتر علما قائلند که آنچه در جواب آن است از فعل یا شبه آن ناصبش میباشد.
دوم: گاهی اذا برای استمرار در احوال گذشته و حال و آینده میآید، کما اینکه فعل مضارع هم برای آن به کار میرود، و از این گونه است: ﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ﴾[البقرة: ۱۴]. یعنی: همیشه این وضع آنهاست، و همچنین فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ﴾[النساء: ۱۴۲].
سوم: ابن هشام در مغنی «اذما» را ذکر کرده، ولی «إذما» را نیاورده است، ولی شیخ بهاءالدین سبکی در عروس الافراح در باب ادوات شرط آن را آورده، و اما «اذما» در قرآن نیامده و به نظر سیبویه حرف است، و مبرد و دیگران گفتهاند: بر ظرفیت باقی میماند، و «اذما» در قرآن آمده، در فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَإِذَا مَا غَضِبُواْ﴾[الشوری: ۳۷]. ﴿إِذَا مَآ أَتَوۡكَ لِتَحۡمِلَهُمۡ﴾[التوبة: ۹۳]. و کسی را ندیدم که متعرض این جهت شده باشد که بر ظرفیت باقی است یا به حرفیت منتقل شده است. احتمال میرود که هر دو قولی که در مورد «اذما» هست در این نیز جاری باشد، و محتمل است که به باقی ماندن آن بر ظرفیت جزم کنیم، چون که از ترکیب دورتر است، برخلاف «اذما».
چهارم: ویژگی «إذا» آن است که بر متیقن و مظنون و اموری که بسیار واقع میشوند داخل میگردد، برخلاف «ان» که بر مشکوک و موهوم و نادر داخل میشود، و لذا خدای تعالی فرموده: ﴿إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ﴾[المائدة: ۶]. تا آنجا که فرموده: ﴿وَإِن كُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ﴾[المائدة: ۶]. که «اذا» را برای وضو به کار برد چون که تکرار میشود و اسباب آن زیاد است، و «ان» را برای جنابت آورد؛ زیرا که وقوع آن نسبت به حدث به ندرت انجام میگیرد، و نیز خدای تعالی فرموده: ﴿فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَطَّيَّرُواْ﴾[الأعراف: ۱۳۱]. ﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ فَرِحُواْ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ إِذَا هُمۡ يَقۡنَطُونَ﴾[الروم: ۳۶]. در جهت حسنه «اذا» به کار برده چون که نعمتهای خداوند بر بندگان بسیار و قطعی میباشند، و «ان» را در طرف سیئه آورد؛ زیرا که نادر و مشکوک است.
البته بنابراین قاعده دو آیه مورد اشکال شده است، یکی فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَلَئِن مُّتُّمۡ﴾[آلعمران: ۱۵۸]. ﴿أَفَإِيْن مَّاتَ﴾[آلعمران: ۱۴۴]. که «ان» به کار برده با اینکه مرگ محقق الوقوع است، و دیگری فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلنَّاسَ ضُرّٞ دَعَوۡاْ رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَآ أَذَاقَهُم مِّنۡهُ رَحۡمَةً إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم بِرَبِّهِمۡ يُشۡرِكُونَ﴾[الروم: ۳۳]. که در هر دو طرف «اذا» به کار برده است. زمخشری از آیه اول جواب داده به اینکه: چون وقت مرگ مجهول است لذا همانند غیرقطعی آورده شده و سکاکی از آیهی دوم پاسخ گفته که: مقصود توبیخ و نکوهش میباشد، پس «اذا» آورد تا آنها را بیم دهد و خبر کند که به ناچار چیزی از عذاب به آنان میرسد، و تقلیل از لفظ «مس» و نکره آوردن «ضر» استفاده میشود.
و اما فرمودهی خدای تعالی: ﴿وَإِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَنََٔابِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ فَذُو دُعَآءٍ عَرِيضٖ﴾[فصللت: ۵۱]. از آن جواب دادهاند که: ضمیر در «مسه» به اعراض کننده متکبر برمیگردد، نه به مطلق انسان، و لفظ «اذا» برای توجه دادن به این است که چنین کسی که اعراض کننده است، به طور قطع دچار شر و ناراحتی میشود.
و خویی گفته: به گمان من «اذا» جایز است بر متیقن و مشکوک هر دو داخل شود؛ زیرا که ظرف و شرط است، پس از این جهت که شرط است بر مشکوک داخل میگردد، و از جهت ظرف بودن ـ مانند سایر ظرفها ـ بر متیقن داخل میشود.
پنجم: در افاده عموم نیز «اذا» با «ان» اختلاف دارند، ابن عصفور گفته: اگر بگویی: اذا قام زید قام عمرو، میرساند که هرچه زید به پا خیزد عمرو نیز به پا خواهد خاست. گفته: و این صحیح است. و همچنین اگر مشروط به «اذا» عدم باشد جزاء در حال واقع میشود ولی در «ان» جزاء واقع نمیشود مگر پس از یأس از وجود آن، و نیز: جزای «اذا» پس از شرط آن به طور متصل میآید، و مقدم و مؤخر نمیافتد، برخلاف «ان»، و بالآخره: مدخول «اذا» با آن جزم نمیشود، چون که فقط برای شرط نمیآید.