عند
ظرف مکان است که در حضور و قرب به کار میرود، چه حسی باشند مانند:
﴿فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ﴾[النمل: ۴۰].
«پس هنگامی که (سلیمان) سریر (بلقیس) را نزد خود دید ...».
﴿عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰ﴾[النجم: ۱۴-۱۵].
«نزد سدرة المنتهی که کنارش بهشت مسکن متقیان است».
یا معنوی مانند:
﴿قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾[النمل: ۴۰].
«آنکه علمی از کتاب نزدش بود گفت».
﴿وَإِنَّهُمۡ عِندَنَا لَمِنَ ٱلۡمُصۡطَفَيۡنَ﴾[ص: ۴۷].
«و آنان نزد ما از برگزیدگان هستند».
﴿فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ﴾[القمر: ۵۵].
«در منزلگاه صدق و حقیقت نزد پروردگار عزت ...»
﴿أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾[آلعمران: ۱۶۹].
«زندهاند نزد پروردگارشان».
﴿ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ﴾[التحریم: ۱۱].
«در بهشت برایم نزد خودت خانهای بساز».
که منظور در این آیات نزدیکی تشرف و قرب و بلندی منزلت است.
و جز به صورت ظرف یا مجرور به (من) به کار نمیرود، مثل:
﴿فَمِنۡ عِندِكَۖ﴾[القصص: ۲۷].
«پس از نزد تو است».
﴿وَلَمَّا جَآءَهُمۡ كِتَٰبٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ۸۹].
«و هنگامی که کتابی از نزد خداوند برایشان آمد».
لدی ولدن نیز در پی عند به همین گونهاند، مانند:
﴿لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ﴾[غافر: ۱۸].
«نزد حنجرهها».
﴿لَدَا ٱلۡبَابِۚ﴾[یوسف: ۲۵].
«کنار درب».
﴿وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يُلۡقُونَ أَقۡلَٰمَهُمۡ أَيُّهُمۡ يَكۡفُلُ مَرۡيَمَ﴾[آلعمران: ۴۴].
«و نبودی نزد آنان هنگامی که قلمهای قرعه خود را در جوی آب میافکندند که کدامشان مریم را تکفل کند».
﴿وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ﴾[آلعمران: ۴۴].
«و نبودی نزد آنان هنگامی که مخاصمه میکردند».
عند و لدن در این آیه جمع شدهاند:
﴿ءَاتَيۡنَٰهُ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَعَلَّمۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّا عِلۡمٗا﴾[الکهف: ۴۵].
«به او رحمت خاصی از پیش خود عطا نموده و از نزد خود علمی به او آموختیم».
و اگر هر دو با عند یا لدن بیان میشد درست بود، ولی برای دفع تکرار چنین نیامد، ولی در ﴿وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ﴾تکرار نیکو است؛ زیرا که از هم دورند.
و در شش جهت عند و لدی با لدن فرق دارند:
۱- عند ولدی هم در محل ابتدای غایت و هم در غیر آن میآیند، ولی لدن جز در ابتدای غایت نمیآید.
۲- عند ولدی فضله و زیادی واقع میشوند، مانند: ﴿وَعِندَنَا كِتَٰبٌ حَفِيظُۢ﴾[ق: ۴]. ﴿وَلَدَيۡنَا كِتَٰبٞ يَنطِقُ بِٱلۡحَقِّ﴾[المؤمنون: ۶۲]. ولی لدن چنین نیست.
۳- مجرور شدن لدن با من بیش از نصب آن است، به طوری که در قرآن منصوب نیامده، ولی جرّ عند بسیار و جرّ لدی ممتنع است.
۴- عند ولدی اعراب میپذیرند، و لدن ـ در بیشتر لغات عرب ـ مبنی است:
۵- لدن گاهی اضافه نمیشود، و گاهی به جمله اضافه میگردد، به خلاف عند ولدی.
۶- راغب گفته: لدن از عند أخص و ابلغ است؛ زیرا که بر ابتدای نهایت فعل دلالت دارد.
۷- و عند از لدن از دو وجه وسیعتر است: یکی اینکه برای اعیان و معانی (هر دو) ظرف واقع میشود، به خلاف لدن و دوم اینکه: عند در حاضر و غایب هر دو استعمال میشود در صورتی که لدن جز در حاضر به کار نمیرود. این نکته را ابن الشجری و دیگران ذکر کردهاند.