فصلی در چگونگی قرائتها
چگونگی قرائتها سه تاست:
اول: قرائت تحقیق، که حق هر حرف ادا شود از اشباع مدّ، و اداء همزه، و تمام کردن حرکات و تکیه بر اظهار حروف، و تشدیدها، و بیان حروف و تفکیک آنها از یکدیگر، و جدا کردن آنها به وسیلهی سکت و ترتیل و تأنّی و دقت در خواندن قرآن و رعایت وقفهای جایز بیآنکه کوتاهی یا ربودن از حروف و حرکات صورت پذیرد، و نیز هیچ حرکتی ساکن یا ادغام نشود؛ این طرز قرائت برای ورزش زبان و استواری تلفظ است و این قرائت مستحب است که متعلمین آن را فراگیرند، به شرط اینکه به حد افراط نرسد که بر اثر تکیه بر حرکات حروفی تولید شود یا راءها تکرار گردد و یا نونها بر اثر زیادهروی در غنهها به فریاد رسد، چنان که حمزه به کسی که در این امور مبالغه میکرد گفت: مگر نمیدانی که بالاتر از سفیدی پیسی و بالاتر از مجعد بودن موی، سخت مجعد بودن آن است و بالاتر از قرائت قرائتی نیست؟!.
و نیز از فاصله دادن بین حروف کلمه باید احتراز شود مثل کسی که بر تاء (نستعین) وقف خفیفی داشت و گمان میبرد که دارد با ترتیل میخواند!.
این نوع از قرائت روش حمزه و ورش بوده، والدانی حدیث مسلسلی از ابیّبن کعب در کتاب التجوید آورده که ابی با قرائت تحقیق قرآن را بر رسول خدا صخواند، و گفته: این حدیث غریب و مستقیمالاسناد است.
دوم: حدر ـ به فتح حاء و سکون دال ـ ؛ و آن سرعت و سادگی قرائت است با قصر و تسکین و اختلاس و بدل و ادغام کبیر و تخفیف همزه و مانند اینها از اموری که به روایت صحیح رسیده با رعایت استواری اعراب و درستی لفظ و خوب ادا کردن حروف بیآنکه حروف مد از بین برود یا بیشتر حرکات ربوده شود و صدای غنه زائل گردد و تفریط به حدی باشد که قرائت به آن صحیح نباشد و به آن تلاوت نگویند؛ و این نوع قرائت شیوه ابن کثیر و ابوجعفر است و نیز آنها که مد منفصل را به قصر میخوانند از قبیل ابوعمرو و یعقوب.
سوم: تدویر: و آن میانه تحقیق و حدر است، و همین است قرائتی که از بیشتر پیشوایان رسیده ـ آنها که قائل به مدّ منفصل هستند ولی به حدّ اشباع نمیرسانند ـ و نیز روش سایر قراء و منتخب اکثر اهل اداء میباشد.